اما بایدن گفته است میرویم
جام جم/متن پيش رو در جام جم منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمدحسين جعفريان/ روسها ششم ديماه ۱۳۵۸ وارد افغانستان شدند و ۲۶ ديماه ۱۳۶۷ خارج. طي ۹ سال بيش از يک ميليون نفر را کشتند. زيرساختها نابود شد. قريب ۱۰ ميليون نفر آواره شدند و با اينهمه، تباهي اصلي افغانستان پس از خروج آنها آغاز شد. البته اشغالگران هم از عوارض اين جنگ هولناک بيبهره نماندند. بسياري فروپاشي شوروي را با حضور آنها در افغانستان مرتبط ميدانند. پس از آنها آمريکاييها بختشان را در اين جغرافيا آزمودند. آنها ۱۵ مهر ۱۳۸۰ به اين کشور يورش بردند و ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ بنا دارند از آنجا خارج شوند. ميراث آنها هم کم از روسها نيست.
اکنون پرسش جهان اين است؛ آيا تاريخ تکرار خواهد شد؟ آيا با خروج نيروهاي خارجي يک دوره تباهي ديگر در انتظار اين سرزمين است؟ وقتي روسها رفتند، دکتر نجيبا... رئيسجمهور بود. او با اطمينان از ارتشي گفت که بدون حمايت خارجي هم تاب مقاومت مقابل مخالفان را دارد. اما تصورش نادرست بود. کمتر از پنج سال بعد کابل سقوط کرد و کشور به هرج و مرج کامل کشيده شد. او قصد فرار داشت، اما فرودگاه در اختيار نيروهاي وفادارترين ژنرالش، يعني ژنرال دوستم بود. دوستم مانع فرار وي شد. دکتر نجيب به دفتر سازمان ملل پناه برد. ششم مهرماه ۱۳۷۵ طالبان کابل را از چنگ احزاب جهادي درآوردند. آنها که همتباران دکتر نجيب بودند او و برادرش ژنرال احمدزي را از دفتر سازمان ملل بيرون کشيده، پس از شکنجه بسيار در يک ايستگاه اتوبوس به دار آويختند. حالا در آستانه خروج نيروهاي خارجي حامي دولت افغانستان، آقاي اشرف غني گفته است: «روايت سقوط دولت افغانستان نادرست است. ما ۴۰ هزار نيروي خوب کماندوي خاص و هوايي داريم که در منطقه بينظيرند.» مردم افغانستان اما خوب ميدانند آقاي رئيسجمهور باوري به آنچه گفته است، ندارد. ۴۰ هزار نيروي خاص آقاي غني بيش از شش ماه است که عليرغم قولهاي رئيسجمهوري و معاونانش و ليست بلندي از مقامات ديگر، هنوز نتوانستهاند يک کودک ۹ ساله به نام «عبدالرئوف» را از چنگ مشتي دزد و آدمربا در مزارشريف نجات دهند. درباره طالبان و راهاندازي راديو و گريز از مذاکرات و آمادگي آنها براي هجوم گسترده در آستانه تابستان، ديگر حرفي نميزنم ... آيا تاريخ تکرار خواهد شد؟ آنچه مسلم است، جهان آرزو دارد چنين نشود. برخلاف واقعه خروج روسها، اين بار هيچکدام از قدرتهاي جهاني و همسايگان افغانستان نميخواهد رئيسجمهوري ديگر را در يک ايستگاه اتوبوس، آويزان از طناب دار ببيند. اين بار آقاي غني تنها نيست. اذهان عمومي خاطرات خوشايندي از سالهاي حکومت طالبان ندارد. اين بار همه تلاش ميکنند يک سناريوي ميانه رقم بخورد. آيا موفق خواهند شد؟ اوضاع در افغانستان بسيار آشفته و پيچيده شده است. قدرتهاي متعددي در اين ميدان، بازي ميکنند. قدرتهايي که در اين بازي مرگ لزوما خواستههايشان شفاف نيست. همه مبهم حرف ميزنند و عمل ميکنند. همين اوضاع را ترسناک ميکند. اين موجب ميشود کسي نتواند پيشبيني دقيقي ارائه دهد. دنيا شاهد است هزاران نيروي آمريکايي و ناتو که براي نابودي طالبان به افغانستان هجوم بردند، پس از صرف قريب به يک تريليون دلار هزينه و انبوه تلفات انساني، ضمن صلح با طالبان و مشروعيت بخشيدن به آنها، اکنون در راه خانهاند. اين تصميم، ژنرالهاي آمريکايي و بسياري از مقامات ارشد در اين کشور را ديوانه کرده است. اين همه هزينه و البته جنازه براي هيچ! چند روز پيش ميچ مککانل، رئيس سابق سنا از تصميم بايدن بهشدت انتقاد کرد. هفته قبل از آن هم نوام چامسکي گفت: ما بايد در افغانستان بمانيم و به مسووليتمان عمل کنيم. وقتي ميگويم اوضاع به نحو بهتآوري پيچيده است، يعني همين. واينک آخرالزمان؛ مککانل و چامسکي در موضوعي نظري واحد دارند! آنها که مسائل آمريکا را دنبال ميکنند، ميزان عجيببودن اين اتفاق را ميفهمند. اما آقاي رئيس، آقاي بايدن گفته است: ميرويم!