رئیس جمهور در قامت اپوزیسیون!
روزنامه جوان/ متن پيش رو در جوان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست رد صلاحيت هم حزبيها و حاميان دولت باز هم اعتراض شديد رئيسجمهور را موجب شد. او در سخنراني ديروزش مشخصاً از حزب متبوع خود، يعني «اعتدال و توسعه» نام برد.
کبري آسوپار/ پيش از اين، رئيس دفتر رئيس جمهور هم از رد صلاحيت نامزدهاي اين حزب گلايه کرده بود. اعضاي دولت به دليل آنکه مجري انتخابات هستند، مطابق قانون اجازه دخالت جناحي در رقابتهاي انتخاباتي را ندارند.
رئيسجمهور هفته پيش از آشتي ملي گفت، اما نه از جنجال سخنرانيهايش کم کرد تا حداقل، وحدت پس از حوادث تلخ دي ماه خدشهدار نشود، و نه توانست ملي بودن جايگاهي را که در آن قرار گرفته، حرمت نگه دارد و در مقام رئيس جمهور، همچون رهبر يک حزب رد صلاحيت شده، پا به عرصه جناحي انتخابات نگذارد. دولت کارنامه کاري جالب توجهي ندارد؛ انتقادات زياد است و فرار از پاسخگويي از مسير جنجالآفريني راهي است که روحاني و دولتمردانش برگزيدهاند. او در بخشهايي از سخنرانياش از رياست يک حزب هم فراتر ميرود و رسماً ژست اپوزيسيون ميگيرد. تلويحاً انتخابات کنوني در ايران را با انتخابات زمان پهلوي و انتخابات پس از انحراف انقلاب مشروطه قياس ميکند و حتي با زير سؤال بردن نحوه شمارش آرا، سلامت انتخاباتي را که خود برگزارکننده آن است، تخطئه ميکند براي پوشش خبري اين سخنان رئيس جمهور صرفاً از تيمهاي خبري دو خبرگزاري دولتي ايسنا و ايرنا دعوت شده بود. اين گزارش نگاهي به بخشهايي از اين سخنراني عجيب است. عجيب به آن دليل که شايد ايران تنها کشوري است که بالاترين مقام اجرايياش و مسئول اجراي قانون، زيرساختهاي قانوني کشور را صراحتاً تخطئه ميکند.
حسن روحاني در سخنان خود در همايش استانداران و فرمانداران، با ذکر مثالي، فرض ميکند جامعه ايران صاحب سه سليقه سياسي باشد و ميگويد: «فرض کنيد کشوري داريم که در آن سه تا سليقه وجود دارد، يک سليقه، سليقه اصولگرا، يک سليقه اصلاحطلب و يک سليقه اعتدالگراست. آن وقت توي انتخابات، يک سليقه فراوان و يکي ديگر يک دانه را بايد با ذرهبين و تلسکوپ در آسمان هفتم پيدايش کرد و يک سليقه هم که اصلاً نيست و وجود ندارد.» مطابق ترتيبي که روحاني چيده، آن سليقهاي که گويا اصلاً در انتخابات کانديدايي برايش نمانده است، حزب اعتدال و توسعه، يعني حزب دوستان حسن روحاني است. از چهرههاي معروف حزب اعتدال و توسعه، محمدباقر نوبخت، محمود واعظي، اکبر ترکان و محمدرضا نعمتزاده در دولت حضور دارند. حسن روحاني در بسياري از جلسات شوراي مرکزي حزب حضور داشته و در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ هم به عنوان کانديداي رسمي حزب معرفي شده است.
اين روزها هم او نگران کانديداي حزب خود است و ساير رد صلاحيت شدهها هم اگر اصلاحطلب و حامي دولت باشند، رد صلاحيت آنها مورد اعتراض قرار ميگيرد. اين در حالي است که جايگاه رياست جمهوري براي فعاليت حزبي نيست و رئيس جمهور، رئيس جمهور همه مردم است. اما حالا که روحاني خواسته نه رئيس جمهور، بلکه ليدر يک حزب باشد، کاش از اعضاي رد صلاحيت شده حزب خود بخواهد دلايل رد صلاحيت را منتشر کنند. شوراي نگهبان براي اين کار منع قانوني دارد، اما داوطلبان چنين منعي ندارند. آيا روحاني از اين شفافيت دفاع و دلايل رد صلاحيت هم حزبيهايش را منتشر ميکند؟
قياس وضعيت کنوني با انتخابات پهلوي و انحراف انقلاب مشروطه
اما از بخشهاي قابل تأمل سخنراني رئيسجمهور، تشابه سازي او ميان انتخابات کنوني ايران و انتخاباتهاي زمان پهلوي و پس از انحراف انقلاب مشروطه است. ابتدا وصف دوران مشروطه را ميگويد: «ما از مشروطه با مسئله آرا و رأي مردم و انتخابات و مجلس آشنا شديم... البته انقلاب مشروطه از مسير خودش منحرف شد، استبدادگران آمدند و مسلط شدند و بعد انتخابات، تشريفات انتصابات شد.» و از بزرگترين خطر براي حاکميت ملي ميگويد و دعا ميکند روزي همچون انتخاباتهاي زمان پهلوي پيش نيايد: «بزرگترين خطر براي دموکراسي و حاکميت ملي آن روزي است که انتخابات تشريفات شود. جاي ديگري انتصاب بفرمايند و بعد مردم پاي صندوق بروند بخواهند تشريفات انتخابات را انجام دهند. خدا نکند يک همچون روزي براي کشور ما پيش بيايد، چون در زمان رژيم گذشته يادتان است که در حوزههاي انتخابيه يک عدهاي ميآمدند ولي همه ميدانستند که وکيل چه کسي است ميگفتند فلاني است و از تهران تعيين شده است.» روحاني سپس از دليل انقلاب کردن مردم در سال ۵۷ ميگويد: «يک دليل انقلاب مردم ما اين بود که خودشان بر سرنوشت خودشان حاکم شوند. معلوم شد که ديگر اين جور نيست که تهران تصميم بگيرد. مردم تصميم گير هستند و به آن کسي که ميخواهند رأي ميدهند.»، اما در ادامه، حسن روحاني پس از آن ذهن مخاطب را کامل به سمت و سوي تشريفاتي بودن انتخابات در رژيم سابق برده است، به گونهاي از رد صلاحيتها سخن ميگويد که گويي اکنون هم انتخابات تشريفاتي است: «حالا اگر ميخواهيم برويم پاي صندوق، رأي بدهيم. به شما ميگويند برويد وارد يک فروشگاه بزرگ شويد و يک جنسي را انتخاب کنيد، اگر يک جنس بيشتر نيست، يک مارک هم بيشتر نيست، ديگر انتخاب لازم نيست... بسيار مهم است که مردم احساس کنند بايد ميان چند نمونه يکي را برگزينند اين ميشود انتخابات.»
او در بخش ديگري از سخنانش هم باز صراحتاً اين شبيهسازي را گرچه در پوشش انکار انجام ميدهد: «بياييد به مردم اعتماد دهيم و به مردم بگوييم که نظام ما، نظام تکحزبي نيست، ما نظام کمونيستي نيستيم، ما نظام شاه نيستيم و ما فقط حزب رستاخيز و کمونيسم نداريم. تکحزبي نيستيم.»
روحاني ميداند اين مدل سخن گفتن، تشبيه نظام به نظامهاي طاغوتي و کمونيستي است. همچون آنکه کسي بگويد بياييد به مردم بگوييم روحاني ضدانقلاب نيست؛ بياييد به مردم بگوييم دولت کارآمد است؛ بياييد به مردم بگوييم اين دولت، دولت بختيار و آموزگار و شريف امامي نيست و به فکر مردم است. آيا اينها انکار است يا شبيهسازي؟! مدح دولت روحاني است يا ذم آن؟! اگر قرار به بهکارگيري روشهاي جدلي در سخنراني براي تخطئه نظام است، چرا همان روش را اهل رسانه عليه دولت روحاني به کار نگيرند؟!
خدشه در سلامت انتخابات؛ ترور اعتماد ملت
حسن روحاني در اين سخنراني، از کساني که ناراحت هستند و گله دارند، دعوت ميکند که پاي صندوقهاي رأي حاضر شوند و حتي ميگويد: «يک وقتي است که من ميخواهم در انتخابات به دليلي شرکت نکنم، اين يک گونه است، اما يک وقتي من اعتماد ندارم که پاي صندوق بروم و اين خيلي خطرناک است و فرق ميکند.» يعني او اهميت اعتماد به سيستم را يادآوري ميکند. اما خود در سخنرانياش به اين اعتماد خدشههاي بسيار وارد ميکند. ميگويد که «کساني ميخواهند اعتماد مردم را ترور کنند بايد حواس مان جمع باشد.»، اما در عين حال، پس از تشکيک در نظام حزبي و قياس با انتخاباتهاي زمان طاغوت، در ادامه، حتي نحوه شمارش آرا را هم زير سؤال ميبرد: «من نميپسندم اين شکلي که الان ما صندوق آرا داريم، هر چه هم با آقاي وزير کشور تأکيد کرديم، نشد که اين انتخابات را الکترونيکي کنيم، افغانستان هم اين کار را کرد. آخر اين چيست دومرتبه روي ورقه بنويسد، دو مرتبه در صندوق بيندازد و باز يکي ميخواند، يکي علامت ميزند و معلوم نيست آن، چه چيزي را ميخواند و اين، کجا را علامت ميزند. بعد همه که علامت زديم، يا حسين تجميع؛ و آخر که ميخواهند تجميع کنند چه بساطي پيش ميآيد، خيلي از انتخابات در تجميع مشکل پيدا ميکند.» سخنان روحاني، اين نکته را هم دارد که وقتي مجري انتخابات اينگونه ميگويد، آيا به انتخاباتهايي که او برگزار کرده، اعتماد خواهد شد؟ و آيا اين مجري توانايي برگزاري انتخابات آينده به شکل صحيح را دارد؟ البته در انتخاباتها مطابق قانون، ناظرين شوراي نگهبان حضور دارند و اجازه خدشه در آراي مردم را نميدهند، در آينده هم چنين خواهد بود. اما حسن روحاني چه ذهنيتي از نحوه شمارش آرا توسط وزارت کشور خود دارد که اينگونه در فضاي عمومي خودزني ميکند؟! و بدتر اينکه آيا او فکر نميکند که رياستجمهورياش حاصل همين سيستمي است که اکنون آن را زيرسؤال ميبرد؟ روحاني عصر ديروز با توئيت بخشي از سخنانش و زدن هشتگ انتخابات تشريفاتي، تشکيکاش در سلامت انتخابات را تکميل کرد.
تخفيف شأن شوراي نگهبان
روحاني در سخنرانياش گرچه بر قانون اساسي تأکيد ميکند، اما عملاً به تخفيف شأن قانوني شوراي نگهبان اقدام ميکند و آن را يک «احتياطي» در يک «کناري» مينامد: «مجري انتخابات و مجري قانون، وزارت کشور، استانداران و فرمانداران هستند، انتخابات را اينها اجرا ميکنند. حالا قانون اساسي ما احتياط کرده و گفته است يکدستگاهي هم از کنار نظارت کند يعني يک عدهاي را گفتند شما اينجا اين بالا بايستيد، نگاه کنيد ببينيد اينها يک وقت خلاف نکنند؛ همين!» و بعد طعنه ميزند: «حالا اگر برعکس شد؛ ناظر شد مجري...»
و يا به استهزاي تحقيقات محلي در مورد کانديدا ميپردازد: «اينکه نميشود که نهادهاي اصلي قانوني، چهار رکني که بايد بگويند اين فرد صالح است يا نيست، همه گزارش درست دادند و يکي را فرستادند در يک کوچهاي و اصلاً معلوم نيست با چه کسي صحبت کرده و چه گفته، بعد آمده گزارشي نوشته، مگه ميشود با يک چنين چيزي کشور را اداره کرد. اگر ميخواهيم با رفتن در خانهها درست کنيم، پس اين دستگاهها را تعطيل کنيم اين وزارت اطلاعات و نيروي انتظامي و دادگستري براي چه داريم، برويم همان در خانهها و از دو همسايه بپرسيم؟!»
او البته آشکارا مغالطه ميکند؛ دلايل رد صلاحيت هم حزبيهايش را منتشر کند تا روشن شود حسب تحقيقات محلي رد شدهاند يا استعلامهاي قضايي و اطلاعاتي؟ آن وقت صدق و کذب اين ادعاها و تمسخرها روشن ميشود. روحاني حتي يک قصهاي هم در اين زمينه تعريف ميکند: «يک داستاني که البته براي انتخابات قبلي است و آقايي به من گفت که من صد در صد تأييد ميشوم و گفت من همه همسايهها را ديدم و به بهانهاي کادو دادم و همه از من تعريف ميکنند. اين انتخاباتي که قبلاً به همه همسايهها کادو بدهيم تا صلاحيت ما تأييد شود. پس معلوم است ما يک اشکالاتي داريم.»
تکه پراکني سياسي روحاني
رئيسجمهور در شرايطي از لزوم وحدت در کشور ميگويد که همچنان عادت خود به تکهپرانيهاي بيربط سياسي را حفظ کرده و با دشمني فرضي ميجنگد. او از اولين انتخابات پس از انقلاب اسلامي يعني رفراندوم جمهوري اسلامي ميگويد و بعد معلوم نيست به کدام مخاطب، طعنه ميزند که: «انتخابات اول در فروردين سال ۵۸ با همهپرسي و رفراندوم شروع شد، چون بعضي از کلمه رفراندوم خوششان نميآيد.» و بعد با تأکيد بر اينکه علاوه بر نظام، پايه قانون اساسي ما هم همهپرسي است، باز کنايه ميزند و ديگران را دچار بيماري ميخواند که: «اين را تأکيد ميکنم براي اينکه اخيراً بعضيها نسبت به اين کلمه همهپرسي حساسيت پيدا کردهاند و بعضي از حساسيتها نه به اندازه کرونا، خطرناک است و آدم بايد مواظب باشد که اين بيماري سرايت نکند...»
او در بخشي ديگر از سخنرانياش هم با تأکيد بر اينکه بايد پاسدار جمهوريت باشيم، باز رگ طعنه زدنش گل کرده و معلوم نيست خطاب به کدام مخاطب خيالي، ميگويد: «کلمه جمهوري در قانون اساسي ما هست، اما ميترسم يک روزي اين کلمه جمهوري هم باز جرم شود...»
و در جايي ديگر گويا شاهد يک کل کل استاديومي هستيم و البته روحاني پرده از اطلاع خود از جلسات خصوصي رقيب هم برميدارد: «شماها که در جلسات خصوصي خود ميگوييد مجلس بعدي صددرصد مال ما هست و اگه مال شماست چرا غصه ميخوريد؟ اگر مال شماست بگذاريد يک رقابت شکل بگيرد مشارکت بالا برود مجلس هم مال شما باشد، نوش جان شما!»