یک هفته حساس پیشِروی ترکیه و سوریه
تسنيم/ متن پيش رو در تسنيم منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست اردوغان تهديد کرده که اگر تا پايان هفته جاري٬ نيروهاي تحت امر بشار اسد به خطوط پيشين بازنگردند٬ بين آنکارا و دمشق جنگ روي ميدهد.
اختلاف نظر بين ترکيه و روسيه همچنان پابرجاست و تا اين لحظه بين آنکارا و مسکو٬ نشانهاي از توافق ديده نشده است. ترکيه ميخواهد همچنان کارت ادلب را در اختيار داشته باشد اما روسيه به شکل جدي با چنين چيزي مخالف است.
حالا مشخص نيست آيا ترکيه واقعاً بر اساس تهديداتي که در روزهاي اخير از سوي مقامات اين کشور صورت گرفته٬ به سوريه حمله رو خواهد شد يا نه. اما آن چه مشخص است٬ اين است که درخواست ترکيه در مورد ادلب با ابعاد واقعي صحنه و شرايط به وجود آمده بر روي ارض واقع٬ هيچگونه انطباقي ندارد.
ترکيه همچون روسيه و ايران نميانديشد
موضوع ادلب و پيشرويهاي ارتش سوريه٬ در دو هفته اخير ذهن مقامات آنکارا را به خود مشغول کرده و شواهد نشان ميدهد که ترکيه در ميدان عمل٬ در برابر يک وضعيت غيرقابل پيشبيني قرار گرفته است.
چرا که تيم سياسي – امنيتي اردوغان انتظار داشت که مسئله حضور گروههاي تروريستي و افراطي در شمال غرب سوريه يعني در ادلب٬ فعلاً به قوه خود و به شکل لاينحل باقي بماند و شرکاي آستانه زماني سراغ ادلب بروند که کميته تدوين قانون اساسي سوريه همه کارهاي خود را به اتمام رسانده و حل سياسي بحران سوريه در مرحله فينال قرار گرفته باشد.
اما مشخص شد که روسيه٬ ايران و سوريه چنين نميانديشند و آنان معتقدند که اتفاقاً هموار شدن مسير تدوين قانون اساسي و حل سياسي بحران سوريه از فتح ادلب ميگذرد.
سه حمله پيشين ترکيه به خاک سوريه
در سه عمليات نظامي مهم ترکيه در خاک سوريه يعني سپر فرات٬ شاخه زيتون و چشمه صلح٬ بسياري از تحليلگران داخلي و خارجي٬ همواره پيشداوري خاصي در مورد اردوغان و ارتش ترکيه داشته و اعلام ميکردند که تهديد به حمله٬ يک بلوف و يک اقدام سياسي است.
در زمان عمليات سپر فرات٬ گفته ميشد که ارتش کودتازده و بيروحيه ترکيه توان عمليات ندارد و چنين چيزي ممکن نيست.
در دوران حمله به غرب فرات و اشغال عفرين٬ گفته ميشد که چنين حملهاي٬ جنگ با کردها را به داخل ترکيه ميکشاند و چنين اقدامي موجب شکست سياسي و انتخاباتي آکپارتي خواهد شد.
در مورد حمله به شرق فرات و عمليات موسوم به چشمه صلح٬ گفته ميشد که آمريکا هرگز چنين مجوزي به ترکيه نخواهد داد و اردوغان قادر نيست ريسک و مخاطره عظيم حمله به شرق فرات را بپذيرد.
اما در هر سه مورد٬ ارتش ترکيه کار خودش را کرد و وظيفه محول شده را به انجام رساند. بدون شک٬ ميزان پيروزي ترکيه در اين سه عمليات مهم٬ دقيقاً به همان اندازهاي نبود که سران و فرماندهان ميخواستند٬ اما در هر حال٬ اردوغان همه را در برابر عمل انجام شده قرار داد و متوقف نشد.
البته کل عمليات مداخلهجويانه ترکيه در خاک سوريه٬ فقط محدود به اين سه عمليات نيست و علاوه بر گشتزني مشترک با روسيه و آمريکا٬ تحرکات ترکيه در الباب٬ جرابلس و منبج نيز٬ اقدامات مهمي بوده که هيچکدام از آنها٬ با رضايت و هماهنگي دولت مرکزي سوريه صورت نگرفته است.
آيا اردوغان حمله ميکند؟
اردوغان تهديد کرده که اگر تا پايان ماه جاري ميلادي٬ نيروهاي تحت امر بشار اسد به خطوط پيشين بازنگردند٬ بين آنکارا و دمشق جنگ روي ميدهد. اما آيا واقعاً اردوغان دست به چنين اقدامي ميزند و ترکيه را وارد يک جنگ جديد ميکند؟
در پاسخ به اين سوال بايد گفت: مهمترين عامل تعيينکننده و فاکتور حساس در اين زمينه٬ چند و چون مواجهه روسيه با تحرکات نظامي ترکيه در ادلب است. اول اين که در ميدان عمل٬ ترکيه در حمله به ارتش سوريه٬ از امکان تحرک در حريم هوايي سوريه برخوردار نيست و نهايتاً بالگردها و هواپيماهاي جنگنده ترکيه قادر خواهند بود که از پشت مرز هوايي٬ به سوي اهداف دوردست خاک سوريه٬ شليک کنند.
دوم اين که کارت و ابزار بسيار مهم روسيه در داخل خاک سوريه٬ اين است که به شکل غيرمستقيم ترکيه را بزند. چنين چيزي دقيقاً چه معنايي دارد؟ معناي حمله غيرمستقيم اين است که روسيه ناچار نيست براي تضعيف ترکيه و بازداشتن نيروهاي نظامي ترکي از حمله به سوريه٬ الزاماً خود ارتش ترکيه را بزند. چرا که چنين چيزي٬ ديناميت زير روابط آنکارا – مسکو ميگذارد و قطعاً پوتين نميخواهد٬ رابطه با ترکيه را قرباني ادلب کند.
اما اگر روسيه٬ به جاي نظاميان ترکيه٬ معارضين سوري تحت حمايت آنکارا را بزند٬ آن وقت از يک ابزار بازدارنده مهم استفاده نکرده است؟ فراموش نکنيم که روسيه در اين حوزه دو کارت حساس در دست دارد که استفاده از آنها به شکل همزمان خواهد بود:
1.حملات هوايي بسيار سنگين عليه معارضين سوري و گروههاي تروريستي مستقر در ادلب.
2.شکست ديوار صوتي و فراهم آوردن شرايطي براي کوچاندن دست کم دو ميليون نفر از اهالي ادلب به سوي ترکيه که حتي تصور آن هم براي مقامات آنکارا٬ در حد يک کابوس دهشتناک است.
در کنار اين دو کارت مهم٬ بايد به يک عامل بازدارنده مهم ديگر نيز اشاره کرد که عبارت است از احتمال اعزام بخشي از نيروهاي حزبالله لبنان به حوالي ادلب. نيروهاي حزبالله لبنان٬ قبلاً هم در دفاع از سوريه در برابر تروريستها٬ مبارزات و تجربيات مهمي داشتهاند و اگر ارتش سوريه در شمال غرب٬ با مشکل جدي مواجه شود٬ احتمال مشارکت حزب الله در اين ميدان براي حفظ دولت مرکزي سوريه٬ يک سناريوي دور از ذهن نيست.
حالا با توجه به عوامل بازدارنده فوق و همچنين با توجه به سوابقي که در مورد سه عمليات نظامي ترکيه در سوريه ذکر شد٬ آيا ميتوان با اطمينان گفت که ترکيه به سوريه حمله نخواهد کرد؟ پاسخ منفي است.
چرا که اولاً ترکيه نشان داده که در بسياري از مواقع٬ تبديل به يک بازيگر غيرقابل پيشبيني ميشود. دوم اين که اردوغان و حزب حاکم٬ در داخل ترکيه فعلاً در شرايط خوبي هستند و ترس و واهمه چنداني از مخالفتهاي داخلي ندارند.
بنابراين٬ دست زدن به يک حمله محدود و پرهيز از عمليات گسترده و وسيع از سوي ارتش ترکيه در شمال غربي سوريه٬ ميتواند به عنوان يک پيشبيني شايان تامل٬ مورد بررسي قرار بگيرد. سناريويي که هدف اصلي آن٬ زهرچشم گرفتن از سوريه و معلق نگاه داشتن پرونده ادلب خواهد بود.