نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

واژه‌ها و اصطلاحات فرنگی در مناظره

منبع
عصر ايران
بروزرسانی
واژه‌ها و اصطلاحات فرنگی در مناظره

عصر ايران/متن پيش رو در عصر ايران منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

سروش بامداد/ در جريان اولين مناظرۀ انتخابات رياست جمهوري 1400 که غروب 15 خرداد از سيما پخش شد هر هفت نامزد چند واژه و اصطلاح فرنگي و غير پارسي را هم به کار بردند که هر چند برخي رايج شده اما بد نيست بر آنها درنگ کنيم:

  1. سندروم؛ محسن مهرعليزاده، تعبير «سندورم پُستِ بي‌قرار» را براي ابراهيم رييسي و در طعنه‌اي آشکار به تمايل به ترک منصب و موقعيت قبلي به قصد به دست آوردن جايگاهي بالاتر به کار برد.

  هر چند اين تعبير يادآور سريال طنز «پايتخت» با «سندروم دست بي‌قرار» است و با تأکيد بر اين که مراد او جنبۀ طعنه‌آميز قضيه بوده خالي از لطف نيست که اشاره شود «سندروم»، اصطلاحي است که در پزشکي و روان‌پزشکي به کار مي‌رود و مراد از آن نشانه‌هاي يک اختلال است. برابرِ پارسيِ «سندروم»، «نشانگان» است.

  2. سوپر‌من؛ عبدالناصر همتي با ستايش ابراهيم رييسي به خاطر رفع پلمب از واحدهاي توليدي که با احکام قضايي و به خاطر بدهي بانکي تعطيل شده گفت: اقدام خوبي است ولي چرا 20:30 به اين بهانه از شما «سوپرمن» مي‌سازد؟

  سوپر من يک شخصيت خيالي است که اول بار در داستان‌هاي آمريکايي خلق شد و مراد از آن اَبَرقهرمان است ولي بيشتر براي قهرماناني به کار مي‌رود که به عالم تخيل، تعلق دارند نه در دنياي واقع. معادل پارسي آن «مرد پولادين» جا نيفتاد و چون اَبَر انسانِ نيچه بار فلسفي و ابرمرد هم تعبيري بسيار ستايش آميز است همين سوپرمن رواج يافت.

   همتي براي عليرضا زاکاني هم تعبير «سوپر پوششي» را به کار برد. در زبان فارسي کلمۀ «سوپر» را به واژه‌هاي مختلف اضافه مي کنيم تا به آنها شدت دهيم!

  3. اف. اي. تي. اف؛ دربارۀ «اف. اي.تي.اف» که همتي و جليلي بر سر آن جدل کردند نيز اگرچه در اين دو سه ساله بسيار گفته شده ولي در واقع يک «سرواژه» است يعني حروف آغازين 4 کلمه: گروه ويژۀ اقدام مالي البته در مقابله با پول شويي و اگر قرار بود به فارسي برگردانده شود «گوام» مناسب بود. هر چند به جاي آن «فاتف» هم گفته مي شود.

  گروه ويژه اقدام مالي (در پول‌شويي) يا به اختصار اف.اي.تي. اف يک نهاد بين دولتي است که هم‌زمان با فروپاشي اتحاد شوروي و با ابتکار 7 کشور صنعتي ايجاد شد تا بر جريان آزاد شدۀ پول نظارت کنند. بر خلاف تصور و القائات مخالفان آن يک پيمان نيست. بلکه مجموعه‌اي از توصيه‌ها و «استاندارد‌هاي بين‌المللي در مبارزه با پول‌شويي و تأمين مالي تروريسم» است و نپذيرفتن آنها در تبادلات بانکي مثل اين است که بخواهيم به جام جهاني برويم ولي بگوييم قوانين فيفا را قبول نداريم!

  همان قدر که فوتبال به فيفا وابسته است مبادلات بانکي هم به فاتف بستگي دارد. مضافا به اين که سرمايه گذار خارجي از اين گروه مشورت مي گيرد و قرار گرفتن ايران در سياهۀ سياه يا بلک ليست، سرمايه گذاران را منصرف مي کند. چرا؟ چون سري را که درد نمي‌کند دستمال نمي‌بندند و خود را به مخاطره نمي‌اندازند. 

  حرف همتي هم اين بود و هست که بدون پيوستن اف‌اي ‌تي‌اف نمي‌توان وارد تبادلات جهاني بانک‌ها شد و به خاطر همين محسن رضايي را متهم مي‌کرد اقتصاد را به گروگان گرفته چون لوايح مربوطه در دولت و مجلس (قبلي) تصويب شده و با مخالفت شوراي نگهبان به مجمع ارجاع شده اما در آنجا مسکوت مانده چون آقاي رضايي خلاف سياست‌هاي کلي تشخيص داده است.

  سعيد جليلي البته مي‌گفت برخي توصيه ها را پذيرفته‌ايم و اگر قرار بر گشايش بود بايد بر اساس همين مواد ياري مي‌کردند.

  4. فالوئر، گيم و کاداستر؛ هر سه را ابراهيم رييسي به کار برد. اولي به معني دنبال کنندۀ صفحۀ شخصي در فضاي مجازي است که هم به صورت «فالوئر» تلفظ مي‌شود و هم «فالوور» و دنبال‌کننده دربارۀ يک فرسته (پُست)، پسند (لايک) مي‌کند.

اين که رييس قوۀ قضاييه بگويد «من دو ميليون فالوئر دارم» جالب بود. همچنين اشاره به گيم يا بازي کامپيوتري. با اين تعبير: چقدر بچه‌هاي ما وسط گيم‌بازي، حال‌شان گرفته مي‌شود؟ (اشاره به قطع اينترنت يا سرعت کم آن)

  دربارۀ «کاداستر» هم مي‌توان توضيح داد فهرست مرتب‌شده‌اي از اطلاعات ثبتي و حقوقي مربوط به مشخصات زمين است علاوه بر اندازه و کاربري که نقشۀ بزرگ مقياس را دربارۀ زمين‌ها جامع تمامي اطلاعات مي‌سازد و خوش‌بختانه معادل پارسي و رايج آن – حد‌نگار – را هم به کار برد.

  5. اسکوتر؛ محسن رضايي دربارۀ حذف‌ها اين تشبيه را به کار برد که قطار انقلاب به اسکوتر تبديل شده هر چند مشخص نکرد مراد، کليت حذف‌ها شامل قلع و قمع‌هاي شوراي نگهبان در تعيين صلاحيت‌هاست يا تنها هم‌فکران خود را مي‌گويد. اسکوتر يک وسيلۀ شخصي مانند دوچرخه است که ايستاده با آن جا به جا مي‌شوند و نسبت قطار به اسکوتر مثل دريا و استکان يا فيل و فنجان است.

  شايد بتوان اسکوتر را «روروئک بزرگ‌سال» هم توصيف کرد. (خوانندۀ گرامي که اين نظر را فرستاده يادآور شده با باتري هم کار مي کنند و به بازار عرضه شده).

  6. ترومن و تافلر؛ سيد امير حسين قاضي‌زادۀ هاشمي هم براي اين که از قافله جا نماند واژۀ انگليسي به کار برد اما نه دو اصطلاح که دو نام و کاملا نامربوط!

  از اصل 4 ترومن گفت که ناظر به بند چهارم نطق يا فرماني از هري ترومن رييس جمهوري آمريکا در بيش از نيم قرن قبل است و هيچ ربطي به اصلاحات ارضي يا الوين تافلر که سال‌ها بعد کتاب «جا‌به‌جايي در قدرت» را نوشت، ندارد و نشان داد اطلاعات او از تاريخ در حد صفر است!

  شايد بهتر بود با توجه به تخصص گوش و حلق و بيني از اصطلاحات پزشکي استفاده مي‌کرد تا در اينجا هم ياد مي‌شد.

 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar