فارن پالیسی: پوتین در آستانه کناره گیری از قدرت است؟
تابناک/ متن پيش رو در تابناک منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست پوتين هيچ گاه صحنه سياسي را ترک نمي کند، ولي او اکنون آماده پا پس کشيدن است. رئيس جمهور روسيه در سخنراني ساليانه خود، پيامهاي متعددي مخابره کرد؛ برخي از اين پيامها ابهام برانگيز بود و فورا از سوي متخصصان روس شناس دستمايه بحث و جدل قرار گرفت.
در همين رابطه، نشريه آمريکايي «فارن پاليسي» نوشت: هيچ شخصي دامنه اختيارات قانوني را نخواهد داشت که پوتين از سال ۲۰۰۰ در خلال چهار دوره رهبري روسيه از آن بهره برده است.
پوتين اکنون براي گذار نقشه راهي را طراحي کرده که مايل است روسيه در سال ۲۰۲۴ طي کند؛ سالي که وي دوره فعلي و به احتمال قريب به يقين آخرين دوره رياست جمهوري خود را به پايان خواهد رساند. اين نقشه راه تداعي کننده و تصويرگر نوعي تداوم و پيوستگي در سياست روسيه است؛ سياستي که در آن پوتين همچنان قادر است نقش محوري خود را حفظ کند، حتي اگر در افکار عمومي ضرورتا چنين نقش برجسته اي براي وي تداعي نشود.
تغييرات پيش بيني شده در قانون اساسي، قدرت رئيس جمهور روسيه را محدود خواهد کرد و نيز به معني اين است که شخص پوتين نخواهد توانست در انتخابات سال ۲۰۲۴ شرکت کند. اين امر تکرار فعل و انفعالات سال ۲۰۰۸، که طي آن پوتين منصب نخست وزيري را به دست گرفت و مدودوف چهار سال به عنوان رئيس جمهور بر مسند بود، نخواهد بود؛ پوتين به وضوح نسبت به آن تجربه دموکراسي ناخرسند شده بود.
به موجب تغييرات مورد انتظار، پارلمان روسيه نخست وزير و دولت را منصوب خواهد کرد؛ رئيس جمهور از اختيار رد کردن نامزد نخست وزيري برخوردار خواهد بود. اساسا، دارندگان دو منصب عمده، يعني رئيس جمهور و نخست وزير، به مانند کبوترهاي بي بال خواهند بود و نسبت به اکنون قدرت کمتري خواهند داشت. تمام اين فرايند طي يک همه پرسي تصويب خواهد شد؛ رفراندومي که به تغييرات مهر مشروعيت مي زند.
سومين نيرو، يعني شوراي دولتي، که در حال حاضر يک مجمع مشورتي نه چندان موثر در روسيه است، بناست فراتر از هر نهاد ديگري نقش ارتقا يافته جديدي پيدا کند؛ هر چند پوتين پيرامون اينکه اختيارات جديد آن چه حد خواهد بود، محتاطانه حرف زد. در واقع، تمام آنچه پوتين گفت به معناي تحکيم جايگاه و نقش شوراي دولتي در قانون اساسي روسيه خواهد بود؛ بنابراين، اينکه پوتين منصب رياست شوراي دولتي را در اختيار بگيرد، پيش بيني محتمل تري هست.
روسيه همچنان به يک مقام تشريفاتي رياست جمهوري، يک رئيس جمهور واجد اختيارات قابل توجه به ويژه در زمينه سياست امنيتي و نظامي نياز خواهد داشت. سوال اينجاست که پوتين و تيم او چه کسي را ترجيح مي دهند؟ هرچند نخست وزير جديد، ميخائيل ميشوستين، شايستگي هاي زيادي در مناصب قبلي از خود نشان داده، چون يک تکنوکرات صرف بوده و فاقد محبوبيت است، چندان مورد توجه نيست. به اعتقاد برخي، نامزد بعدي رياست جمهوري از ميان فرمانداران مناطق روسيه برگزيده خواهد شد، به ويژه اينکه در تغييرات جديد بر دامنه اختيارات آنها افزوده شده است، بر همين سياق از دو فرماندار نزديک به پوتين که قبلا در کرملين خدمت کردند، نام برده مي شود.
در نگاه نخست، فحواي سخنراني پوتين اهانتي به مدودوف، مرد شماره ۲ هميشگي سياست روسيه بود؛ شغل جديد وي، يعني قائم مقام رئيس شوراي دولتي، به يک دهن کجي آشکار مي ماند؛ اما در واقع، رئيس شوراي دولتي کسي جز خود پوتين نيست، از اين روي مدودوف صرفا نقش شماره ۲ خود را اين بار در قالب ديگري حفظ مي کند.
به طور کلي، پيامي که سخنراني پوتين به عموم منتقل کرد، اين بود که تلاش هاي پوتين براي بازسازي روسيه پسا شوروي اکنون به ثمر نشسته است و اينکه ديگر نياز به هيچ رهبر يکه تازي براي تصاحب رهبري نيست؛ مناصب اجرايي تقسيم مي شوند. اگر ما در پي يک نمونه متناظر در تاريخ روسيه باشيم، بايد به سال ۱۹۵۳ برگرديم؛ يعني زماني که يک رهبري دسته جمعي براي چند سال، پس از مرگ استالين، زمام امور شوروي را در دست داشت.