سرمقاله سیاست روز/ مکتب سلیمانی و مزدوران لیبرالسرمایهداری
سياست روز/ « مکتب سليماني و مزدوران ليبرالسرمايهداري » عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم قاسم غفوري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: مرور تاريخ نکات بسياري در خود دارد که توجه و درس گرفتن از آنها ميتواند چراغ راهي براي آينده و انتخاب راهي درست براي رسيدن به اهداف و مقابله با چالشها باشد. به عنوان نمونه اين درسها را ميتوان از ۸ سال دفاع مقدس آموخت. در آن دوران در حالي اکثر جامعه ايران جان برکف در ميدان دفاع از ميهن حاضر شده و در جبههها با دشمن در نبرد بودند که عده اي از شرايط جنگ براي کسب منافع اقتصادي بهره گرفتند و با احتکار و گران فروشي به دنبال ثروت اندوزي بوده اند. در دوران کنوني نيز همانا جواناني که در دفاع مقدس جانشان را سپر بلاي مردم کرده بودند بدون هيچ چشم داشتي به اين راه ادامه داده و براي دفاع از ميهن و ملت از مرزها نيز گذشته و در سرزمينهاي ديگر با تروريسم ميجنگند و جان خويش را فدا ميکنند تا جان مردم را حفظ کنند که حاج قاسم سليماني و شهداي مدافع حرم نمودي از اين افراد هستند. نکته قابل توجه آنکه در همين دوران حاضر عده اي همچنان به دنبال گرفتن جان مردم براي جان گرفتن خود و ثروت اندوزي هستند. آناني که با احتکار و ناياب کردن ساده ترين ابزار پيشگيري از کورانا، سعي در مال اندونزي دارند. آناني که به راحتي جان مردم را بازيچه اميال و نيات اقتصادي خود ميکنند تا به زعم خود از آب گل آلود ماهي بزرگ صيد کنند؛ رفتاري که مشابه کشورها و دولتهايي است که در طول ۸ سال دفاع مقدس با اعمال تحريم و حمايت از رژيم صدام کمر به قتل مردم ايران بستند. آناني که حتي از دادن سيم خاردار به ايران ممانعت ميکردند و همزمان سلاح شيميايي براي کشتار مردم ايران به صدام ميدادند. همانها اکنون نيز با سياست تحريم و فشار به دنبال قتل عام دسته جمعي ملت ايران هستند که ممانعت آمريکا و اروپا از مبادلات دارويي ايران نمودي از اين رفتار است. حال اين سوال مطرح ميشود که اين دو تفکر از کجا نشات ميگيرد و ريشه آنها از کجاست؟ حاج قاسم و امثال حاج قاسم که جان را در راه ميهن و مردم ميدهند، سربازان مکتب ولايت هستند. افرادي که پرورش يافته انقلاب اسلامي بوده و براساس مکتب خويش آموخته اند که بايد سپر بلاي مردم بود و جان داد تا ديگران جان بگيرند و در امنيت زندگي کنند. طيف دوم يعني آناني که گرفتن جان مردم را زمينه ساز جان گرفتن خود مي دانند، پرورش يافتگان فرهنگ ليبرال سرمايه داري هستند. مکتبي که در آن فرديت و منافع فردي تنها حرف اول و آخر را ميزند و در اين راه هر اقدامي را مجاز ميداند، حتي به قيمت جان ميليونها انسان. آناني که در دوران جنگ تحميلي تا عصر حاضر مال اندوزي را در حالي که مردم در شرايط سخت به سر ميبرند، سرلوحه تفکرات خود دارند فرزندان شيطانند و مکتبي که پول و ثروت تنها تفکر آن است. آري تفکري به نام ليبرال سرمايه داري چالشي است که مشکلات و چالشهاي بسياري را براي کشور و ملت رقم زده است که نمونه آن رفتارهاي حاميان اين تفکر طي روزهاي اخير است که با احتکار ساده ترين وسايل مقابله با کرونا، شيره جان مردم را ميمکند. حال اين سوال مطرح است که راهکار خروج از اين وضعيت چيست؟ پاسخ را در يک جمله ميتوان يافت و آن نهادينه ساختن مکتب سليماني و سليمانيها است. مکتبي که ريشه در ارزشها و آرمانهاي انقلاب اسلامي دارد که جان تک تک افراد جهان برايشان اهميت دارد و جان خود را ميدهند تا به ديگران جان دهند. مکتبي که برخلاف ليبرال سرمايه داري که ساخت کاخها بر پيکر مردم را ترويج ميکند، ويران سازي کاخها براي زندگي دادن به مردم را پيگيري ميکند. اکنون زمان آن است که ميليونها انساني که در ايران و سراسر جهان پيکر پاک حاج قاسم سليماني و ساير شهداي مقاومت را تشييع کرده اند، براي تقويت و جهاني سازي مکتب سليمانيها گام بردارند که تنها راه نجات، جهاني سازي اين مکتب و پايان دادن به ليبرال سرمايه داري است که خون بشريت را در شيشه کرده اند و از نابودي تمام بشريت براي حيات خود ابايي ندارند.