اروپا تسلیم مافیای ترامپ
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست سارا معصومي/ در حالي که دولت دونالد ترامپ، اقدام بحق ايران در کاهش تعهدات هستهاي را باج خواهي هستهاي خوانده بود، اکنون مشخص شده که اروپا شرافت خود را به باجخواهي امريکا فروخته است.
تلاش براي نجات توافق هستهاي به جدال ميان ايران و اروپا تبديل شده است. امريکا به عنوان بازيگري که يک سال و نيم پيش راه خود را از روسيه، چين، فرانسه، بريتانيا و آلمان در برجام جدا کرد در اين مدت از هيچ تلاشي براي اجماعسازي عليه تهران فروگذار نبود و همزمان با سياست فشار حداکثري عليه ايران فشار حداکثري را هم بر متحدان خود در اروپا وارد کرد تا آنها را از توافق هستهاي با تهران دور کرده و به ايده دونالد ترامپ رييسجمهور امريکا نزديکتر کند. ايدهاي که در آن برجام که دونالد ترامپ از آن با عنوان توافق باراک اوباما ياد ميکند بايد جاي خود را به «توافق ترامپ» بدهد. توافقي که مختصات واحدي براي آن از سوي دولت ترامپ ارايه نشده است اما گفته ميشود که ديگر يک توافق صرفا هستهاي نخواهد بود بلکه فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشکي ايران را هم شامل ميشود. روز چهارشنبه سه کشور اروپايي حاضر در برجام در اعلاميهاي در اعتراض به توقف پايبندي ايران به محدوديتهاي فني اعلام شده در برجام، مکانيسم حل و فصل اختلاف در توافق هستهاي را فعال کردند. اقدامي که با اعتراض شديد ايران و انتقادهاي دو عضو ديگر برجام يعني چين و روسيه روبه رو شد. سه کشور اروپايي براي توجيه اين اقدام خود تاريخچه آنچه بر برجام از ارديبهشت 97 تا به امروز گذشته را تقطيع کردند. در حالي که ايران تا يک سال پس از خروج امريکا از توافق هستهاي به تمام تعهدات خود پايبند ماند و بيش از 15 گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي گواه آن است و از ارديبهشت ماه سال جاري با استناد به ماده 36 برجام در پاسخ به نقض توافق از سوي ديگري اقدام به کاهش تعهدات برجامي کرد اما اروپاييها دليل متوسل شدن به سازوکار حل و فصل اختلاف را خلف وعده برجامي ايران آن هم بدون توجه به نقض توافق توسط امريکا و حتي خود سه کشور اروپايي ميدانند. در حالي که سه کشور اروپايي ادعا ميکنند دليل متوقف شدن رابطههاي تجاري، مالي و بانکي ايران تحريمهاي امريکا است اما در يک سال و نيم گذشته هيچ تلاش درخوري از سوي آنها براي راهاندازي سازوکار موسوم به اينستکس هم صورت نگرفت.در اين ميان چهرهاي چون امانوئل مکرون، رييسجمهور فرانسه همزمان با تلاش براي نزديک کردن ايران و امريکا به ميز مذاکره هرازچندگاهي از تمايل کشورهاي اروپايي براي توافقي جديد با ايران خبر ميداد. ادعايي که هفته گذشته از زبان بوريس جانسون نخست وزير بريتانيا هم تکرار شد و مورد استقبال شخص دونالد ترامپ هم قرار گرفت.
در چنين شرايطي محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه که چند روز گذشته را در هند گذرانده است در پيامي در توييتر به ادعاي کشورهاي اروپايي در اين باره که به تعهداتشان تحت برجام پايبند بودند واکنش نشان داده و ليستي از بايدهاي تعيين شده براي کشورهاي اروپايي در برجام که به آن عمل نکردند را منتشر کرد و نوشت: «سه کشور اروپايي (فرانسه، انگليس و آلمان) ادعا کردهاند که به تعهداتشان تحت برنامه جامع اقدام مشترک پايبند بودند. (اما) بررسي واقعيت: -
واردات صفر نفت ايران
تحريم بانکهاي ايراني و عدم اتصال به سوييفت
عدم اجراي وضعيت مسدود سازي (حمايت از شرکتهاي اروپايي در قبال تحريمهاي امريکا عليه ايران)
خروج شرکتهاي اروپايي از ايران
شکست حتي در فروش کالاهاي معاف شده از تحريمها نظير غذا و دارو»
ظريف در ادامه پيام توييتري خود نوشت: «اين چيزي است که سه کشور اروپايي پس از خروج امريکا از برجام به آن مشغول بودهاند. بررسي واقعيت 2:
صدور بيانيههاي پوچ
نقض قوانين خود با سر فرود آوردن در برابر تحريمهاي فراسرزميني امريکا
ناديده گرفتن 3 بار اعلام ايران براي فعال سازي مکانيزم حل اختلاف
ايجاد سازوکار اينستکس بدون حتي يک تراکنش مالي. ديگر بس است.»
ظريف همچنين در پيام سوم خود در توييتر نوشت: «سه کشور اروپايي فکر ميکنند که در حال زندگي در قرن 19 هستيم زماني که آنها به کشورها ديکته ميکردند، دروغ ميگفتند و از آن عبور ميکردند.
ايران مکانيزم حل اختلاف را فعال کرد.
ايران کسي نبود که توافق را از محتواي آن تهي کرد- اين کشورهاي اروپايي بودند.
جبران (خروج) امريکا (از برجام) را فراموش کنيد به تعهدات خودتان عمل کنيد، حتي فقط يکي.»
اروپا تسليم مافياي ترامپ
تنها ساعاتي پس از اين توييتهاي وزير خارجه ايران بود که روزنامه امريکايي واشنگتن پست در گزارشي به افشاگري درباره تسليم شدن اروپا در برابر فشارهاي امريکا و فعالسازي مکانيسم حل و فصل اختلاف پرداخته و نوشت: دونالد ترامپ چند روز قبل در پيامي محرمانه به سه کشور اروپايي حاضر در برجام هشدار داده بود که در صورت عدم همراهي با سياستهاي ضد ايراني واشنگتن، با اعمال تعرفه بر خودرو مواجه ميشوند.اين روزنامه به نقل از چند مقام اروپايي مطلع در اين زمينه نوشت که دونالد ترامپ بهطور محرمانه به آلمان، انگليس و فرانسه پيام ارسال و آنها را تهديد کرده بود که در صورت خودداري از فعال کردن ساز و کار حل اختلافات در برجام، تعرفه ۲۵ درصدي بر خودروهاي اروپايي وضع خواهد کرد.
براساس ترجمه خبرگزاري فارس از اين گزارش، «جرمي شاپيرو » تحليلگر انديشکده شوراي روابط خارجي اروپا در اين باره گفت که تهديد به اعمال تعرفه از سوي امريکا يک تاکتيک مافيايي است. او گفت: «تهديد به اعمال تعرفه، تاکتيکي مافياگونه است و روابط ميان کشورهاي متحد نبايد اينطور باشد.»
يک مقام ارشد امريکايي نيز درباره هشدار دولت ترامپ به سه کشور اروپايي در زمينه اعمال تعرفه بر خودرو گفت: ما آشکار ساختهايم که برجام توافقي وحشتناک است.البته اين مقام امريکايي اذعان کرد که پيش از تهديد اروپاييها، سه کشور ياد شده در پي فعال ساختن ساز و کار حل اختلافات در برجام بودند.
در حالي که دولتهاي سه کشور اروپايي تا زمان تنظيم اين گزارش له يا عليه گزارش واشنگتنپست اظهارنظري نکردهاند اما «آنهگرت کرامپ-کارن باوئر» وزير دفاع آلمان که در يک نشست خبري در لندن پايتخت انگليس صحبت ميکرد، گزارش اخير روزنامه «واشنگتنپست» در مورد فشار واشنگتن به اروپاييها را تأييد کرد.اين مقام ارشد دولت آلمان روز پنجشنبه تأييد کرد که کاخ سفيد کشورهاي اروپايي را تحت فشار قرار داده تا با فعال کردن سازوکار محل اختلاف توافق هستهاي، تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران را احيا کنند.وزير دفاع آلمان هرچند امروز اين گزارش را تأييد کرد، اما مدعي شد که تصميم کشورهاي اروپايي براي فعال کردن سازوکار حل اختلاف، تحت فشار امريکا انجام نگرفته و اروپاييها مستقلا اين تصميم را اتخاذ کردهاند.وي همچنين گفت اروپا به «کارزار فشار حداکثري» که سياست رسمي امريکا در قبال ايران است، نپيوسته است.
همزمان با اين تحولات، «ريچارد گلدبرگ» دستيار سابق مشاور امنيت ملي کاخ سفيد نيز ميگويد که اگر انگليس از برجام خارج نشود، توافق تجاري با امريکا پس از خروج از اتحاديه اروپا را به خطر مياندازد.براساس ترجمه خبرگزاري فارس از نوشته روزنامه «گاردين»، گلدبرگ که تا هفته گذشته دستيار مشاور امنيت ملي دولت امريکا بود، در مصاحبهاي گفته است: «سوالي که بايد از نخستوزير انگليس بوريس جانسون پرسيده شود اين است: «با حرکت به سمت برگزيت (خروج از اتحاديه اروپا)، از آنجا که حاميان برگزيت از توافق هستهاي [با ايران] خوششان نميآيد، از شما ميخواهند از توافق هستهاي خارج شويد. هنگامي که بعد از ۳۱ ژانويه (۱۱ بهمن) براي مذاکرات مربوط به توافق تجارت آزاد با امريکا به واشنگتن بياييد چه خواهيد کرد؟قطعا به سود او (جانسون) و مردم بريتانياي کبير خواهد بود که به رييسجمهور دونالد ترامپ ملحق شوند، به امريکا ملحق شوند، که سياست خارجي خود را از بروکسل دور کنيد و به کمپين فشار حداکثري بپيونديد تا امنيت همه ما حفظ شود.
محمدجواد ظريف ساعتي پس از اين افشاگري واشنگتنپست با انتشار تصوير اين گزارش در توييترش نوشت: «تسليمشدن [اروپا مقابل امريکا] تأييد شد. تروييکاي اروپايي باقيماندههاي برجام را، براي اجتناب از تعرفههاي جديد ترامپ، فروخت.دوستان من، اين فايدهاي ندارد. شما فقط اشتهاي او را تحريک کرديد. قلدر دبيرستان خود را به ياد داريد؟اگر ميخواهيد شرافت خود را بفروشيد، بفرماييد. اما ظاهري اخلاقي/قانوني به خود نگيريد. شما آن را نداريد.
قمار پرخطر اروپا با برجام
در حالي که اروپا ميگويد هدف از فعالسازي مکانيسم حل و فصل اختلاف حفظ برجام است و برخي منابع اروپايي هم تاکيد دارند که سه کشور اروپايي پيش از تهديد تعرفهاي امريکا هم تصميم خود را براي فعالسازي اين مکانيسم گرفته بودند اما راستي آزمايي اين ادعاي اروپاييها تقريبا غيرممکن است و همزمان تاثيرش را بر نگاه تهران به بروکسل به عنوان شريکي غيرقابل اعتماد در توافق هستهاي گذاشته است. اين بار در سال 2020 همان تجربهاي براي ايران تکرار شد که در سال 2005 و پس از توافق با تروييکاي اروپايي رخ داد. در آن مقطع نيز اروپاييها نتوانستند در برابر هشدارها و تهديدهاي امريکا مقاومت کنند و ترجيح دادند از توافق با تهران خارج بشوند. امريکا سياست فشارحداکثري عليه تهران را با هدف به پاي ميز مذاکره کشاندن ايران انجام داد و اکنون تنها راه براي به ثمر نشستن آن را همراهي کشورهاي اروپايي با خود و اجماعسازي عليه ايران ميداند. محمدجواد ظريف ميگويد توپ در زمين اروپا است اما اروپاييها اعتقاد دارند که ايران غيرممکن را از آنها مطالبه ميکند چراکه اروپا از عهده مقابله با تحريمهاي يک جانبه امريکا برنمي آيد. در حال حاضر اصليترين سوال اين است که آيا اروپا به سمت فعالسازي مکانيسم ماشه به معناي بازگرداندن قطعنامههاي فصل 7 عليه ايران ميرود يا خير؟ بسياري از کارشناسان احتمال قرار گرفتن اروپا در اين مسير به خصوص با توجه به مخالفت چين و روسيه را اندک ميدانند. انستيتو خاورميانه در تحليلي در اين باره مينويسد: سوال اين است که حالا چه اتفاقي رخ ميدهد؟ به نظر ميرسد که مقامهاي اروپايي قصد دارند تا انتخاب رييسجمهور بعدي در امريکا صبر کنند و به همين دليل بود که تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا با بازگشت تحريمهاي امريکا، برجام را دفن نکنند. اما نکتهاي که آنها بايد مدنظر داشته باشند اين است که حتي اگر ترامپ در انتخابات پايان 2020 برنده هم نشود باز همزمان براي قراردادن وضعيت پرونده ايران در نقطهاي که جانشين وي هم قدرت مانور چنداني نداشته باشد، دارد. در چنين صورتي حتي تغيير سکاندار کاخ سفيد هم در پرونده ايران کمکي به اروپا نخواهد کرد. بهترين راه براي مقامهاي کشورهاي اروپايي اين است که منافع مشترک اروپا و امريکا در منطقه غرب آسيا را شناسايي کرده و به جاي وقت هدر دادن براي خواندن و قضاوت کردن توييتهاي رييسجمهور امريکا بر اقدامهاي عملي سرمايهگذاري کنند. همزمان بايد تمام تلاش خود را به کار بگيرند تا پيش از آغاز يک بحران ديگر، امريکا و ايران را پشت ميز مذاکره بنشانند البته اگر پيش از آنها روسيه و چين چنين کاري نکنند.
نيويورک تايمز نيز در اين باره نوشت: اروپا با تهديد به نابودي برجام به نيت حفظ اين توافق در حقيقت دست به يک قمار زده است. اين تصميم در بدترين زمان ممکن صورت گرفت و ميتواند نتيجهاي درست برعکس آنچه اروپا انتظار دارد داشته باشد. فعالسازي مکانيسم حل و فصل اختلاف در برجام در حقيقت ساعتي را به راه انداخته که کميت و کنترل عقربههاي آن در دست اروپا نيست و هرلحظه رفتاري از سوي رهبران ايران يا امريکا ميتواند بر آن تاثير بگذارد.
در حالي که ايران ميگويد اروپا در برابر فشار حداکثري امريکا کوتاه آمده و اروپاييها هم چنين چيزي را رد ميکنند اما به نظر ميرسد که يکي از ابتداييترين اهداف اروپا اين بوده که مانع از قرار گرفتن ايران در مسير کره شمالي بشود. ناتالي توسي از مشاوران فدريکا موگريني در اين باره ميگويد: اگر اروپاييها يک استراتژي داشته باشند آن هم خريد زمان است . آنها اميدوار هستند که با فعالسازي مکانيسم حل و فصل اختلاف بتوانند ترامپ را راضي نگاه دارند و اين رويه را تا نوامبر سال آتي و انتخابات در امريکا ادامه بدهند. اروپاييها اعتقاد دارند که هرچند ايران در گام آخر اعلام کرد که هيچ محدوديت تعيين شدهاي بر برنامه هستهاي خود را رعايت نخواهد کرد اما به نظر نميرسد که از اين فراغ بال هستهاي در اين مقطع براي حرکت کردن به سمت سلاح هستهاي استفاده کند.
همزمان اروپاييها اميدوار هستند که بتوانند ايران و امريکا را بر سر ميز مذاکرهاي بنشانند که به حصول توافقي منتهي شود که نام ترامپ را بر پيشاني داشته باشد . توافقي که شايد با برجام فعلي هم تفاوت چنداني نداشته باشد اما حداقل نام اوباما را که مورد حساسيت ترامپ است را يدک نميکشد. با اينهمه مشخص نيست که ايران هم در زمين بازي که اروپا تعريف کرده تا ماه نوامبر توپ خواهد زد يا خير.
وندي شرمن، مذاکره کننده ارشد امريکا با ايران در دوره رياستجمهوري باراک اوباما نيز اين اقدام اروپاييها را پرخطر دانسته و ميگويد: اين حرکت ميتواند پايان توافق هستهاي با ايران را نزديکتر از پيش کند.
در حالي که ايران خواهان برداشته شدن تحريمهاي هستهاي تا پيش از مذاکره مجدد با امريکا در قالب 1+5 است اما بعيد به نظر ميرسد که ترامپ با اميدواري که به سياست فشار حداکثري بسته در سد تحريمي که به ظن خود عليه تهران ساخته است خللي ايجاد کند.