سرمقاله رسالت/ ابعاد سختافزارانه و نرمافزارانه ضرب ۶۰ نطنز
رسالت/ « ابعاد سختافزارانه و نرمافزارانه ضرب ۶۰ نطنز » عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم ابوالفضل عمويي(سخنگوي کميسيون امنيت ملي مجلس) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
بر اساس گزارش رسانههاي صهيونيستي، اقدام خرابکارانه و جنايتکارانه در نطنز با اين هدف طراحيشده بود که دست جمهوري اسلامي ايران را در مذاکرات وين خالي کند و مردم کشورمان را در مقابل فشارهاي آمريکا و بدعهدي اروپا بيدفاع نشان دهد؛ اما توان داخلي کشورمان مسير اعمال فشار را معکوس کرد و آن را بهطرف دشمنان ملت ايران بازگرداند.
تجربه به ملت ما آموخته است که مسير مقابله با زيادهخواهي دشمنان از بيراهه مماشات با خواستههاي آنان و تمکين به مطالباتشان نميگذرد بلکه ايستادگي بر موضع منطقي و مقابله با زيادهطلبي آمريکا و اروپاست که آنها را از مسير بيشتر و بيشتر بازميدارد.
پس از حادثه نطنز برخي کارشناسان درباره آينده توسعه برنامه هستهاي صلحآميز کشورمان ترديدهايي را مطرح ميکردند، بهنحويکه نيويورکتايمز به نقل از منابعش، به طرح اين گمانهزني پرداخت که بازيابي توان سايت نطنز به حداقل ۹ ماه زمان نياز دارد. اما در عمل و با گذشت ۴ روز، ايران به اولين محصول اورانيوم غنيشده ۶۰ درصد خود در سايت نطنز دستيافت. جا دارد کارشناسان به طرح اين پرسش بپردازند که چنين توانايي رشکبرانگيزي، محصول کدام برنامه و اراده است؟
از ديد نگارنده، اين گام بلند محصول توليد قدرت است. توليد قدرت در جنبههاي سختافزارانه و نرمافزارانه هر دو باعث شد آن خرابکاري که ميرفت برنامه هستهاي کشورمان را به عقب براند، به پيشران يک اقدام تاريخي در ايران تبديل شود. جنبه سختافزارانه توليد اورانيوم غنيشده ۶۰ درصد البته در دانش دانشمندان جوان سازمان انرژي اتمي و فناوري بومي هستهاي کشورمان تبلوريافته است. آنجا که وقتي ارادهاي شکل ميگيرد، دانشمندان جوان ايراني از دل نطنز زخمخورده، ميتوانند در کسري از هفته، ققنوس محصولات پيچيده را به پرواز درآورد.
اما از ديد من، در کنار توجه به توانمنديهاي فني، نبايد جنبههاي نرمافزارانه اين حرکت بينظير را ناديده گرفت.
آن اراده انقلابي که ما را وا ميدارد در قبال هجمه دشمن، بهجاي ترس از واکنش خارجي و حتي بينالمللي، با خواست ملي تصميم به واکنش محکمتري به خباثت دشمن نشان دهيم، جاي توجه و بزرگداشت دارد. مفهوم استقلال ملي نهفته در اين تصميم شجاعانه را دستکم نگيريم. ما شبيه اين اراده را در سالهاي پيروزي انقلاب اسلامي، آن زمان که در آستانه پيروزي انقلاب ۵۷، رسانههاي بيگانه، مردم را از کودتاي ارتش و کشتار ميهراساندند، يا در سالهاي دفاع مقدس رزمندگان ما را از بمباران شيميايي و ميکروبي انذار ميدادند، تجربه کرده بوديم و اکنون توانستهايم به نحوي ديگر اين اراده ملي را در واکنش به يک خرابکاري نشان دهيم.
همبستگي دولت، مجلس ، نخبگان و اهلفن در اجراي بهموقع و سريع غنيسازي ۶۰ درصد، تکرار بهرهگيري از همان روحيه پايمردي در برابر فشارهاست که ما دوباره آن را برابر دشمنان اين ملت از صهيونيستها گرفته تا ساکنان کاخ سفيد به نمايش درآوردهايم.
ما در مجلس شوراي اسلامي، با همين منطق قانون اقدام راهبردي براي لغو تحريمها را طراحي کرديم. اينکه راهکار مواجهه با فشارهاي پيوسته آمريکاييها، همراهي اروپاييها و خرابکاري صهيونيستها مماشات و ناديده گرفتن نيست بلکه واکنش منطقي و بجا به رويکردهاي غلط است و چه واکنشي دقيقتر از پاره کردن زنجيرهها و توسعه ابعاد صلحآميز برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران بهنحويکه نمايش اقتدار کشور باشد؟
اکنونکه ماده ۱ اين قانون، به زيرساخت حقوقي توليد اورانيوم غنيشده ۶۰ درصدي تبديلشده، جاي مباهات دوباره دارد که اين قانون، که موجب افتخار نمايندگان در مجلس يازدهم است، دگربار محملي براي تجلي اراده ملت ايران شده است.