مردم و کرونا
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
عباس عبدي/ از هنگامي که کرونا در ايران ظاهر شد، هيچگاه شيوع آن به شدت اين روزها نبوده است. اميدواريم که سياستهاي اعلامي اخير در تعطيل کردن بخشهايي از جامعه بتواند حداقل جلوي تشديد اين وضع را بگيرد. در همين زمينه مراجعه به مردم و نظرسنجي و فهم نگاه مردم نه تنها براي جامعه مفيد است بلکه براي سياستگذاريهاي رسمي نيز موثر خواهد بود. متاسفانه برخي از نظرسنجيهاي انجام شده در اين زمينه انتشار عمومي پيدا نميکنند. ستاد ملي کرونا شهر تهران نيز که بايد بيش از همه خواهان انتشار چنين پژوهشهايي باشد تاکنون نتيجه نظرسنجي خود را منتشر نکرده است. نظرسنجي شهرداري تهران نيز محدود به نظرات مردم تهران است. در اين ميان پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد، نتايج نظرسنجي خود را که دو ماه پيش انجام شده در دسترس قرار داده که موجب تشکر است. هر چند اگر اين نتايج با فاصلهاي کمتر و چند روزه منتشر ميشد بسيار بهتر بود. در اين يادداشت ميکوشم بخشي از يافتههاي آن را توصيف و تحليل کنم، يافتههايي که ميتواند به درک بهتر ما از موضوع کمک کند. اين نظرسنجي در سطح ملي با نمونه بيش از دو هزار نفر و افراد بالاي 18 سال انجام شده است. موضوعات آن متنوع است، سعي ميکنم بخشي از گزارههاي اصلي آن را توضيح دهم.
نگاه به کرونا
يکي از نکات جالب در اين پژوهش، باورهاي عمومي نسبت به کروناست. 53 درصد افراد اين ويروس را طبيعي ندانسته و ساخته دست بشر ميدانند. جالبتر اينکه اين درصد در ميان افرادي با تحصيلات دانشگاهي به 73 درصد ميرسد! 17 درصد از مردم آن را طبيعي، 15 درصد ناشي از خشم خدا و 2 درصد نيز انتقام طبيعت دانستهاند. اين نشاندهنده جذابيتهاي نگاه توطئهانگارانه در پس فهم اينگونه حوادث و پذيرش آن است. از سوي ديگر هنگامي که مردم در برابر اين پرسش قرار گرفتند با عقيده کساني که معتقدند در مورد خطرات کرونا اغراق شده است چقدر موافق هستيد؟ فقط 9 درصد به ميزان زياد و خيلي زياد با آن موافق هستند و 73 درصد به ميزان کم و خيلي کم موافقاند در واقع مخالف اين گزاره هستند که در ميزان خطر کرونا اغراق شده است. بنابراين کوشش افرادي که سعي در بياهميت نشان دادن کرونا داشتند، موثر واقع نشد.
نکته مهم اينکه بسياري از اين افراد در پوشش دين چنين توجيهي را دنبال کردند که اتفاقا يکي از علل تاثير منفي شيوع کرونا بر دينداري همين رفتار برخي از متوليان دينداري بود.
همچنين 78درصد مردم معتقدند که وضعيت کرونا نسبت به قبل بدتر شده است. در فروردين امسال فقط 25درصد از مردم معتقد بودند که کرونا يک سال و بيشتر وجود خواهد داشت در حالي که امروز و با گذشت ۷ ماه از آن تاريخ، طرفداران اين عقيده به 78درصد رسيده که 54درصد آنان معتقدند حتي بيش از يک سال ديگر نيز درگير کرونا خواهيم بود. اين نگرش براي همراه کردن مردم جهت برنامهريزي براي مقابله با اين ويروس نقطه مثبتي تلقي ميشود.
مواجهه با کرونا
مردم براي آنکه در مقابله با کرونا به آرامش روحي و رواني برسند، راههاي گوناگوني را در پيش ميگيرند، حدود 44درصد از مردم به دعا کردن و قرآن خواندن و عبادات و مراسم مذهبي روي ميآورند، 22درصد خود را با موسيقي سرگرم ميکنند و 22درصد به ورزش پناه ميبرند، 15درصد کتاب خواندن، 16درصد نيز گفتوگو با دوستان و آشنايان را انتخاب ميکنند(هر فرد ميتوانسته بيش از يک روش را پاسخ دهد) اين شيوهها به نحوي بازتابدهنده گرايشهاي غالب فرهنگي و سبک زندگي ايرانيان نيز هست.
در عين حال بخشي از دستورات مقابله با کرونا براي مردم سخت است. 53درصد ماسک زدن را دشوارترين اقدام احتياطي دانستهاند، 20درصد شستن وسايل خريداري شده، 18درصد رعايت فاصله فيزيکي، 14درصد شستن مکرر دستها و... برخي مطالعات جديد در اهميت انتقال ويروس از سطوح ترديد جدي کرده است. شايد بهتر باشد که ستاد کرونا از طريق سازمان بهداشت جهاني پيگير ماجرا باشند تا اگر واقعا ويروس از اين طريق انتقال پيدا نميکند بخشي از بار مهم اقدامات احتياطي را از دوش مردم بردارند.
در يک ارزيابي کلي 41درصد مردم در مواجهه با کرونا احساس امنيت کمي دارند و 32درصد نيز زياد و خيلي زياد در مواجهه با کرونا احساس امنيت ميکنند.
قرنطينه
يکي از مسائل مهم در مقابله با کرونا، رعايت دستورالعملهاي قرنطينه براي افراد مبتلاست. حدود ۸،۵درصد پرسششدگان گفتهاند که به ويروس مبتلا شدهاند. 88درصد از اين افراد مبتلا شده، خود را در خانه قرنطينه کردند، حدود 5درصد نيز در بيمارستان بستري شدهاند و 6درصد نيز اساسا خود را قرطينه نکردند! و اين همان عاملي است که ميتواند به شيوع هر چه بيشتر کرونا منجر شود. البته بعيد است بخش بزرگي از افرادي که گفتهاند به کرونا مبتلا شدهاند اصولا آزمايشي داده باشند فقط از روي عوارض اين بيماري حس کردهاند که به کرونا مبتلا شدهاند لذا تحتنظر مديريت بحران کرونا نيز نبودهاند و اين يکي از ضعفهاي اساسي مبارزه با کرونا در ايران بوده است. چينيها در مقابله با کرونا بسيار موفق بودند زيرا برنامه خود را برمبناي 4 اصل شناسايي زودهنگام، قرنطينه زودهنگام، تشخيص زودهنگام و نهايتا درمان زودهنگام قرار دادند. ظاهرا ما به علل گوناگون قادر به اجراي اولين اصل هم نبوديم و طبعا موارد بعدي بلاموضوع شده است، به همين علت قادر به پيشگيري از شيوع کرونا نشديم.
نکته جالب اينکه ترس و نگراني از ابتلاي به ويروس و گسترش بيماري در حدي بود که در 63درصد مردم در مهر ماه جاري با اجراي طرح محدوديتهاي عمومي موافقت کرده بودند و به طور قطع اين موافقت در آبان و آذر بايد بيشتر نيز شده باشد. هر چند نگرانيهاي شهروندان در دوران قرنطينه شخصي نيز جالب توجه است. 42درصد نگران سرايت ويروس از خود به ديگران بودهاند. 19درصد درد جسمي برايشان مهمتر بوده است. 12درصد درد تنهايي و 11درصد نيز ترس و اضطراب ناشي از عدم بهبودي و 9درصد نيز افسردگي را مهمترين ويژگي اين دوره ذکر کردهاند. براي کاهش اين نگرانيها ميتوان ايدهها و برنامههايي را تدوين و اجرايي کرد.