2020-06-18T09:30:00+04:30
(۹:۳۰) ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
اعتماد
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد!
http://akhr.ir/6465201
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اردوان اميراصلاني/ به نظر ميرسد که ژنرال حفتر از زمان شروع حمله به طرابلس در 14 ماه پيش حداقل تا شروع سال 2020 بر اوضاع و نيروهاي مهاجم مسلط بوده است. در واقع از سال 2016 ليبي با يک جنگ خونين داخلي بين دولت وفاق ملي به رهبري رييسجمهور فائز السراج و ارتش ملي ليبي به رهبري ژنرال حفتر از هم پاشيد. ژنرال حفتر از فرماندهان نظامي حکومت قذافي با تاريخچه آشفته همکاري با سازمان سيا کنترل قسمت اعظمي از شرق و جنوب کشور را در دست دارد.
در طول درگيريهاي سوريه اين جنگ داخلي ابعاد بينالمللي به خود گرفت و هر يک از جناحها از حمايت قدرتهاي بزرگ خارجي برخوردار شدند. ژنرال حفتر از حمايت ائتلافي متشکل از مصر، امارات متحده عربي، اردن، عربستان سعودي، روسيه همچنين فرانسه(به طور غيررسمي) برخوردار شد و سراج از حمايت اردوغان از ترکيه و قطر دو کشور حامي اخوانالمسلمين بهرهمند گرديد. به نظر ميرسد، ژنرال حفتر که اخوانالمسلمين را گروه تروريستي ميداند، قصد برقراري يک رژيم اسلامي سختگيرانه در طرابلس را دارد.
تا پايان سال گذشته ژنرال حفتر به ويژه با اقدامات دو هزار مزدور شرکت امنيتي خصوصي روسي به نام واگنر که از سال 2018 وارد درگيري شدند به لحاظ نظامي بسيار ضعيف شده و روسيه نيز همواره منکر اين قضيه است. دولت وفاق ملي به تدريج با کمک حمايت بيسابقه ترکيه از ماه ژانويه موفق به کاهش نيروهاي مارشال حفتر شده است.
تجهيزات نظامي تامين شده شامل هواپيماهاي بدون سرنشين نسل جديد و پدافندهاي ضد هوايي دولت وفاق ملي را قادر ساخت تا کنترل آسمان را مجددا به دست بگيرد در حالي که نيروهاي سوري حامي ترکيه مکانهاي استراتژيک زيادي را براي حفتر فتح کردند. ابتدا شهرهاي سابراتا و صرمان تا 70 کيلومتري طرابلس در اواسط ماه آوريل سپس الواتيا در غرب کشور در 18 ماه مه که يک فتح نمادين بود از آنجايي که تنها منطقه تحت اختيار حفتر در اقليم طرابلس به حساب ميآمد و پس از آن شهر تارهونا پايگاه اصلي حفتر در خط عقب واقع در 80 کيلومتري جنوب شرقي پايتخت. پس از عقبنشيني از بنغازي، حفتر تا حد زيادي حمايت مزدوران روسي شرکت امنيتي واگنر را از دست داد که قبل از عزيمت به مسکو براي محافظت از شهرهاي استراتژيک جوفرا و سيرته که هنوز تحت کنترل ارتش ملي بودند، اعزام شده بودند.
در مواجهه با اين فتوحات توسط سراج و ترکها و نابودي ارتش او در جبهه طرابلس، مارشال حفتر بسيار ضعيف و تحت محاصره همه چيز را براي 27 آوريل آزمود و خود را به درخواست مردم و پذيرش حکم فرمانروايي رهبر ليبي اعلام کرد. اين بيانيه خيليها را شگفتزده کرد. حفتر مشروعيت خود را به يک پارلمان منتخب مستقر در شرق کشور منتسب ميکرد اما او مشخص نکرد که از طريق کدام قانون اين حکم را دريافت کرده است. همان طور که انتظارش ميرفت، دولت وفاق ملي و ترکيه آن را به عنوان کودتاي ديگري که 40 سال در ارتش مرسوم بوده، مردود دانستند.
در واقع اين قمار آخر بدون شک آغاز زوال حفتر بود. در مواجهه با انبوه عقبنشيني نظاميان تحت فرمانش و ناپختگيهاي سياسي و امتناع روشمند از مذاکره يا احترام به توافقنامههايي که قبلا حاصل شده بود به نظر ميرسد که اکنون متحدين اصلي او يعني مصر، امارات و روسيه(حتي اگر حمايت نظامي دو کشور اخير هنوز هم در کار باشد) شکست خورده و به فکر راهحل ديگري براي بازيابي مجدد کنترل ليبي هستند. اگرچه در تاريخ اول ماه ژوئن سازمان ملل اعلام کرد که دو قطب مخالف يعني دولت وفاق ملي و ارتش ملي ليبي براي از سرگيري مذاکرات توافق کردهاند در واقع مذاکرات ديپلماتيک در قاهره در جريان بود.
حضور ترکيه در ليبي از نظر مصر غيرقابل تحمل است و روابط ديپلماتيک قاهره با آنکارا از زمان کودتاي عبدالفتاح السيسي بسيار بد بوده است. در سال 2013 السيسي نخستين رييسجمهور منتخب دموکراتيک مصر مدرن، محمد مرسي عضو اخوانالمسلمين را برکنار کرد. سازماني که توسط رييسجمهور مصر و امارات متحده به عنوان يک سازمان تروريستي در نظر گرفته ميشود برعکس مورد دفاع و حمايت رييسجمهور ترکيه است.
از اين رو به نظر ميرسد که شکست آشکار حفتر همانند يک سيلي در صورت قاهره است که در حال حاضر در وضعيت شکنندهاي در مرز جنوبي خود با اتيوپي بر سر پرونده سد رنسانس به سر ميبرد. با کمال تعجب، مصر با گرايش به محافظت از خود در برابر يک دولت جديد بالقوه اسلامي در ليبي موجبات حضور يک عضو نظامي ناتو را تسهيل کرد که رييسجمهور آن آشکارا به اخوانالمسلمين نزديک است.
مصر با آگاهي از اينکه ديگر کنترل اوضاع را در اختيار ندارد، تصميم گرفت پاسخ خود را با روسيه هماهنگ کند. مساله اصلي ديگر اين نيست که آيا جايگزيني براي حفتر وجود خواهد داشت بلکه تعيين اين جايگزين در اسرع وقت براي تامين امنيت شرق و جنوب ليبي حائز اهميت است. به نظر ميرسد اين دو کشور به آگيلا صالح، رييس مجلس و حامي سابق ژنرال که به طرز ماهرانهاي از او فاصله گرفت، علاقهمند هستند و به نظر ميرسد که او کانديداي بهتري براي اطمينان از رعايت موافقتنامههاي صلح است. به نظر ميرسد اين نامزدي از حمايت جامعه جهاني نيز برخوردار باشد.
به طرز عجيبي اين دو قدرت بزرگ رقيب در ليبي يعني ترکيه و روسيه هستند که به خوبي توانستند رهبران سياسي را تعيين کرده و در نهايت توافق مورد نظرشان را تحميل کنند. هر کدام هم علاوه بر يک هدف مشترک به دنبال منافع خود هستند. اگر بهرهبرداري از منابع نفت و گاز ليبي يک هدف مشترک به حساب بيايد، روسيه بيش از همه از مارشال حفتر براي مبارزه با تروريسم اسلامي پشتيباني ميکند. از طرف ديگر براي ترکيه علاوه بر پروژههاي عظيم زيرساختي خود که قراردادهايش از مدتها قبل با رژيم قذافي منعقد شده است، کنترل ليبي و سرزمين پيشين امپراتوري عثماني آرزوي اردوغان براي بازگرداندن شکوه و عظمت عثماني در شرق مديترانه به حساب ميآيد. به راحتي ميتوان حدس زد که چگونه اين گسترشطلبي ميتواند باعث نگراني مصر باشد که براي مهار جاهطلبيهاي ترکيه تمام تلاش خود را به کار ميبرد.
اما روسيه و ترکيه دو کشوري هستند که از نظر نظامي نسبت به متحدان خود متعهد و داراي اهرمهاي سياسي قدرتمندي هستند. سوال اصلي اين است که آيا آنها به مصالحه دست خواهند يافت يا براي حفظ منافع خود اين دستيابي را غيرممکن خواهند کرد. خطر روي آوردن روسيه به دفاع نظامي از مواضع خود را نبايد ناديده گرفت چراکه اين موضوع ميتواند، ترکيه را به سمت درگيريهاي پرهزينه فراتر از حد انتظار سوق دهد.
دقيقا براي جلوگيري از سلطه اين دو قدرت رقيب در ليبي که ميتواند آن کشور را به طور نامحدود جزو قلمرو خصوصي آنان قرار دهد، دخالت ايالات متحده براي اطمينان از بيطرفي مذاکرات ضروري به نظر ميرسد. به نظر ميرسد که براي اولين بار در 14 ماه گذشته، ديپلماسي امريکا در پرونده ليبي فعال شده است حتي دونالد ترامپ با اردوغان و امانوئل مکرون در مورد فوريت يک راهحل گفتوگو کرده است. فراتر از وضعيت مشهود براي ناظران، واشنگتن اکنون بايد اطمينان حاصل کند که روسيه و ترکيه نيروهاي نظامي خود را از ليبي خارج ميکنند و براي اين منظور بايد از ايجاد يک دولت پايدار، متحد و مشروع در ليبي حمايت کند.
با اين حال، اين وضعيت بيش از هر زمان ديگري يادآور درگيري سوريه است، جايي که روسيه و ترکيه به ويژه در خصوص ادليب قبلا در جبهه مخالف قرار داشتند و اين مناقشه در حالي که ايالات متحده امريکا خود را از ماجرا کنار کشيد با يک مصالحه موقت پايان يافت. همانند سوريه، ليبي نيز خود را از هم پاشيده و درگير جنگهاي داخلي به نظر بيپايان و صحنه رقابت قدرتهاي بزرگ خارجي ميبيند.
بازار