شورش در جبهه اصلاحات
صبح نو/متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
در صف نامزدهاي بالقوه اصلاحات که يکي نماد ناکارکردي مذاکره است و ديگري نماد وضع موجود، فردي سربرآورده که سادهپوش است و شعار عدالتخواهي سر ميدهد و اخيرا هم اعلام کرده نه با مشورت وارد صحنه شده و نه با توصيه کسي از جريان اصلاحات، خيال کنارکشيدن به نفع عمر و زيد را ندارد. داريم درباره مسعود پزشکيان صحبت ميکنيم؛ مردي که در مسير شورش عليه نهادهاي رسمي اصلاحطلب، همراهي محمدرضا عارف را نيز با خود دارد. سياهه نامزدهاي بالقوه اصلاحطلبان را که برميشمريم ميبينيم که هريک، نشان و نشانهاي از دولت موجود دارند و بر اين اساس احتمال اقبال مردمي به آنها، اندک مينمايد. ظريف ناکارآمدي ديپلماسي و مذاکره، محمدرضا عارف تساهل سياسي و جهانگيري نمايندگي وضع موجود را به اذهان مخاطبان اصلاحات متبادر ميکنند اما در اين ميان، چهرهاي مدتي است بروز و ظهور يافته که واجد خصيصههاي يادشده نيست و در عوض، دال مرکزي گفتماني خويش را بر عدالتخواهي نهاده است؛ مسعود پزشکيان، وزير بهداشت دولت اصلاحات و نايب رييس اول مجلس دوره دهم.
پزشکيان روز گذشته در گفتوگو با تسنيم، اظهاراتي را بر زبان آورد که نشان ميدهد او براي آمدن به صحنه رقابت انتخاباتي پيش رو بسيار مصمم است و در عين حال نميخواهد براي اين حضور، گوش به فرمان احدي باشد. پزشکيان در اين گفتوگو با بيان اينکه نه به نفع لاريجاني کنار ميروم و نه عارف حتي اگر تکرار کنند، تصريح کرد: «براي کانديداتوري نه با خاتمي جلسه داشتم و نه از ايشان مشورت گرفتهام».
هواي نامزدي براي1400
همت عملي پزشکيان براي نامزدي در انتخابات1400 از نيمه دوم اسفند سال گذشته کليد خورد. او در اولين سخنراني عمومي خود پس از ظن نامزدي در انتخابات در جمع تعدادي از فعالان شهري تهران و البرز در مسجد حضرت ولي عصر، تاکيد کرد: اين ماييم که ميتوانيم براي اين مملکت کاري بکنيم نه يک فرد. کار را «ما» ميکنيم. من گول نميخورم. من ميفهمم که کجا را ميفهمم و کجا را نميفهمم. در نتيجه شما هرچقدر هم بگوييد، من از آن حد خودم بالاتر نميروم. من يکي مثل شما هستم و در قسمت خودم يک کاري بلدم، شما هم در قسمت خودتان. بايد دست به دست هم بدهيم و اين کشور را درست کنيم.
پزشکيان هر چند در شرايط حاضر، در صف اول نامزدهاي مورد نظر اصلاحطلبان نيست و شايد پس از ظريف و با کمي اغماض محسن هاشمي و جهانگيري، در رديف سوم کانديداهاي احتمالي قرار دارد، ليکن باتوجه به عدم تمايل ظريف به نامزدي(لااقل تا اين لحظه) و وضعيت بقيه افراد که هر کدام، گوشهاي از وضعيت موجود را نمايندگي ميکنند، اجماع جبهه اصلاحات حول پزشکيان اصلا دور از انتظار نخواهد بود. در همين باره محمد عطريانفر، عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران سازندگي چندي پيش در گفتوگو با شرق، علاوه بر ظريف و جهانگيري، از پزشکيان نيز بهعنوان کسي که اجماع نخبگاني روي او بعيد نخواهد بود، ياد کرد. از سوي ديگر موضعگيريهاي صريح پزشکيان در مقاطع و بزنگاههاي مختلف، او را به چهرهاي ناب براي اصلاحطلبان تبديل کرده است. از جمله مهمترين اين موضعگيريها، سخنراني او در مجلس هشتم در دفاع از نامزدهاي معترض به نتايج انتخابات دهم رياست جمهوري بود که خود اصلاحطلبان از آن بهعنوان سخنان آتشين و شجاعانه ياد ميکنند. بنابراين با اين پيشينه و سابقه، پزشکيان علاوه بر طيف عملگرايان، در نزد حتي اصلاحطلبان راديکال نيز از مقبوليت و وجاهت خوبي برخوردار است.
دو راهبرد پزشکيان
در شرايط فعلي که ناکارآمدي گفتمان دولت بر همگان هويدا شده، بيشک ابراز برائت از اين گفتمان و ارائه گفتماني بديل براي آن ميتواند براي شخص نامزد انتخاباتي به اهرم مساعدي جهت بالاآمدن در نزد مردم تبديل شود. در ميان نامزدهاي بالقوه اصلاحطلبان تقريبا تمامي آنها وضع موجود و گفتمان اعتدال را نمايندگي ميکنند يا حداقل در برهه مهمي به خوش خدمتي براي آن همت گماشتهاند. از ظريف، وزير امور خارجه دولت گرفته تا عارف، رييس فراکسيون اميد مجلس دهم(فراکسيون همراه دولت) و اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهوري. در اين ميان پزشکيان سعي دارد فاصله خود را با روحاني و دولت او حفظ کند. در اين باره، او روز 7فروردين در گفتوگو با فارس تاکيد کرد: بارها گفتهام اصلاحطلبان بين انتخابها و گزينههايي که وجود داشت به ايشان(روحاني) رأي دادند. پزشکيان با بيان اينکه روحاني گزينه اصلاحطلبان نبود، مدعي شد: سهيم دانستن اصلاحطلبان در کارنامه حسن روحاني و اوضاع فعلي کشور سياسيکاري است.
عدالت به مثابه انصاف
سياستهاي ناکاراي دولت روحاني طي هشت سال گذشته که تشديد شکافهاي اجتماعي را پي آورده، امروز باعث شده تا تقاضاي عمومي براي برقراري عدالت تقويت شود. بر همين اساس، پزشکيان برخلاف ساير نامزدهاي بالقوه اصلاحات ميکوشد تا ادبيات و گفتمانش را بهطور روزافزون بر مدار عدالتخواهي دائر نمايد؛ مسالهاي که اصلاحطلبان در سالهاي پس از دوم خرداد، به طرز بارزي آن را ناديده گرفتند. بنابراين نه گرفتن ژست ديپلماسي و ابراز اميد به نتايج مذاکرات پيشين و پسين ميتواند براي اصلاحطلبان وجاهت اجتماعي بهدنبال بياورد و نه سرمايهگذاري روي چهرههايي که يک قاب عکس مشترک با تودههاي مردم ندارند. پزشکيان با درک اين شرايط پاي به ميدان گذاشته است. او شعار کمپين انتخاباتي خود را نيز بر عدالت به مثابه انصاف بنا کرده است. نايب رييس مجلس دهم در همين گفتوگوي اخيرش با تسنيم، در پاسخ به اينکه شعار دولت شما چيست، تصريح کرد: «انصاف و عدالت». پزشکيان پيشتر در روز 24فروردين در برنامه اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل نيز از «صداقت، عدالت و انصاف» بهعنوان شعار محوري دولت خود نام برده بود. با رصد مواضع سياسي پزشکيان نيز متوجه ميشويم که او نسبت به نامه53 اميرالمؤمنين(نماد عدالتخواهي) به مالک اشتر فرماندار مصر(موسوم به منشور حکومتداري اسلامي) علقه و علاقه خاصي دارد و تلاش ميکند تا افکار و انديشههاي خود را براساس اين منشور، ايضاح نمايد.
خودمختاري مردي با کاپشن بهاري
اظهارات استقلالطلبانه پزشکيان در نوع خود نشان ميدهد که براي اعلام کانديداتوري منتظر خوشامد نخبگان اصلاحطلبي نيست و ميخواهد بهطور مستقل وارد کارزار شود. به نوعي ميتوان نوع کنشگري اين روزهاي پزشکيان را ترکيبي از شورش عليه نهادها و ساختارهاي اجماعي اصلاحطلبان، مردمگرايي و عدالتخواهي دانست؛ سياستي که 16سال پيش نيز به کار يکي از نامزدها آمد و او را بر سرير نشاند.
البته اين شورشگري عليه نهادهاي موجود اصلاحطلبي بهطور مشخص نهاد اجماعساز اصلاحات(ناسا)، صرفا به پزشکيان اختصاص نداشته و سايرين نيز در اين راه قدم نهادهاند. يکي از اين چهرهها محمدرضا عارف است. چندي پيش اخباري دال بر کانديداتوري مستقل رييس بنياد اميد ايرانيان در انتخابات1400 منتشر شد و هرچند اطرافيان عارف تلاش کردند اين اخبار را صرفا گمانهزني و شيطنت رسانهاي عنوان بدارند، ليکن اظهار نظر چهرههاي اصلاحطلبي نشان ميدهد که عارف برخلاف سابق، رهپوي چريکيسم شده است. در همين باره عليمحمد نمازي، عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران سازندگي در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، تاکيد کرد: «عارف اعلام کرده که در انتخابات حضور پيدا ميکند و اين اقدام وي نشان از بياعتنايي به سازوکاري است که اصلاحطلبان در اين دوره پيشبيني کردهاند». چندي پيش نيز شنيده شد که محمد خاتمي در ديدار با عارف ضمن ابلاغ سياست کلان نهاد اجماعساز اصلاحطلبان (ناسا) به او، تصريح کرده که «شما اجازه ورود به عرصه انتخابات را نداريد». بايد ديد گروه نخبگان حاکم بر جبهه اصلاحات، در برابر پديده پزشکيان و پزشکيانها چه خواهند کرد. آيا ايشان را طرد خواهند کرد و اجازه ميدهند تا فرايند شورش را تا انتها بهطور مستقل پيش ببرند يا اينکه براي بازسازي گفتماني خود، سياست نفراتي مانند پزشکيان و حتي شخص او را مصادره کرده و پوپوليسم چپ را در برابر پوپوليسم راست قرار خواهند داد.