دیپلمات دیپلماسی سخت
دنياي اقتصاد/متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
رئيسجمهوري منتخب جو بايدن مشاور قديمي سياست خارجي خود يعني آنتوني بلينکن را بهعنوان نامزد وزارت امور خارجه در نظر گرفته است. پيشتر زماني که بايدن معاون رئيسجمهوري باراک اوباما بود، بلينکن در مقام مشاور امنيت ملي او خدمت ميکرد. او همچنين سابقه فعاليت در مقام معاون وزير امور خارجه در دولت اوباما را دارد. تصور عمدتا بر اين بود که بلينکن براي يکي از سمتهاي ارشد گروه امنيت ملي بايدن انتخاب ميشود؛ اما حالا او براي ترميم وزارت امور خارجه در نظر گرفته شده است.
دنيل لاريسون در ريسپانسيبل استيت کرفت مينويسد: بلينکن يکي از اعضاي داراي احترام و اعتبار در نهاد سياست خارجي حزب دموکرات است و سوابق پيچيدهاي دارد. درحاليکه برخي طرفداران خويشتنداري در انتصاب او ميتوانند چند يادداشت محتاطانه اميدوارکننده بيابند، مواردي هم وجود دارد که ميتواند نگراني آنها را برانگيزد. بلينکن همانند بايدن يکي از حاميان اصلي توافق منع گسترش سلاحهاي هستهاي ايران موسوم به برجام به شمار ميرود؛ توافقي که تا پيش از خروج رئيسجمهوري دونالد ترامپ از آن در حدود ۲ سال پيش، از بيشتر جهات موفقيتآميز حساب ميشد. بلينکن گفته است که دولت بايدن مجددا به توافق برميگردد و آن را بهعنوان پايهاي براي پيگيري توافقهاي بعدي ميداند. او همچنين از تمديد پيمان «استارت جديد» با روسيه که به کاهش ذخاير هستهاي و تعيين سقف براي آنها مربوط ميشود، حمايت ميکند. از اين رو انتصاب بلينکن ميتواند نشانه مثبتي باشد مبني بر آنکه دولت بايدن معاهده کنترل تسليحاتي را براي پنج سال آينده زنده نگه خواهد داشت.
بلينکن در سطح بينالمللي هم مورد احترام است و از اين رو، موقعيت خوبي براي ترميم بسياري از روابطي خواهد داشت که بهدليل بيپروايي مايک پمپئو آسيب ديدهاند. براي ايالات متحده، وزير امور خارجهاي که به جاي خرابکاري و نابودي اخلاقيات ديپلماتها به کار وزارتخانه تحت مديريت خود ارزش دهد، خوشايند خواهد بود. از آنجا که ترميم و جوانسازي وزارت امور خارجه يکي از اصليترين وظايف وزير بعدي خواهد بود، ميتوان گفت که بلينکن کاملا براي اين سمت واجد شرايط است. اما زماني که صحبت از مداخله نظامي به ميان بيايد، سابقه بلينکن چندان اطمينانبخش نيست. به گزارش رابرت رايت و کانر ايکولز، دو روزنامهنگاري که سيستمي براي درجهبندي نامزدهاي احتمالي بايدن در سمتهاي مختلف با استاندارد واقع گرايي مترقي ايجاد کردهاند، حمايت بلينکن از خويشتنداري نظامي بسيار ضعيف بوده است.
بلينکن معتقد است دليل شکست سياست ايالات متحده در سوريه اين بوده که نيروي کافي به کار نگرفته است. او همچنين در حمايت از موافقت بايدن با حمله به عراق اين طور استدلال ميکند که راي او، «راي به ديپلماسي سخت» بوده است. طبق برخي گزارشها، او طرفدار مداخله ليبي بوده و حتي در ابتدا، از حمايت ايالات متحده از جنگ ائتلاف سعودي عليه يمن هم پشتيباني کرده است. بهطور خلاصه، بلينکن با برخي از بزرگترين اشتباهات سياست خارجي که بايدن و اوباما مرتکب شدهاند، موافق بوده و بيشتر از هر دوي آنها به مداخله نظامي تمايل دارد. جنگ عليه يمن يک نمونه مهم از چگونگي برخورد بلينکن با موقعيتي وحشتناک است؛ اما به نظر ميرسد او درس خود را گرفته. بلينکن در سال ۲۰۱۵ در حال دفاع از تصميم فاجعهبار دولت اوباما به حمايت از مداخله در يمن بود. اما همانند بسياري از ديگر مقامات سابق اوباما، بلينکن ديدگاه خود را درباره سياستگذاريهاي آن زمان تغيير داده است. او در سال ۲۰۱۸ نامهاي را در حمايت از تلاش براي پايان دادن به درگيري ايالات متحده در جنگ امضا کرد. بايدن خود متعهد شده است به حمايت ايالات متحده از ائتلاف سعودي پايان دهد. اين دو مساله نشان ميدهد ميشود به وقوع اين اتفاق در اوايل سال جديد اميدوار بود. يمن مهمترين آزمون زودهنگام براي توانايي بايدن و بلينکن در فاصله گرفتن از خطاهاي دولتهاي اوباما و ترامپ است.
در حالي که يکسري نشانههاي دلگرمکنندهاي وجود دارد مبني بر اينکه دولت بايدن برخي از سياستهاي مخرب دولت ترامپ را خنثي ميکند، لازم به توجه است که بايدن و بلينکن يک استراتژي بيش از حد بلند پروازانه و پرهزينه پيش رو دارند. بلينکن در اوايل سال ۲۰۱۹ در مقالهاي که بهطور مشترک با رابرت کاگان نوشته بود، ديدگاههاي جايگزين سياست خارجي را که خواستار کاهش ايفاي نقش ايالات متحده در جهان ميشود، رد کرده بود. در رابطه با مساله سوريه، بلينکن و کاگان ادعا کردند که ايالات متحده بهدليل «کمکاري» مرتکب خطا شدهاند. اين، يک نگرش شديداللحن مداخلهگرايانه است که سالها پس از آغاز جنگ در سوريه همچنان باقي مانده. آنها خواستار «استفاده عاقلانه از زور» شدند که چندان با اعتقاد آنها به نياز به استفاده از قدرت بيشتر در کابوس سوريه همخواني ندارد. ظاهرا اگر در سالهاي آينده بحران مشابهي رخ دهد، بلينکن ميتواند بايدن را به استفاده از زور ترغيب کند.
شکي نيست که در قياس با کارمندان فعلي وزارت امور خارجه، بلينکن در مقام وزير يک پيشرفت بزرگ به شمار ميرود. پس از چهار سال تضعيف روحيه و رياست وحشتناک وزارت امور خارجه، بلينکن ميتواند ميزاني از خسارات وارده به اين سازمان را جبران کند. همچنين واضح است که بلينکن در قياس با باقي گزينههاي بايدن، انتخاب بهتري است. شايد مدافعان خويشتنداري در رابطه با برخي استدلالهاي بلينکن به او اميدوار باشند؛ اما اگر ايالات متحده در سالهاي پيش رو براي يک مداخله نظامي نادرست ديگر آماده شود، بايد او را مسوول بدانيم.
پيش از اين نيز «دنياي اقتصاد» در گزارشي به تاريخ چهارم آذرماه انتخاب بلينکن را نماد شيفت آمريکا براي بازگشت اين کشور در جهت رهبري دنيا دانسته بود. جو بايدن، رئيسجمهور منتخب ايالاتمتحده در حال پيشبرد وعدههاي انتخاباتي خود مبني بر بازگرداندن آمريکا بهعنوان رهبر در صحنه جهاني و تکيه بر متخصصان است. بايدن از آنتوني بلينکن بهعنوان وزير امور خارجه و ليندا توماس-گرينفيلد بهعنوان سفير در سازمان ملل نام برده است. چنين نامهايي اين امر را به ذهن متبادر ميسازد که سياست خارجي در دولت نوپاي بايدن مبتني بر اهميت سياست خارجي در پسزمينه دولت بايدن است.