هیبت سردار «دیدبان» بی بی سی را گرفت
روزنامه جوان/ متن پيش رو در جوان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست «بايد خبري نسبتاً براي خودمان تلخ را بدهم؛ اين آخرين برنامه ديدبان به شکل فعلي است.»آنچه خوانديد سرآغاز وداع پاياني برنامه ديدبان بيبيسي فارسي است که به زبان مريم افشنگ، مجري اين برنامه، پس از آخرين مرور مطبوعات ايران در عصر زمستاني جمعه ۲۷ دي ماه بيان شد. هرچند که جمله او بيشتر خبر از تغيير شکل برنامه ميدهد، اما ابراز اميدواري افشنگ براي ادامه مرور مطبوعات در بخشها و شکلهاي مختلف نشان ميدهد، ديدبان به پايان خط خود رسيده است.
محمدصادق عبداللهي/ برنامه ديدبان شبکه خبرپراکنـي ملکـه انگلستان حذف شد، آن هم با تلخکامي مجري و صداي لرزان و بغضآلود کارشناس ثابت آن مسعود بهنود! ظاهراً آن طور که ناظران حدس ميزنند، عمري سربازي در پادگان ملکه هم نتوانست موجب بخشش يک «اشتباه» يا «تصميم به واقعبيني» کارشناس باسابقه شود و مسئولان شبکه ملکه حکم به ممنوعالتصويري بهنود دادند و از اين پس فعاليت او فقط در راديو بيبيسي ممکن است. پس از شهادت سردار رشيد اسلام حاج قاسم سليماني، بيبيسي فارسي هم در اخبار و گزارشها و هم در اظهارات ميهمانان، به شدت بر استفاده نکردن از واژه «ترور» براي شهادت سردار سليماني اصرار ورزيد، اما در برنامه ديدبان، کارشناس برنامه هم مکرراً از واژه ترور استفاده کرد و هم در بررسي روزنامههاي يک هفتهاي که صفحات اول روزنامههاي ايران يکپارچه تصوير حاج قاسم و تصوير تشييع دهها ميليوني او بود، چارهاي نداشت جز آنکه تعجب و تحسين خود را از اين رويداد نشان دهد؛ چيزي که خلاف گايدلاينهاي شبکه ملکه بود و احتمالاً مذاق وزارت خارجه انگليس را حسابي تلخ کرده است.
«بايد خبري نسبتاً براي خودمان تلخ را بدهم؛ اين آخرين برنامه ديدبان به شکل فعلي است.»آنچه خوانديد سرآغاز وداع پاياني برنامه ديدبان بيبيسي فارسي است که به زبان مريم افشنگ، مجري اين برنامه، پس از آخرين مرور مطبوعات ايران در عصر زمستاني جمعه ۲۷ دي ماه بيان شد. هرچند که جمله او بيشتر خبر از تغيير شکل برنامه ميدهد، اما ابراز اميدواري افشنگ براي ادامه مرور مطبوعات در بخشها و شکلهاي مختلف نشان ميدهد، ديدبان به پايان خط خود رسيده است. مسعود بهنود، کارشناس ثابت ديدبان نيز در اين برنامه به جاي خداحافظي با جملاتي آشفته ضمن اذعان به اينکه اگر حرفي به جز وادي روزنامهنگاري ميزند «از سر احساسات» است، از اشتباهات خود گفت و به نوعي از مخاطبان خواست که اشتباهات او را ببخشند.
به نظر ميرسد اين نه يک وداع عادي بلکه حذف آبرومندانه بهنود از شبکه تصويري بيبيسي فارسي است که بيارتباط با توئيتها و اظهارنظرهاي او پس از ترور سردار سليماني و سقوط بوئينگ اوکرايني نيست. بهنود متأثر از هيبت تشييع سردار سليماني، برخلاف هميشه نتوانست چشم خود را بر واقعيت ملت ايران ببندد و در دو هفته پرماجراي ايران توئيتهايي را نوشت که ايرانيان لندننشين و اپوزيسيون را به همراهي با مردم ميخواند. او در يکي از اين توئيتها در حالي که اپوزيسيون لندننشين عمدتاً از شهادت سردار سليماني ابراز خوشحالي ميکردند و حاضر نبودند آن عمليات غيرانساني امريکا را «ترور» بخوانند، نوشت: «چگونه است حال کساني که مدعي سياست شناسي، سياست ورزي و ايرانيدوستي هستند، از اين فرصت استفاده نميکنند تا همراهي خود را با اکثريت مردم نشان دهند. خوشحالي براي ترور قاسم سليماني، بند نازک ميان اين گروهها را با مردم ميبرد.»
آنقدر بر سر اين توئيت از سوي همکاران و ياران ديروزش فحش خورد که عاقبت توئيت ديگري منتشر کرد و با افشاگري درباره ماهيت آنها که تا ديروز ذيل توئيتهايش استاد خطابش ميکردند، نوشت: «من فحاشيها را از اين پست حفظ نميکنم و خواهش ميکنم نگاهي به صفحه اين فحاشان بکنيد. کمي فرصت بگذاريد براي شناختنشان.».
اما علاوه بر شبکه توئيتر، شايد بتوان آنچه را که موجب تنبيه اين سرباز خوشخدمت ملکه و محدود شدن حضور او به راديو بيبيسي شد، برنامه ديدبان جمعه ۲۰ دي دانست که بهنود نتوانست وقايع ايران را مثل هميشه تفسير به رأي کند و بهرغم گايدلاينهاي بيبيسي فارسي که اجازه استفاده از لفظ «ترور» را براي شهادت سردار سليماني نميدادند، در همان ابتداي برنامه به تأثير همگاني رسانههاي ايران از «ترور» سردار سليماني اذعان کرد و در حين بررسي مطبوعات عکسهاي مختلفي از جمعيت تشييعکننده در ايران و عراق را که در صفحه نخست روزنامهها کار شده بود، نشان داد و رسانههاي جهان را از اين جمعيت متعجب خواند. او گفت: «واقعاً وقتي واکنش رسانههاي جهان را به تشييع ميديديم، تعجب بود از حضور اين مقدار آدم در صحنه خيابان، تفسيرهاي متعددي ميکردند. روزنامههاي دنيا نيز به شدت تحت تأثير بودند؛ حوادث کرمان نيز نشان داد حتي حاضران هم تصور اين جمعيت را نداشتند.» بهنود پيش از اين نيز در آنتن زنده شبکه بيبيسي سردار سليماني را «چمران دوم» و «سردار عارف» لقب داده بود.
او همچنين پيش از روشن شدن ابعاد ماجراي سقوط بوئينگ، توئيتهايي را منتشر کرد که موجب برانگيخته شدن بسياري از همکاران ضد انقلاب او در شبکههاي مختلف ماهوارهاي شد تا جايي که سعيد سکويي، مجري سلطنت طلب شبکههاي ضد انقلاب، او را «لجن» لقب داد و حسن حبيبي، تحليلگر شبکههاي ضد انقلاب، او را با فحشهاي مختلف نواخت. بهنود در يکي از اين توئيتها نوشته بود: «هنوز هيچ يقيني وجود ندارد. حتي موطلايي هم با کرشمه و ترديد خبر را داد. بعد از آن هم کسي تأييد قطعي نکرده احتمال برخورد موشک به هواپيماي مسافري را. در عجبم اين «فعالان سياسي» و «ايراندوستان» و «آزاديخواهان» از کجا هم علت حادثه، هم مسئولان آن را شناسايي کردهاند!»
حذف بهنود از بخش تصويري بيبيسي فارسي يا به عبارتي تنبيه او که يکي از خوشخدمتترين سربازان ملکه در اين شبکه است، نشاني ديگر بر خارج بودن بيبيسي از ريل رسانه ميباشد. در واقع اين شبکه نه آنطور که خود مدعي است يک رسانه حرفهاي، بلکه به معناي واقعي کلمه اپوزيسيون متعصب و فاشيست انقلاب اسلامي است که کوچکترين آزادي به سربازان خود نميدهد و آنها را همچون رباتي در خدمت سياستهاي تروريستي خود ميطلبد. پيش از اين حسين باستاني، از ديگر سربازان ملکه در اين شبکه، گفته بود: «سردبيران حق ندارند نظر يا تحليل خود را به من تحميل کنند و اگر بخواهند بکنند، ميتوانم از آنها شکايت کنم، اما اگر نظر خود را مستند به گايدلاين بيبيسي کنند (مثلاً بگويند طبق اينجاي گايدلاين فلان عبارت را نميتوان به کار برد) اگر برداشت ديگري هم داشته باشم ملزم هستم رعايت کنم.»