مردم درگیر مبارزه با «ویروس کرونا»؛ مدعیان اصلاحات مشغول انتشار «ویروس شایعه»
کيهان/ متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست روزنامه اعتماد روز گذشته در يادداشتي به قلم عباس عبدي از فعالين سياسي اصلاحطلب نوشت: در يادداشتي در روزنامه اعتماد نوشت:«قضيه کرونا و سرعت گسترش آن در ايران را بايد از زاويه سياسي نيز تحليل کرد...در همين چند روز آمار فوتيها به حداقل 20 نفر رسيده و شايد برخي ديگر از فوتيها نيز مربوط به اين بيماري باشند که هنوز آزمايش نشدهاند. بنابراين حداقل بايد چند صد بلکه چند هزار نفر مبتلا شده باشند تا اين تعداد فوتي را شاهد باشيم...اين واقعيت چه ربطي به وضعيت سياسي ايران دارد؟...هم حاکميت شکاف درون ساختاري دارد...و هم شکاف عميقي ميان حکومت و مردم وجود دارد...حالا مسئلهاي در ابعاد کرونا پيش آمده و ميبينيم دولت چين با چه اقدامات، چه اقتداري و چه برنامههايي را براي مقابله با آن اجرا ميکند، اقداماتي که کوچکترين آنها نيز در حد و اندازههاي دولت و حکومت ما نيست. چه رسد به اينکه تصميمات مهمي از جمله قرنطينه کردن قم را در خواب و خيال هم ببينند، چه رسد به اينکه بخواهند اجرا کنند...امروز کار به جايي رسيده که...با تعطيلي احتياطي مراسم زيارتي و مذهبي مخالفت ميکنند و اين وضعيت در نهايت موجب دينگريزي شديد جامعه شده است». عبدي در ادامه نوشت:«اگر يادتان باشد تا اين قضيه کرونا مطرح شد، گفتند اين ويروس سياسي است و براي کاهش مشارکت انتخابات است. گويي که مردم صف بسته بودند راي دهند، يک عده آمدند و گفتند کرونا آمده فرار کنيد!! در حالي که تا آن زمان حداقل يک ماه بود که کمکاري شده بود. بروند خدا را شکر کنند که پيش از انتخابات موضوع مطرح شد و الا اکنون همه مردم ميگفتند که حکومت قطعا اطلاع داشته و براي انتخابات اطلاعرساني نکرده است. ساخت قدرت در ايران ناتوان از اعمال اقتدار به برخي از مناطق و اقشار است. شايد يکي از عللي که اين ويروس از قم آغاز شد، همين اقتدارگريزي برخي اقشار است که موجب اين بحران شده است. برخي افراد خود را تافته جدابافته ميدانند. عوامزدگي نيز به نوعي روي ديگري از همين وضع است... با اين رسانه رسمي(نيز)هيچ اتفاق مثبتي در کشور رخ نخواهد داد. مردمي که از اين رسانه و غالب در آن به تنگ آمدهاند به خلوت گوشيهاي خود پناه بردهاند و با بمباران خبري راست و دروغ مواجه هستند. چنين مردمي هيچگاه احساس آرامش نخواهند کرد». التهاب آفريني در جامعه به سبک زنجيرهايها روزنامه سازندگي نيز روز گذشته در حالي که اکثر مقامات مسئول وحتي شخص رئيسجمهور هرگونه تصميم مبني بر قرنطينه شهرها را منتفي اعلام کردهاند، تيتر يک خود را به موضوع قرنطينه شهرهاي درگير کرونا اختصاص داد و نوشت: «اعلام قرنطينه شدن شهر قم از سوي مسئولان در شرايطي که زيرساختهاي آن مهيا نيست ميتواند به پيشگيري از گسترش ويروس کرونا کمک کند يا خود ميتواند بحران ديگري را رقم بزند؟ بسياري از شهروندان تهراني از افزايش چند برابري قيمت برخي از اقلام خوراکي مانند سير، زنجبيل و ليمو خبر دادند در اين شرايط گمانهزنيهايي در مورد قرنطينه شدن وجود دارد و بيم آن ميرود که در صورت اعلام خبر قرنطينه اين شهر ناياب و کمياب شدن بسياري از اقلام مصرفي مردم و احتکار آن از سوي عدهاي سودجو ضربات جبران ناپذيري بر زندگي مردم وارد کند». اين روزنامه اصلاحطلب همچنين در سرمقاله خود نوشت: اگر شيوع اين بيماري چند هفته يا خداي نکرده چند ماه طول بکشد چه اتفاقات اقتصادي ممکن است رخ دهد؟!» روزنامه همدلي هم در گزارش تيتر يک خود با عنوان « حمله کرونا به مجلس و دولت » نوشت: « ديروز بعد از آنکه حسن روحاني رئيسجمهوري با خنده در ميان جمعي از مقامات درباره رد شدن کرونا، صحبت ميکرد کمي بعد اعلام شد که معاون وزير بهداشت به کروناويروس مبتلاست. دقايقي بعد هم محمود صادقي در توييتي اعلام کرد که او هم کرونا مثبت شده است. اما از همه نگرانکنندهتر وضعيت ايرج حريرچي معاون وزير بهداشت است، چرا که او در روزهاي گذشته بارها با مقامات مختلف کشور درباره کرونا از نزديک جلسه برگزار کرده است.» تروريسم سياسي و رسانهاي کشندهتر از کرونا گفتني است مدعيان اصلاحات به ماهيگيري سياسي براي اهداف قبيلهاي و شخصي مشهور است، در تازهترين اقدام به کاسبي از کرونا مشغول شده است. حجم «سياهنمايي» و «ادعاهاي بيپايه و اساس» و «خودتحقيري» رسانههاي زنجيرهاي اصلاحطلب در ماجراي ويروس کرونا به حدي زياد است که در رقابت با بسياري از يادداشتهاي رسانههاي معاند از جمله بيبيسي فارسي و صداي آمريکا، با اختلاف فاحش در صدر است. واقعيت اين است که اصلاحطلبان بدون توجه به منافع ملي و عزت مردم ايران، از هر اتفاقي براي سياهنمايي و القاي چندصدايي در حاکميت و تکرار دروغ اختيارات محدود دولت و القاي گزاره غلط شکاف عميق ميان حاکميت و مردم بهره ميبرند. متاسفانه هراس افکني ظرف شش هفت سال اخير، تبديل به ابزار کسب راي از سوي برخي سياست بازان شد. مردم را ترساندند و خود را منجي جا زدند. رسانههاي دشمن نيز به آنها به خاطر تزريق ويروس «احساس ناتواني»، ضريب و پژواک دادهاند و فضاي مجازي، معبر اجراي اين عمليات تروريستي شده است. اما اگر سياستمداراني براي استخدام اين حربه وسوسه شوند، در اصل منفعل بودند، نه فعال. از جايي به بعد، آنها از موج هراس افکني و دستکاري ذهني جا ميمانند. رندان دغلکارتري هستند که بيشتر بترسانند و مخاطبان را منفعلتر کنند. بيماري کرونا و هيچ بيماري ديگري را نبايد دست کم گرفت؛ بايد تدبير، مهار و مداوا کرد و به مردم آگاهي داد. اما به نظر ميرسد کُشندهتر از کرونا، ويروس تروريسم سياسي و رسانهاي است که اعصاب و روان مخاطبان را آماج حمله قرار ميدهد. هيولاسازي بازندگان انتخابات از مجلس يازدهم روزنامه آرمان روز گذشته در مطلبي با عنوان«رئيسجمهور و تيغ تيز مجلس يازدهم» نوشت : « ترديدي نميتوان داشت که مجلس يازدهم قريب به 3ماه ديگر با يک هجمه سنگين عليه دولت و شخص آقاي روحاني کار خود را آغاز خواهد کرد. در واقع از هماکنون قابل پيش بيني است که بسياري از چهرههاي اصلي تندرو که وارد مجلس يازدهم شدهاند و حتي چهرههاي معتدل همچون آقاي قاليباف فرصت را از دست نداده و هرجا که تريبوني پيدا کنند به دولت روحاني انتقادکرده است. اما هنوز مجلس يازدهم رسما آغاز به کار نکرده که حملات سنگين عليه آقاي روحاني وارد فاز جديدي شده است، لذا سياستي که ظرف 3 سال گذشته شروع کردهاند بسيار سنگينتر ادامه خواهد داشت.» اين روزنامه اصلاحطلب در ادامه مدعي شد: «همانطور که ميدانيد سياست تندروها ظرف چند سال اخير اين بوده که با حمله و انتقاد از روحاني کليه مشکلات و مسائل کشور را بر سر وي بريزند. اين سياست را بعد از تشکيل مجلس هم ادامه خواهند داد و جدا از زير فشار قرار دادن وزراي کابينه و شخص رئيس جمهور ممکن است که حتي در صدد استيضاح وي برآيند. پرسش اساسي آن است که آيا مسئولان با استيضاح حسن روحاني و يا حتي راي کبود و برکناري وي موافقت خواهند کرد يا خير. ممکن است نمايندگان با استيضاح موافقت نمايند تا توجه افکار عمومي به اين سمت جلب شود که مشکلات کشور زير سر آقاي روحاني است اما اينکه آيا با برکناري وي موافق باشند، جاي ترديد دارد. در عين حال مجلس يازدهم تلاش خواهد کرد که شماري از وزرا و ايضا شماري از استانداران، مسئولان و مديران شرکتهاي بزرگ دولتي را تغيير دهند. اما سؤال اينجا است که به هر حال اين سياست را نميتوان تا آخر دنيا ادامه داد. » گفتني است يکي از شاخصههاي رفتار قبيلهاي اصلاحطلبان، هيولاسازي از رقيب است. اين طيف نه ظرفيت پيروزي در انتخابات را دارد و نه جنبه شکست در انتخابات.اگر در انتخابات پيروز شود، به مطالبات و خواستههاي اصلي مردم پشت ميکند و وقتي زنگ حساب ميرسد، به دروغ مدعي ميشود که اختيارات محدودي داشت و عملا کاري از دستش برنمي آمد!اگر هم در انتخابات شکست بخورد، يا با دروغ تقلب کشور را ماهها دچار آشوب ميکند، يا با هيولاسازي از رقيب، مردم را از آيندهاي وحشتناک ميترساند. همه اينها به اين دليل است که طيف اصلاحات هيچ طرح و برنامهاي براي اداره کشور ندارد و در ضمن مسئوليتپذير هم نيست.