سرمقاله خراسان/ یک تیر و چندنشان جبهه مقاومت
خراسان/ « يک تير و چندنشان جبهه مقاومت » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم مصطفي غني زاده است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
حمله موشکي انصارا... به يکي از ايستگاه هاي مهم توزيع نفت در جده عربستان و در فاصله 650 کيلومتري از مرزهاي اين کشور، امري مهم و راهبردي در وضعيت کنوني منطقه و جهان است. به ويژه آن که خبر سفر پنهاني نتانياهو به شهر نئوم در شمال غرب عربستان و ديدار مشترک با بن سلمان و پمپئو در همين شب اتفاق افتاده است. به نظر مي رسد جبهه مقاومت با اين موشک ها که به نام «قدس2» هم مزين شده چند نشان را با هم زده است. اولا، اطلاع خود از اين جلسه را به رخ دستگاه هاي امنيتي سه دولت رسانده است. ثانيا، نگراني سعوديها و شخص بن سلمان درباره واکنش داخلي در عربستان و جبهه مقاومت در ادامه مسير عادي سازي روابط با صهيونيست ها را به صورت عملي به وي يادآوري و گوشزد کرده که اگر آن مسير توسط مهمترين کشور عربي جهان اسلام ادامه يابد چه اتفاقاتي در پيش خواهد بود. البته بايد توجه شود که محتمل است بن سلمان بخواهد با استفاده از طناب نتانياهو خود را از گزند هاي احتمالي برخورد بايدن در امان بدارد. به ويژه آن که بايدن همانند اوباما معتقد به حمايت از شکل سنتي انتقال قدرت در خاندان سعودي بوده و منتقد جدي بن سلمان در موضوع قتل خاشقچي است. در همين موضوع احتمال درخواست براي اتحاد دشمنان منطقه اي ايران در دوره اي که گزينه برجام دوباره روي ميز قرار گرفته نيز مطرح است تا در صورت برداشته شدن فشار از روي ايران، اين دولت ها در مقابل قلب مقاومت همچنان به رفتار هاي مخرب خود ادامه دهند و به اصطلاح بي پناه هم نمانند. به صورت کلي هر کدام از اين احتمالات با اخطار عملي جبهه مقاومت مواجه شده تا بن سلمان را در شرايط سخت تصميم گيري قرار دهد.
از طرف ديگر اين قدرت نمايي در روزهايي که آمريکايي ها ناو يواساس نيميتز را از منطقه خارج کرده، بمب افکن هاي بي52 را به منطقه آورده اند و در رسانه هايشان از بررسي گزينه هاي جنگ عليه ايران سخن مي گويند، دست توانمند جبهه مقاومت را نشان داده است. دستي که مي تواند بالاتر از پاتريوت آمريکايي موشک هاي ساخته شده زير تحريم شديد يمن را 650 کيلومتر آن طرف تر با بالاترين دقت به هدف بزند. دستي که چند روز پيش موشک هاي نسل اول جبهه مقاومت را به جنوب تل آويو رسانده بود که آن رژيم عملا هيچ واکنشي به طرف فلسطيني نشان نداد. گرچه با حمله به ساختمان هاي خالي از اعضاي جبهه مقاومت در سوريه و دروغ پردازي راجع به حمله به نيروهاي مستشاري ايران خواست کمي از اين بي آبرويي بکاهد.
دست مقاومت پس از چند ماه سکوت، حالا دوباره قدرت خود را نمايان کرده و به طرف آمريکايي هشدار مي دهد حمله به ايران چه دامنه اي از آتش را در منطقه روشن خواهد کرد. اين دست توانمند علاوه بر آن که سايه جنگ را از سر ايران دور مي سازد، کارت هاي کشورمان را در هر مذاکره اي با دولت آينده آمريکا نيز افزايش خواهد داد. چراکه واقعيت قدرت ايران و دست هاي متعدد جبهه مقاومت در سراسر منطقه، امري است که بايدن بايد آن را بپذيرد و براساس آن راهبردهاي مهار و کنترل ايران را از منظر خود تنظيم کند. راهبردي که به طورقطع يکي از اصلي ترين محورهاي آن ،حذف همين دست ها خواهد بود.
هدف سومي که جبهه مقاومت با اين موشک ها توانسته بزند به اصل درگيري بين يمن و سعودي برمي گردد. جنگي که پس از شش سال حالا به سمت نيروهاي مردمي و انصارا... چرخيده است. پيروزي اخير اين نيروها در پايگاه راهبردي ماس و حرکت به سمت مارب که اصلي ترين پايگاه حاميان ائتلاف سعودي است، اين کشور را در وضعيت بغرنج ميداني قرار داده است. اين وضعيت بد به علاوه از دست رفتن اصلي ترين متحد سعودي در کاخ سفيد و نگراني فزاينده اين کشور در از دست دادن حمايت نظامي آمريکا و کشورهاي غربي به معناي پايان يافتن روياي استعمار يمن براي بن سلمان خواهد بود. و حالا با شروع مجدد حمله به عمق خاک عربستان و هدف قرار دادن قلب اقتصاد اين کشور، اين يمني ها هستند که ابتکار موضوع را به دست گرفته اند و عملا در هر مذاکره صلحي تعيين کننده شرايط خواهند بود.
به صورت کلي بايد در نظر داشت که باوجود تمامي اظهارات تند و شديد محور غربي-عبري-عربي، اين محور مقاومت است که دست برتر در منطقه را دارد. به هر ميزان که جبهه مقاومت از توانمندي هاي خود در چارچوب عقلانيت و ملزومات استفاده کند، طرف مقابل به عقب پس زده خواهد شد. مهم آن است که عرصههاي سياسي، اقتصادي و رسانه اي در کنار اين راهبردها مورد توجه واقع شده و به شکل يد واحده به طرف مقابل سيلي بزند. امري که متاسفانه هم اينک با غفلت برخي مسئولان داخلي کشورمان تبديل به نقطه ضعف شده است.