نماد آخرین خبر

سرمقاله کیهان/ 42 ساله شدیم؛ حکمت متعالیه انقلاب

منبع
کيهان
بروزرسانی
سرمقاله کیهان/ 42 ساله شدیم؛ حکمت متعالیه انقلاب

کيهان/ « 42 ساله شديم؛ حکمت متعاليه انقلاب » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم محمد ايماني است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد:
 
1- انقلاب اسلامي چرا اتفاق افتاد؟ چه قدر عمق داشت؟ درباره آن چگونه بايد قضاوت کرد؟ انقلاب اسلامي، از يک منظر قيام عليه خودکامگي رژيم منحط پهلوي بود. مسعود بهنود از همکاران نشريات قبل از انقلاب (همکار بعدي نشريات زنجيره‌اي مدعي اصلاحات و سپس شبکه دولتي بي‌بي‌سي)، سال 82 در گفت‌ وگو با قاصدک آنلاين (نشريه دانشجويي در تورنتو) درباره وضعيت رژيم پهلوي در اوج درآمدهاي نفتي گفت 
«اصلاً نوع گفتمان در زمان شاه جور ديگري بود. طوري که حتي در جمع چند نفره هم، کسي کمتر از اعليحضرت نمي‌گفت، نوشتن که هيچ. از نخست وزير و وزرا هم حتي نمي‌‌شد انتقاد کرد. هويدا هر سال که شاه به سن موريس براي اسکي مي‌‌رفت، سردبيرها را مي‌‌خواست و مي‌‌گفت شاه 
دو ماهي مي‌‌خواهند استراحت کنند و خسته شده‌‌اند. اگر جواديه، آب 
و يا بم، نان ندارد، هميشه نداشته‌‌اند. در اين دو ماه هيچ خبر منفي ننويسيد. هويدا مي‌‌گفت ‌اشکالي ندارد مردم حتي 40 هزار تا از روزنامه شما را نخرند، پولش را مي‌‌دهيم. بعد از انقلاب حتي در بدترين دوران مطبوعات، موقعي که ماها مخفي شده بوديم، سانسور اين ‌طوري نشد، يعني به اين‌ ترتيب که نماينده ساواک بيايد بغل دست من، تيتر بخواند...».

2- ريچارد کاتم استاد دانشگاه پيتسبورگ، از ماموران معروف سيا در ايران بوده است. او نيمه نخست دهه ۱۹۵۰، گرداننده تيم عمليات  سيا در ايران و از همکاران شبکه بدامن (شبکه مسئول جنگ رواني عليه نهضت ملي شدن) نفت بود. جان والر رئيس وقت ايستگاه سيا در ايران مي‌گويد «ريچارد کاتم از افسران ويژه من بود.» کاتم در کتاب «ايالات متحده آمريکا، ايران و جنگ سرد»، ضمن رد ناگهاني و هيجاني بودن انقلاب اسلامي مي ‌نويسد: «نهضت [امام] خميني به‌ طور ناگهاني و سحرآميز در ظرف چند ماه به وجود نيامد و سر بلند نکرد؛ ريشه‌‌هايش عميقاً در گذشته ايران قرار دارد و به گذشته‌‌اي دور باز مي‌گردد. واضح‌‌تر بگوييم: اين جنبش، تداوم نهضتي براي دگرگوني بنيادين بود که بيشتر از يک قرن قبل نضج گرفته بود».
3- ريچارد نيکسون، چند ماه پس از کودتاي 28 مرداد 32 که به ابقاي ديکتاتوري پهلوي انجاميد، به عنوان معاون رئيس جمهور آمريکا به تهران سفر کرد. اين سفر با اعتراض دانشجويان همراه بود و به شهادت 3 دانشجو انجاميد. او که در فاصله سال‌هاي ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ به رياست جمهوري رسيد، در کتاب «1999، پيروزي بدون جنگ» درباره ماهيت انقلاب اسلامي مي‌نويسد: ‏«انقلاب ايران درظاهر جنبه ضد استبدادي داشت، اما در واقع، انقلابي عليه مدرنيته و ارزش‌هاي غربي بود. انقلاب همان قدر که از سرمايه‌‌‌‏داري تنفر داشت، از کمونيسم متنفّر بود. هر دو را دو روي سکه مادي‌‌گرايي مي‌‌ديد. جوانان از انقلاب حمايت کردند، نه براي اينکه خواهان آزادي، شغل، مسکن و لباس بهتر بودند؛ انقلاب کردند چون چيزي را مي‌ خواستند تا به آن بيش از مادي‌گرايي معتقد باشند. مردم ايران، همان چيزي را به دست آوردند که انقلاب قول داده بود... جاي انکار نيست که انقلاب اسلامي يک انقلاب واقعي انديشه‌ها را ارائه داد و آنها آن را با عشق و ايمان پذيرفتند».
4- سايت ضد انقلابي «گويا نيوز» 18 بهمن 1390 خاطره‌اي را از 
کريم سنجابي (از سران جبهه ملي و وزير خارجه دولت موقت بازرگان) منتشر کرد: «پس از پيروزي انقلاب، گروهي از سياسيون به سنجابي گله‌‌مند بودند که چرا با به راه انداختن تظاهرات حزبي، از خميني حمايت کرده بودند؟ سنجابي در پاسخ با پوزخندي جواب مي‌‌دهد که ما نه تنها در بهترين شرايط هرگز قادر به کشاندن مردم به خيابان‌ها آن هم کمتر از 50 نفر نبوديم و هميشه در حسرت راهپيمايي ميليوني بوديم که خارج از بضاعت ما بود، بلکه اين نفوذ شخصيت و کاريزماي آيت‌‌الله خميني بود که ما را هم به دنبال خود مي‌‌کشاند... اين، واقعيتي تلخ است». چهار روز قبل از اين اعتراف، فرخ نگهدار (رئيس گروهک فدائيان خلق) به سايت ميهن گفته بود «من از وقايع 15 خرداد 42 فهميدم آيت‌الله خميني نفوذ فوق‌‌العاده در کشور دارد و تکيه او بر مردم و توده‌ هاي تهيدست است و اتکايي به منابع خارجي ندارد؛ در مقابل شاه که تکيه‌‌گاه مردمي نداشت و قدرت او ناشي از حمايت خارجي بود... سال 1349 در اطراف دهات بين قم و کاشان همراه دوستم احمد اشرف سفر مي ‌کرديم و مي‌‌ديدم در خانه روستائيان هم عکس آقاي خميني روي ديوار بود و سخنش اعتبار داشت... من کاملاً عنوان «امام» را براي او انتظار داشتم. او سد بزرگ و شکست‌‌ناپذير شاه را شکست. اين ايجاب مي‌کرد نامي مانند رهبر و پيشوا و امام براي او انتخاب شود... ارزيابي مسعود رجوي نادرست بود. ما نيروي سازماندهي و مقاومت در برابر انقلاب را نداشتيم. ما نفهميديم که نبايد در مقابل استقرار نظام ايستاد».
5- انقلاب اسلامي با وجود همه خباثت‌ها و نيرنگ‌هاي دشمنان،
42 ساله شد و حال آن که مستکبران در اين مدت، مطابق تدارکات و توطئه‌هاي خود،  سالي چند بار  گفتند جمهوري اسلامي، ظرف چند هفته تا چند ماه ديگر سقوط مي‌کند. انقلاب اسلامي با عزت ماند، در حالي که هفت رئيس جمهور آمريکا و ديکتاتور جنايتکار عراق گم و گور شدند؛ استکبار شوروي فرو پاشيد و استکبار آمريکا دو پاره شده و در منطقه غرب آسيا تحقير مي‌شود. به يقين مي‌توان گفت اگر انقلاب اسلامي، ترمز ياغي‌گري‌هاي آمريکا را نمي‌کشيد و پروژه‌هاي پياپي آنها را که يکي قلمش هزينه 7 هزار ميليارد دلاري در جنگ‌هاي اخير است، بر باد نمي‌داد، آمريکا با مصيبت هاي بي سابقه ساليان اخير دست به گريبان نمي شد. ماندگاري انقلاب و قوي‌تر شدن آن در مقابل ضعف روز افزون دشمنان، يک معيار مهم براي قضاوت است. اقتدار جمهوري اسلامي، بر نارضايتي مستکبران افزوده و همين، سند ديگري بر درستي مسير نهضت است.
6- دوام انقلاب با وجود شدت و کثرت دشمني‌ها، به معجزه شبيه است و از «حکمت متعاليه» اي حکايت مي‌کند که بر رويکرد آن حاکم است. اين حکمت را امام خميني (رضوان‌الله تعالي عليه) بنا گذاشت و امام خامنه‌اي (حفظه الله تعالي) رفعت بخشيد. اوايل دي۱۳۹۸ نشريه فارين پاليسي در گفت‌‌‌وگو با رئول مارک گرکت افسر سابق سيا، از او پرسيد «رهبر ايران چگونه ترامپ را شکست داد؟». گرکت در پاسخ، با وجود عقده‌گشايي، اذعان کرد «من مي‌توانم بر مبناي مستندات آماري بگويم که رهبر ايران قطعا برتر از ترامپ و در نقطه مخالف او قرار دارد». گرکت سپس از 
«30 سال رهبري هوشمندانه» آيت‌‌الله خامنه‌‌اي ياد کرد و گفت؛ «بدون شک، او قهرماني جدي و موفق‌‌ترين رهبر خاورميانه از جنگ ‌جهاني دوم به اين طرف است. او فوق‌‌العاده باهوش و از مهارت‌‌هاي ممتاز و استعدادهاي عالي برخوردار است». همچنين پس از سفر آبه شينزو نخست وزير ژاپن به تهران که حامل پيام ترامپ بود و پاسخ حکيمانه رهبر انقلاب به وي، ديويد ايگنيشس در واشنگتن پست نوشت: «آبه شينزو در ايران بود تا پيام ترامپ را به رهبر ايران بدهد. اما آيت‌الله خامنه‌اي درخواست ترامپ را رد کرد... صداي رهبر معظم ايران را نمي‌توانستيم شفاف‌تر از اين بشنويم. در صداي او مي‌توان بازتاب اين عبارت آيت‌الله خميني را شنيد که گفت آمريکا هيچ غلطي نمي‌تواند بکند. ايران، اعتماد به نفس قابل توجهي دارد».
7- شبکه عمليات رواني دشمن و بازي‌خوردگان آن، انقلاب را عقيم و ناکام وانمود مي‌کنند و حال آن که انقلاب در کنار ريزش‌ها، نسل به نسل و نو به نو، ميوه‌هاي بي‌نظير داده و سرآمد آن، پرورش انسان‌هايي پاکيزه و توانمند در تراز شهيدان سليماني و شهرياري و فخري‌زاده و انبوهي از نخبگان گمنام و خدمتگزار است. ايران در طول تاريخ ، کجا سردار گره‌گشايي مانند حاج قاسم سليماني و همسنگران او را به خود ديده بود؟ بله ريزش‌ها و انحراف و خيانت برخي همراهان هم بوده، اما با رويش‌ها و موفقيت ها قابل قياس نيست. در يک مسابقه، معمولا نگاه «درس‌آموز» به پيشتازان است و اگر نگاهي به جاماندگان و عقب‌افتادگان و درجازدگان هم بشود، صرفا «عبرت‌آموزي» است. سقوط‌کردگان نمي‌توانند الگو باشند يا مايه نااميدي شوند؛ مادام که چشمه خدمات و توفيقات خدمتگزاران 
-تا سر حد جان فشاني- در جوشش است. انقلاب اسلامي، پيشتازان پيشرو بسياري دارد که صادقانه برعهد نخستين وفادار مانده‌اند، و ديگراني که ولو زماني پيش آمدند، به علل مختلف عقبگرد زده و يا در مسيرهاي انحرافي افتاده‌اند. انقلاب را با ريزش‌ها و لغزش‌ها و انحراف‌ها نمي‌سنجند. اين افراد هستند که با سنجه انقلاب سنجيده مي‌شوند. انقلاب اسلامي، آن قدر انسان تربيت يافته و به ترازهاي بالا رسيده دارد که بتوان بر سلامت و اتقان و پيش‌روندگي مستمرش با وجود همه موانع معارض يقين کرد.
8- بعضي سياستمداران و سياست‌بازان، بي‌آنکه زحمتي کشيده و خدمتي کرده باشند و در حالي که خود يا اطرافيان‌شان سرگرم کام‌جويي بوده‌اند، نق مي‌زنند؛ «چهل سال انقلابي بودن بس است! چهل سال است مي‌گوييد در شرايط حساس کنوني و ديگر کافي است». 
 اما راد‌مرداني هم هستند که بدون نامجويي و هياهو، بار مسئوليت‌هاي بزرگ را در برابر دشوارترين بحران‌ها بر دوش کشيده‌اند و با اين وجود، با نشاط  تمام مي‌گويند تازه رسيده‌ايم به آغاز رسالتي بزرگ. صحنه معروفي است که از شهيد سليماني مي‌خواهند  پشت صندلي بلندتر (صندلي رياست) بنشيند و او صندلي را پس مي‌زند. او سپس در حين جلسه، درباره اقتضائات گام دوم انقلاب مي‌گويد «سرِ دفاع از انقلاب، ما تازه رسيديم به نقطه شروع. علماي ما مي‌فرمايند چهل سالگي، در واقع دوره‌اي بوده که پيامبران به نبوت مي‌‌رسيدند. انقلاب ما تازه به نبوت خودش رسيده، شروع ولايت و کارش است. خيلي آمادگي مي‌خواهد و اين آمادگي بايد تا لحظه ظهور و برقراري حکومت امام عصر(عج) ادامه پيدا کند».
9- اين سرمايه اطمينان و نشاط از کجا مي‌آيد که خستگي و فشلي و انفعال را مي‌تاراند؟ ثبات قدم، از نصرت دين خداوند برمي‌خيزد؛ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا الله يَنْصُرْکُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ». و آرامش و ثبات روحي در تندباد معارضه‌ها، ره‌آورد بيعت صادقانه با ولي خداست. همراهان پيامبر (ص) در سفر حج، در حالي که توسط مشرکان محاصره شده بودند و بيم جنگ و نابودي مي‌رفت، پيمان بستند تا پاي جان از رسول خدا (ص) تبعيت کنند. اين تصميم صادقانه، بشارت آرامش و اطمينان و پيروزي بزرگ (فتح مکه) را به ارمغان آورد: «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهًْ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِينَهًْ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا وَمَغَانِمَ کَثِيرهًْ يَأْخُذُونَهَا وَکَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَکِيمًا». فتح بزرگ مکه، پيامد آن عهد مؤمنانه در روز خطر بود.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar