عذرخواهی را «تَکرار» کن
صبح نو/ متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست اصلاحطلباني که روزگاري بنا بر نظر يکي از تئوريسينهاي خود، هيچگاه «به فرموده» کسي عمل نميکردند، چند سالي ميشود که اصليترين کنش سياسيشان حول به فرمودگي «سيدخندان» ميگذرد؛ کنشي که جز خسران براي کشور، آورده ديگري به دنبال نداشته است.
خردگرايان و قاعده «به فرموده»
يکي از نقاط افتراق جبهه اصلاحطلبي با جبهه رقيب يعني اصولگرايي، بنا به ادعاي خود اصلاحطلبان، تفاوت در شکل و ماهيت کنش جمعي اين دو جبهه است. به عبارتي، اصلاحطلبان هميشه مدعي بودهاند که برخلاف ديگران، کنش سياسيشان نه بر مبناي فرموده مقام يا فرد ذياقتدار بالادستي بلکه بر اساس اولويت و رجحان خرد جمعي احزاب و تشکلها و اقناع برآمده از آن، تنظيم ميشده است. با اين حال چند سالي ميشود که رويزيونيستهاي وطني، دقيقاً آنگونه که مينمايند، نيستند، يعني کنش سياسي آنها طي دو انتخابات مجلس دهم و رياستجمهوري يازدهم نه خردمحورانه بلکه منقادمحورانه بوده است. در جريان انتخابات مجلس دهم در اسفند سال 94، محمد خاتمي بهعنوان پيشواي جبهه اصلاحطلبي با انتشار يک ويدئوي چنددقيقهاي، از مخاطبان خود خواست تا به کل نفرات ليست 30 نفره اصلاحطلبان در تهران (معروف به ليست اميد) رأي دهند. اين سياست از بالا به پايين، کمتر از دو سال بعد يعني در انتخابات ارديبهشت سال 96 نيز تکرار شد. خاتمي با انتشار يک ويدئوي کوتاه ديگر، خواستار رأي به ليست 21 نفره تنظيمشده براي انتخابات شوراي شهر تهران و رأي مجدد به حسن روحاني شد. در هر دو برهه، جبهه اصلاحطلبي و پايگاه اجتماعي اين جبهه بدون آنکه به شناخت صحيح و کاملي از نامزدهاي عمدتاً گمنام ليستهاي اميد برسد، «به فرموده» خاتمي عمل کرد و به فرمان مرجع بالادستي خود، گردن نهاد.
ايده «تحريم انتخابات» براي حفظ وجاهت «رييس»
ليستهاي تنظيمي از سوي جبهه اصلاحطلبي با ورود به نهادهايي مثل مجلس و شوراي شهر تهران، آنطور که بايد و شايد نتوانستند به انتظارات مردم جامه عمل بپوشانند. عملکرد نااميدانه ليستهاي اميد، چيزي نيست که صرفاً رقبا بخواهند از سر خردهگيري به آن بپردازند بلکه خود نخبگان اصلاحطلب نيز در برخي اقراراتشان، به روشني و به صراحت، کارنامه نمايندگان منتسب به خود را به تيغ نقد کشاندهاند. بدترشدن وضع معيشتي مردم طي چهار سال گذشته که به نوعي محصول فرمانبرداري از سياست «به فرموده» و «تکرار ميکنم»هاي خاتمي است، موجب شد تا حتي رييس دولت اصلاحات در سخنرانيهاي مختلف خود عنوان کند که حربه فراخوان تصويري، ديگر براي تهييج پايگاه اجتماعي اصلاحطلبان جهت رأي به ليستهاي سفارشي اميد، کارساز و نتيجهبخش نخواهد بود. بر اين اساس و با هدف حفظ وجاهت خاتمي و جريان سياسي تحت امر او، برخي اصلاحطلبان نظير سعيد حجاريان و حاميان نظريات او، پيشنهاد اوليه تحريم انتخابات در صورت عدم تحقق شروط اين جريان را از جانب اصلاحطلبان مطرح کردند که البته بعدها از ناحيه خود آنان چنين تصميمي بيفايده و منجر به افزايش فاصله حاکميت و جريان اصلاحات خوانده شد. مثلاً عدهاي از اصلاحطلبان مانند بهزاد نبوي و عبدالواحد موسويلاري با بيفايدهخواندن چنين پيشنهادهايي، خواستار مشارکت فعالانه اصلاحطلبان در انتخابات شدند و تاکيد کردند که بايد براي مشارکت هر چه بيشتر مردم در انتخابات اقدام کرد چون به زعم اين افراد، در اين صورت جريان اصلاحطلب شانس بيشتري براي پيروزي در انتخابات خواهند داشت و هر چه حضور مردم پاي صندوقهاي رأي بيشتر شود، به نفع اين جريان خواهد بود. اظهارات امثال موسويلاري در حالي است که برخي ديگر از اصلاحطلبان، معتقدند که اين جبهه سياسي حتي در صورت کامروايي کامل در انتخابات پيش رو، از امکان لازم براي بهبود امور برخوردار نيست. در اينباره، محمدرضا تاجيک، تئوريسين و تحليلگر اصلاحطلب گفته است: «حتي اگر اصلاحطلبان در تسابقهاي بزرگ پيشاروي پيروز هم بشوند، از امکان و استعدادي بيش از دولت کنوني براي بهبود امور برخوردار نيستند؛ لذا شايسته آن است که عِرض خود نبرند و زحمت مردمان ندارند و عاقلانه چندي از ديار قدرت
رخت بربندند.»
«تکرار ميکنم» تکرار ميشود؟
با وجود عواقب و پيامدهاي وخيم سياست «تکرار ميکنم» و با توجه به پيبردن شخص خاتمي به ريزش مقبوليت خود، به نظر ميرسد اين بار ديگر رييس دولت اصلاحات روي حربه فراخوان تصويري قمار نکند. اين مسالهاي است که برخي چهرههاي اصلاحطلب نيز روي آن اذعان دارند. عبدالله ناصري، مشاور خاتمي در گفتوگويي با تاکيد بر اينکه «شرايط جامعه امروز به گونهاي است که من فکر ميکنم آقاي خاتمي پيامي نخواهد داد»، گفت: «علت اين پيام ندادن هم اين است که او(خاتمي) ميداند که اثرگذاري لازم را ندارد.» او در عين حال مدعي شد: «هرچند آقاي خاتمي به فکر منافع ملي و مشارکت بالا در انتخابات هستند. من تاکيد ميکنم که آقاي خاتمي حوادث و مسائل و اوضاع کشور را خيلي هوشمندانه رصد ميکند.» ناصري با اشاره به حضور خاتمي در پاي صندوق رأي در منطقه دماوند در جريان انتخابات مجلس نهم، تاکيد کرد: «همچنان که در سال 90 مطالبهاي نداشت اما تکليف خودش ميدانست که حمايت کند، حالا هم اگر ضرورتي بداند پيام ميدهد. اگر آقاي خاتمي ويدئويي در اينباره منتشر نکنند، نشان از اين دارد که جمعبندي روشني از شرايط کشور هنوز ندارد.» غلامعلي رجايي، ديگر فعال سياسي اصلاحطلب نيز در گفتوگوي ديگري با تکرار اظهارات ناصري، گفت: «به نظرم آقاي خاتمي اين دوره پيام ويدئويي دوره قبل را نميدهد اما مردم را دعوت به حضور در انتخابات ميکنند.» رجايي با اشاره به دليل عدم وجاهت «تکرار ميکنم» اظهار کرد: «مردم هم يا برخي توقع ندارند که آقاي خاتمي مانند دوره قبل پيام بدهد يا اگر آن پيام تکرار شود آن را نميپذيرند، چون دولتي سر کار آمد که
ناکارآمد بود.»
عذرخواهي کنيد
فعالان اصلاحطلب با وجود اينکه بر منسوخشدن حربه «تکرار ميکنم» تاکيد کردهاند، اما به اين نکته مهم اشاره نکردهاند که رييس دولت اصلاحات بايد با پذيرفتن مسووليت عواقب اين حربه، رسماً از همه مردم ايران عذرخواهي کند. اصلاحطلباني که هميشه مدعي مسئوليتپذيري در پيشگاه ملت ايران هستند و رقيب خود را به بيمسووليتي متهم ميکنند، بايد بدانند که تنها راه باقيمانده براي اين جبهه سياسي و رييس آن، عذرخواهي از مردم به دليل تهيه اسباب و لوازم روي کارآمدن دولت و مجلس و شوراي شهر ضعيف و منفعل است؛ هرچند تجربه نشان داده که چپهاي ديروز و اصلاحطلبان امروز، رسم طلبکاري را بهتر از بدهکاري ميدانند.