عاشقان شرمنده ترامپ در ایران

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
عباس عبدي/ هنگامي که کسب قدرت به هر قيمتي ولو تضعيف کشور هدف شد، بايد شاهد اتفاقات و اظهارنظرهاي عجيب و غريبي باشيم. برخي افراد چنان در دشمني با دولت و غيرخودشان غرق ميشوند که هنگامي که کسب قدرت به هر قيمتي ولو تضعيف کشور هدف شد، بايد شاهد اتفاقات و اظهارنظرهاي عجيب و غريبي باشيم. برخي افراد چنان در دشمني با دولت و غيرخودشان غرق ميشوند که حتي متوجه تبعات اظهارات و تصميمهاي خود نميشوند. اخيرا يکي از کارشناسان اصولگرا در زمينه سياست خارجي به نکته عجيبي اشاره کرده و در توييتر گفته است که: «دموکراتها ممکن است فلان پول بلوکه شده ايران در يک کشور را آزاد کنند تا يک جناح بتواند در انتخابات ۱۴۰۰ بگويد ما پولهاي ايران را آزاد کرديم!» البته يک نفر نکته سنجي کرده و در نقد اين موضع ناروا، نوشته است که: « نميگه اگر پول بلوکه شده آزاد بشه مشکلات مردم کم ميشه ميگه اگر آزاد بشه ما راي نمياريم!» در حقيقت اين انتقاد به آن ديدگاه، انتقادي وارد و درست است. بنده در اينجا از منظر ديگري نقد ميکنم. فرض کنيم که نوشته وي از منطق درستي تبعيت ميکند.
در اين صورت و بر اساس همين منطق ديگران خواهند گفت که ترامپ به اين دليل ايران را تحريم ميکرد که اولا: اين کاسبان تحريم از اين راه ارتزاق کنند، ثانيا با تحريم به مردم ايران پيام بدهد که به طرفداران مذاکره راي ندهيد زيرا ما اهل مذاکره نيستيم، بهتر است به طرفداران مقابله و جنگطلب راي دهيد. اتفاقا اين برداشت از يک جهت کاملا هم مطابق واقعيت است. زيرا اين آقاي اصولگرا چرا از انتخاب بايدن ناراحت شدهاند؟ طبيعي است که در انتخابات امريکا يا بايد بايدن انتخاب ميشد يا ترامپ. پس کسي که از انتخاب بايدن ناراحت است، حتما دوست دارد ترامپ انتخاب شود و انتخاب او را به نفع جريان اصولگرايي ميداند والا هيچ دليل ديگري بر ترجيح ترامپ به بايدن وجود ندارد. پس منطقا مطابق منطق ايشان ميتوان نتيجه گرفت که اگر ترامپ انتخاب ميشد بايد ميگفتيم که: «ترامپ نه فقط ممکن، بلکه قطعي است که تحريمها را عليه ايران تشديد ميکند تا در داخل ايران يک جناح بتواند در 1400 بگويد، ديديد که گفتوگو با امريکا مفيد نبود، پس به ما راي دهيد.» يا «ترامپ نه فقط ممکن، بلکه قطعي است که تحريمها را عليه ايران تشديد ميکند تا يک مجموعه کاسب تحريم بتوانند از اين طريق بيشتر از پيش، به جيب بزنند.» گزارههاي اوليه اين آقاي تحليلگر فقط يک ادعا است که بايد ثابت کرد؛ حتي اگر ثابت هم بشود بهتر از حالت مقابل آن است که بنده نوشتم. ولي گزارههايي که بنده نوشتم نتيجه منطقي از گزاره او است و درستي آن را بايد از ديدگاه و منطق اين جماعت قطعي و معتبر تلقي کرد.
نتيجه ديگري که ميتوان گرفت اين است که اين جماعت براي آزاد نشدن اموال ايران حتما خواهند کوشيد که از يک طرف تيم بايدن را قانع کنند تا مبادا چنين رفتاري را مرتکب شود و خواهند کوشيد که او سياست ترامپ را ادامه دهد تا به نفع آنان باشد. يا آنکه در داخل و خارج کشور دست به اقداماتي خواهند زد که بايدن را در مسير مورد نظر خودشان که حفظ تحريمها است، قرار دهند. به قول برخي ناظران ممکن است در دو ماه باقي مانده تا آمدن بايدن اقدامات خطرناکي کنند که به نظر من با آمدن بايدن هم دست از اين کار بر نخواهند داشت. همه اين رفتارها محصول کوشش افراطي براي کسب قدرت با هر وسيلهاي است. به همين علت برخي از آنان يکي از رذلترين مقامات سياسي جهان يعني ترامپ را در نوشتههاي خود چنان بالا ميبرند که گويي او فرشته نجات آدميان است که معاذالله از سوي خداوند به زمين آمده است!! اين جماعت کساني هستند که مخالفان خود را با برچسب غربزده و خودباخته در برابر غرب متهم ميکنند، ولي همزمان ترامپ را منجي خود ميدانند. اتفاقا درست هم فکر ميکنند، ترامپ منجي آنان است. فقط بايد دستمريزادي به ارادهاي گفت که شر او را از سر بشريت کم کردند، شايد ويروس کرونا اين بار در نقش مثبت خود وارد معادلات سياسي شد. احتمالا اگر کرونا نبود ترامپ دوباره انتخاب ميشد. اينجاست که بايد به فکر اين گزاره بود که: «چه بسيار چيزهايي که از آن کراهت داريد ولي براي شما خير است و چه بسيار چيزهايي که دوست داريد ولي براي شما شر است.» عاشقان شرمنده ترامپ صداقت به خرج دهند و صريحتر بگويند که چرا با اسراييل و عربستان در اين باره همسو شدهاند؟ همه اينها به معناي مثبت دانستن بايدن نيست. او هم دنبال منافع خود و کشورش است. فرقش براي جهان از جمله ايران اين است که فرصتي را براي بازسازي سياسي فراهم ميکند. فرصتي که در زمان ترامپ نبود و اکنون ميتوان استفاده کرد؛ اگر بشود.