رویای شهرداری تهران
فرهيختگان/متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اصلاحطلبان به گزينه محمدجواد آذري جهرمي، وزير جوان دولت روحاني رسيدهاند.
صادق امامي/ 70 مدعي براي تصاحب هر کرسي در خيابان بهشت تهران، عدد قابلتوجهي است، اما هرچه اين عدد بزرگ باشد، نميتواند چشم جريانات سياسي را از جاده منتهي به پاستور، بهسمت بهشت بکشاند. البته اين بدان معنا نيست که آنها تمرکزشان را روي انتخابات رياستجمهوري گذاشته باشند و به انتخابات شوراهاي شهر و روستا بيتوجه بوده باشند؛ براي آنها هم فتح يکباره کشور مهم است و هم فتح سنگربهسنگر شهرها. اما هميشه اولويت با انتخابات رياستجمهوري بوده است. اين همان نگرانياي بود که مخالفان تجميع انتخابات شوراي شهر و روستا با انتخابات رياستجمهوري داشتند. آنها دربرابر موافقان که از شکلگيري مشارکت بالا و صرفهجويي در هزينه سخن ميگفتند، از سياسي شدن انتخابات شورا هراس داشتند. دلايل هر دوگروه موجه بود، ولي درنهايت تصميم به تجميع دو انتخابات گرفته شد تا وجهه انتخابات شوراها حداقل در شهرهاي بزرگ، سياسيتر از ديگر شهرها بشود.
براساس آمارهاي منتشرشده، در ششمين دوره انتخابات شوراي شهر تهران، يک هزار و 473 نفر براي تصاحب 21 کرسي شوراي شهر ثبتنام کردهاند. هردو جريان غالب فضاي سياسي کشور يعني اصولگرايان و اصلاحطلبان از مدتها قبل درحال بررسي گزينههاي موجود براي بستن ليست انتخاباتي خود هستند. برخلاف اصولگرايان، اصلاحطلبان باتوجه به عملکرد دولت و حتي عملکرد شوراي شهر پنجم تهران، شرايط بهمراتب سختتري پيشرو دارند. آنها در انتخابات پيشين، با ليست اميد به انتخابات پا گذاشتند؛ ليستي که براي بستن آن از افراد مبالغي از 100 ميليون تومان تا 2 ميليارد تومان هم مطالبه شد. جدا از اين، شوراي شهر پنجم نيز همانند شوراي شهر اول -که کارش به انحلال کشيد- هم در انتخاب شهردار چالش داشت و هم شهرداران پرچالشي را براي مديريت شهر برگزيد.
اين شورا تنها در يک سال، چهار شهردار و سرپرست براي مديريت شهري انتخاب کرد تا همانند دولت، در شهر هم مردم حجم عظيمي از ناکارآمدي را تجربه کنند. باوجود اين عملکرد ضعيف، اصلاحطلبان هم براي انتخابات رياستجمهوري و هم شوراهاي شهر، برنامهريزي کردهاند. اگرچه تعيين نامزد نهايي رياستجمهوري درجريان اصلاحطلب هنوز نهايي نشده و رايزنيها در پشتپرده ادامه دارد، اما در انتخابات شوراها بهويژه در شهر تهران، آنها با يک برنامهريزي منسجم، عزم خود را براي تسلط بر شهرها و در راس آن شهر تهران جزم کردهاند. بر همين اساس نيز تلاش ميکنند تا پيش از آنکه روند تاييد صلاحيتها بهطور کامل انجام شود، براي فشار بر نهادهاي مسئول، انتقاد از تاييد صلاحيتها را کليد بزنند. اين روند را ميتوان از پيام چهار روز پيش رئيس دولت اصلاحات که از وضعيت تاييد صلاحيتها در هياتهاي اجرايي گله کرده بود، دريافت.
سيدمحمد خاتمي در پيامي به کنگره جمعيت زنان مسلمان نوانديش ديني، مدعي شد: «با اينکه عليالظاهر همه خيرخواهان از نسل نظام تا بخشهاي فرودين آن ميخواهند که انتخابات پرشور و پررونق برگزار شود و بر آن نيز تاکيد ميشود، متاسفانه فشارهايي هست که درعمل تحقق اين خواست را دشوار يا منتفي ميکند.» او با اشاره به شوراهاي شهر و روستا نوشته: «فعلا درمورد انتخابات شوراها اولا عدم استقبال از نامزدي در انتخابات که در پارهاي موارد حتي تعداد نامزدها برابر تعداد اعضاي شورا نيست، نشانه روشني است بر دلسردي جامع هم در رايدهندگان و هم رايگيرندگان. ترکيب هياتهاي اجرايي و نيز گزارشهايي که بعضي از مراکز دولتي اطلاعاتي درباره افراد ميدهند نگراني را نسبتبه حذف گسترده در همين مراحل اوليه بيشتر ميکند.» ادعاي رئيس دولت اصلاحات را بايد بيش از آنکه يک موضوع جدي فرض کرد، در رده پروپاگاندا و ترفند سياسي براي افزايش فشار بر نهادهاي مسئول قرار داد؛ چراکه حداقل در تهران که بيشترين تعداد کرسي شورا را به خود اختصاص داده است، بهازاي هر کرسي 70 نفر کانديدا ثبتنام کردهاند. در شهرهاي ديگر نيز وضع بيشباهت به تهران نيست.
همين نگراني عجيب رئيس دولت اصلاحات بهخوبي بيانگر اهميت انتخابات شوراها براي جريان اصلاحطلب است. اخبار غيررسمي حکايت از آن دارد که اين جريان سياسي، برنامهاي تدوينشده براي انتخابات شوراي شهر دارد و جلسات منظمي نيز برگزار کردهاند و تقريبا ليست انتخاباتيشان را نيز بستهاند، اما کمي نگران فرآيند تاييد صلاحيتها هستند و تلاش ميکنند با فشارهاي سياسي مانع از ردصلاحيت افرادي شوند که نامشان در ليست نهايي قرار دارد. اصلاحطلبان بهدليل سابقه شوراي شهر پنجم که در افکار عمومي تنها کارکردشان، تغيير نام خيابانها بود، ميخواهند در انتخابات خردادماه، با يک نوآوري جديدي به ميدان بيايند. آنها درکنار ليست کانديداهاي شوراي شهر تهران، ميخواهند شهردار را هم به مردم معرفي کنند. در شوراي شهر پنجم اصلاحطلبان فاقد گزينه قابلتوجهي براي تصدي شهرداري بودند و پس از عبور از يک دالان خودساخته، با اما و اگرهايي، پيروز حناچي را بهعنوان شهردار انتخاب کردند. حالا اما با پايان کار دولت، اصلاحطلبان براي انتخاب شهردار پيچيدگي سابق را ندارند. براساس شاخصههاي عنوانشده و همچنين ميزان اثرگذاري شهردار احتمالي بر پيروزي در انتخابات، اصلاحطلبان به گزينه محمدجواد آذري جهرمي، وزير جوان دولت روحاني رسيدهاند. آنطور که منابع غيررسمي گفتهاند، شعار اصلي ليست اصلاحطلب نيز «شهر هوشمند» يعني تلفيقي از مديريت شهري و سوابق آذريجهرمي در وزارت ارتباطات انتخاب شده است تا اقبال بيشتري را بهويژه از نسل جوان به خود جلب کند.
تهران به حاشيه مي رود؟
براي دولت يازدهم با ميانگين سني 61.3، يک معاون وزير 35ساله رکورد به حساب ميآيد؛ رکوردي که سال95 بهنام محمدجواد آذريجهرمي در وزارت ارتباطات ثبت شد و سکوي پرشي شد تا يکسال بعد، نام او درکنار ليستي پر از پيرمرد، بهعنوان وزير پيشنهادي ارتباطات به مجلس شوراي اسلامي معرفي شود. با پيشنهاد محمدجواد آذريجهرمي به مجلس، حاشيهها درباره او نيز آغاز شد. نخستين حاشيه، سوابق وزير پيشنهادي جوان بود. پيش از برگزاري جلسه راي اعتماد، زمزمههايي درباره فعاليتهاي امنيتي آذريجهرمي در وزارت اطلاعات در رسانهها پيچيد. بعضيها پا را فراتر گذاشته و او را متهم کردند که مکالمات شهروندان را در حوادث سال88 شنود ميکرده. اين حرفوحديثها آنقدر جدي شد که در مجلس براي عدم راي اعتماد به او تقريبا اجماع شکل گرفته بود اما درنهايت آذريجهرمي ناپلئوني و تنها با 8راي بيشتر از حدنصاب لازم، مجوز تکيهزدن به صندلي وزارت ارتباطات را گرفت.
حضور جواني دههشصتي در کابينه با کارنامهاي سفيد با کمي حاشيه، باعث شد بسياري به آتيه سياسي او و کارآمدياش اميدوار شوند؛ اميدي که خيلي زود تبديل به يأس شد. آذريجهرمي در يکسال آخر دولت تلاش کرد وارد بازيهاي بزرگتر شود؛ بازيهايي که حاشيههاي او را بيشتر کرد. سال گذشته همزمان با سفر رئيس مجلس به روسيه که حامل پيام رهبري خطاب به پوتين رئيسجمهور اين کشور بود، محمدجواد آذريجهرمي در جلسه شوراي اداري زنجان در اظهارنظري که بيارتباط با اين سفر نبود، گفت: «امام ياد داد نه به کاخ سفيد اعتمادي هست، نه به کاخ کرملين اميدي.» او علاوهبر مسائل خارج از حيطه وزارتش، در وزارتخانهاش نيز بدون جنجال نبوده است.
در سال98 رسانهها از انتصابات بدون اجراي تشريفات قانوني بين افراد نزديک به آذريجهرمي در شرکت رايتل خبر دادند. علاوهبر اين، رسانهها به اسنادي دست پيدا کرده بودند که حکايت از ويژهخواري ثنا اسديان، خواهر همسر وزير ارتباطات داشت. کارمزد خواهر همسر وزير ارتباطات براي قرارداد بيمه بهطور متوسط ماهيانه ۶۹ميليون تومان و در برخي ماهها ۱۳۷ميليون تومان بوده است. جدا از اين يکي ديگر از اسناد افشاشده درباره وزير ارتباطات، اهداي بيضابطه صدها رايانه کيفي به دفتر رئيسجمهور بود که در پي اين افشاگري، دفتر حسن روحاني مجبور به استرداد تجهيزات اهدايي به وزارت ارتباطات شد. جدا از اين حواشي، آذريجهرمي آنقدر جوان است که سوداي قدرت را در سر داشته باشد.
منتقدان او ميگويند او توانسته يک شبکه فعالان مجازي را سروسامان بدهد و از آنها در شبکههاي اجتماعي بهنفع خود بهره ببرد. در هفتههاي اخير که گمانهزنيها براي حضور افراد و چهرههاي سياسي در رقابت سرنوشتساز انتخابات افزايش مييابد، آذريجهرمي يکي از افرادي است که اخبار انتخاباتي پيرامون حضور فعال او در انتخابات رياستجمهوري سيزدهم شنيده ميشود. ماه گذشته يکي از رسانههاي اصلاحطلب با انتشار خبري، از ديدارهاي انتخاباتي وزير جوان با برخي چهرههاي سرشناس سياسي مانند سيدحسن خميني، احمد مسجدجامعي، علي لاريجاني و حسين دهقان پرده برداشت. معناي اين جلسات نميتواند تلاش براي رئيسجمهور شدن توسط وزير جوان باشد؛ چراکه رسيدن به کرسي رياستجمهوري در اين شرايط سخت، بلندپروازي بزرگي است و خود او هم بهتر از هرکسي واقف به اين موضوع است، اما اين ديدارها و رايزنيها شايد پلهاي باشد براي تصدي شهرداري تهران در سالهاي بعدي و باقيماندن آذريجهرمي مقابل دوربينها.