طمع دولت به رسانه مطیع
روزنامه جوان/ متن پيش رو در جوان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست درخواست عجيب رئيسجمهور از رئيس سازمان صداوسيما مبني بر پخش بستههاي خبري و تبليغاتي دولت از تلويزيون بدون هيچ گونه تغيير، اگر از سوي صداوسيما اجرا شود رويهاي جديد خواهد بود که در دولتهاي قبل سابقه نداشته است.
محمد صادقي/ حسن روحاني در حاشيه جلسه هيئت دولت از عبدالعلي عليعسکري رئيس رسانه ملي خواسته تا دولت بدعتي جديد در رابطه با صداوسيما رقم بزند. اين درخواست که در سخنان واعظي رئيس دفتر رئيسجمهور بازتاب داشته، پخش بيقيد و شرط و بدون جرح و تعديل بستههاي خبري و تبليغاتي است که دولت براي صداوسيما ارسال ميکند. روحاني با ارائه اين درخواست عملاً صداوسيما را از جايگاه رسانه ملي، به بخشي از «پايگاه اطلاعرساني رياست جمهوري» تقليل ميدهد، البته گفته شده که عليعسکري در مقابل اين درخواست مقاومت کرده و اجراي آن را حتي به ضرر دولت دانسته است، با اين وجود صداوسيما در راستاي همراهي بيش از پيش با دولت، تصميمات تازهاي را براي پخش برنامههاي سياسي شاخص تلويزيون در نظر گرفته است.
خواستههاي بيپايان دولت
صداوسيما يک نهاد دولتي نيست و مانند وزارتخانه يا سازمانهاي تابعه دولت، رئيسجمهور نقش مستقيمي در چينش رئيس و مديران ارشد اين سازمان ندارد، با اين وجود دولت راههاي زيادي براي فشار بر صداوسيما و تحميل خواستههاي خود دارد. اولين و راحتترين راه بحث بودجه است. بودجه صداوسيما را دولت تعيين و پرداخت ميکند براي همين حتي بدون در نظر گرفتن تورم، دولت ميتواند در لايحه بودجه سالانه سهم صداوسيما را کم يا زياد کند، براي نمونه دولت ۱۰۰ ميليارد تومان از بودجه پيشنهادي براي صداوسيما در سال ۹۹ کاسته است.
از طرف ديگر نحوه پرداخت بودجه به صداوسيما نيز يکي از چالشهاي هميشگي بين اين سازمان و دولت بوده است. دولت روحاني تا به حال سه رئيس سازمان صداوسيما را به خود ديده است. اين دولت در هر کجا که لازم دانسته با صداوسيما وارد چالش شود يا جواب انتقادهاي برنامههاي تلويزيوني منتقد دولت را بدهد، جلوي پرداخت بودجه صداوسيما را گرفته است. از سوي ديگر صداوسيما با تغيير رؤساي خود سياستهاي متفاوتي را در مقابل دولت داشته است. عليعسکري رئيس فعلي سازمان بيشترين همکاري را با خواستههاي دولت داشته است. گفته شده بعد از درخواست اخير روحاني از رئيس صداوسيما، عليعسکري در پاسخ تأکيد کرده که «صدا وسيما تاکنون کمال همکاري را با دولت داشته و اين امر براي همه مخاطبان مشهود است.»
نقش يک آشنا براي تحميل اراده دولت
يکي ديگر از ارکان فشار دولت بر صداوسيما، «شوراي نظارت بر صداوسيما» ست. دولت در اين شورا دو نماينده دارد، اول علي جنتي وزير اسبق ارشاد و دوم حسامالدين آشنا که فعالترين عضو شوراست. آشنا که چهرهاي رسانهاي و امنيتي است، علاوه بر توليد برنامههاي انتقادي درباره صداوسيما و نوشتن روزانه توئيتهاي متعدد که بخشي از آن به صورت مستقيم رسانه ملي را هدف قرار ميدهد، در پشت صحنه نيز فشارهاي زيادي براي تحميل خواستههاي دولت بر صداوسيما دارد. گلايههاي برنامهسازان تلويزيون در توئيتر از رفتار آشنا براي تحديد برنامههاي انتقادي صداوسيما بخشي از افشاگريها عليه نقش مشاور رسانهاي رئيسجمهور در تبديل «رسانه ملي» به «رسانه دولت» است، با اين حال آشنا در همان فضاي توئيتر پاسخهاي دوپهلويي به منتقدان خود ميدهد و از اين اتهام تا جايي که توانسته فرار کرده است. تعطيلي موقت و هميشگي برخي برنامههاي صداوسيما که در آن به شکلي منصفانه برخي سياستهاي دولت مورد بررسي و نقد قرار ميگيرد، موضوعي چالشي ميان دولت و صداوسيما بوده است، برنامههايي مانند «جهان آرا» و پيشتر از آن «ثريا» جزو اين دست محسوب ميشوند. همواره مطرح شده که از نمايندگان دولت براي حضور در اين برنامهها دعوت شده، اما عموماً اين دعوتها بيپاسخ مانده است.
تعامل يا وادادگي مقابل دولت!
وادادگي صدا و سيما هم حکايت ديگر ماجراست. صداوسيما در مقايسه با دولتهاي سابق در پخش گزارش سفرهاي دولت حجم گستردهتري را اختصاص ميدهد يا به اصطلاح به طور دائم براي دولت رپرتاژ ميرود و آنتن زنده خود را بيحساب و کتاب در اختيار روحاني و دولتمردانش قرار ميدهد، در حالي که افکار عمومي از رسانه ملي توقع دارند دردها و نقدهايشان را نيز به شکلي منطقي مطرح کند، به عنوان مثال در همين سفر سيستان و بلوچستان رئيسجمهور، رسانه ملي به گونهاي سفر را برجسته کرد و پوشش داد که گويي حسن روحاني به محرومترين و بدترين نقطه سيلزده رفته است در حالي که چابهار و منطقه آزاد باصفاي آن در اين فصل ميزبان رئيسجمهور بود تا سفر به نام سيل و سيلزدگان باشد و به کام دولتمردان!
منتقدان معتقدند آقاي رئيسجمهور در پيچ و خمهاي اصلي کشور معمولاً به ميدان نميآيد يا آنگونه که دوست دارد کاملاً يکطرفه و مونولوگ با مردم حرف ميزند و اجازه نميدهد نماينده يا نمايندگاني از رسانه ملي با او گفتوگويي حتي نرم انجام دهند. براي اثبات نرمش صداوسيما مقابل دولت ميتوان به توئيتهاي مدير روابط عمومي رسانه ملي استناد کرد که با ادبياتي دوستانه مينويسد: «رسانه ملي وظيفه خود ميداند مانند گذشته تمام قد و با استفاده از همه ظرفيتهاي قانوني به کمک رئيسجمهور محترم و دولتمردان پرتلاش بيايد. امروز وحدت و همدلي در جهت خدمتگزاري به مردم مهمترين دستور کار رسانه ملي است.» اين نرمشها البته تا زماني که به انفعال و عقبنشيني مقابل برخي زيادهخواهيها بدل نشود قابل دفاع است، اما به نظر ميرسد دولت براي درخواستهاي خود حد يقفي قائل نيست.
برنامههايي که نبايد زنده پخش شوند
برنامههايي مانند «جهان آرا» طي چند هفته اخير به دليل نقد و بررسي موضوعات مهمي، چون برجام و افايتياف جايگاه ويژهاي در ميان برنامههاي صداوسيما پيدا کرده بود که به سرعت جلوي پخش آن گرفته شد. بعد از چند روز سکوت خبري و پس از اعتراضهاي توئيتري به پخش نشدن اين برنامه، محمدحسين رنجبران، مدير کل روابط عمومي صداوسيما در مصاحبهاي از پخش «ضبط شده» اين برنامه خبر داد.
به نظر ميرسد برنامههايي که دولت نسبت به آنها انتقاد داشته و برخي مواقع منجر به قطع پخش آنها شده قرار است از اين به بعد به صورت ضبطشده و غيرزنده روي آنتن بروند. دراينباره ميتوان به برنامههايي مانند ثريا، «جهان آرا»، «عصرانه»، «آفتاب شرقي» و «پرونده ويژه» اشاره کرد که به نقد برخي سياستهاي دولت ميپرداختند و البته سعي ميکردند رويهاي منطقي و منصفانه در پيش بگيرند، اما اقتضاي پخش زنده سبب ميشد برخي مواقع مواضعي در آنها بيان شود که دولتيها را خوش نيايد. تصميم به پخش غيرزنده اين برنامهها شايد بتواند در گرفتن بهانه از دولت مؤثر باشد.