عجایب انتخابات و سوالاتی که بیجواب ماند
آرمان ملي/متن پيش رو در آرمان ملي منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمدتقي فاضلميبدي/ سيزدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري از چند جهت انتخابات عجيب و غريبي است. نخست اينکه نهاد نظارتي بهگونهاي توي ذوق همه زد اگر عدهاي بنا داشتند پاي صندوقهاي راي بروند، با حذفياتي که اعمال کرد، مايوس شدند. افرادي که نه طرفدار اصولگراي جبهه پايداري و نه اصلاحطلب افراطي و در اين ميانه مثلا ميخواستند به عليلاريجاني راي دهند که جمعيت کمي هم نبودند يا آن عده که ميخواستند به احمدينژاد يا جهانگيري راي دهند و حالا در جمعيت مشارکتکنندگان قابل رويت نيستند. درحقيقت کثيري از مردم احساس ميکنند به کساني که ميخواستند راي دهند الان در صحنه نيستند. دوم، سخنگوي شوراي نگهبان در سخناني به اينکه مشارکت حداقلي زياني به مشروعيت وارد نميکند، اشاره کرد. سوم، حرکتي است که شروع شده و به کمرنگ شدن جمهوريت و آراي مردم بهطور تدريج بينجامد . تشکيل شوراي حق و عدل و عدهاي که از بالا بنشينند و تصميم بگيرند و شايد آبرومندترين روش، پارلماني را در پيش بگيرند.و نکته چهارم براي اولينبار دوره است که اصلاحطلبان رسما اعلام ميکنند ما کانديدا نداريم. اصلاحطلبان که متشکل از احزاب زيادي هستند رويکرد و نگاهي که به مسائل کشور دارند با اصولگراها متفاوت است لذا از ميان کانديداهاي موجود هيچکس را کانديداي خود نيافتند و البته انتخابات را تحريم هم نکردند تا هرکس به هر کانديدايي ميخواهد راي دهد. اين درحالي است که در هيچ يک از انتخاباتهاي گذشته با موارد کنوني که تاثيرگذار است، مواجه نبوديم. و از همه بدتر سرخوردگيها و مشکلات اقتصادي که مردم در دولت دوم روحاني داشتند وهمه هم بر سر آقاي روحاني خراب شد و حملات ناجوانمردانهاي به دولت را در مناظرهها به دنبال داشت. مناظراتي که مردم را بيشتر دلزده کرد و نشان داد کانديداها طرحي براي اداره کشور يا نسخهاي که بتواند دردها را درمان کند، نداشتند.
همه پزشکي بودند که فقط درد بيمار را گفتند اما راه درمان نداشتند. حمله به دولت درحالي صورت ميگيرد که در مواردي به خاطر پارهاي از عملکردها موافق دولت نيستم ولي گرانيها و فشارهاي اقتصادي ناشي از تحريمهاست کمااينکه قبل از تحريمها تورم کاهشي و رشد اقتصادي رو به رشد بود اما ترامپ با خروج از برجام و اعمال تحريمها مشکلاتي را پديد آورد ودر اين ميان برخي اصولگرايان که دنبال فرصت ميگشتند تا دولت روحاني را شکننده و ناموفق جلوه دهند با سوژه گرانيها دست به کار شدند. مردم هم که گراني را در بازار لمس ميکنند و دنبال ريشه و عامل آن نيستند و آن را از چشم دولت و عملکردش ميبينند و راي خود را ازهرکس که بخواهد دنبالهرو اين دولت باشد، دريغ ميکنند. فرصت خوبي که نصيب پارهاي از کانديداهاي اصولگرا شد تا از فقدان عدالت اقتصادي دم بزنند بيآنکه اشارهاي به منشا مشکلات و گرانيها کنند. به تحريمها وعامل بازگشت تورم اشاره نکردند که ترامپ يکي از آنهاست و در داخل هم عدهاي زمينهساز وعليه برجام بودند. انتشار فايل صوتي ظريف هم سوژهاي بود تا دولت را هرچه بيشتر با برجام و سياست خارجياش بشکنند و مردم مايوس شوند و ديگر به کانديداي اصلاحطلب راي ندهند. سخناني خلاف اخلاق و واقع از زبان مدعياني که هيچکدام صادقانه برخورد نکردند، جاري شد و کانديداهايي که يا واقعيت کشور را بلد نبودند يا اينکه نخواستند بگويند اشارهاي به سياست منطقهاي و خارجي و مذاکرات نکردند. سوالي مبني بر اينکه طرحي براي نجات از مشکلات و فشارهايي که بعضا از سوي همسايگان در منطقه تا دورترين کشورها اعمال ميشود، داريد، مطرح نشد و سوالات آبکي صداوسيما که با پاسخهاي نامربوط و حملات پي در پي کانديداها همراه بود نشان داد انتخابات و کانديداها و مناظرات اين دوره هيجکدام بر پايه اخلاق نيست و درصدي از جامعه که مردد هستند و نميدانند بايد به کدام يک راي دهند تا در آينده مشکلات کمتر شود را اقناع نکرد. سوال مهمي که مطرح است اينکه اگر به نامزد اصلحي در ميان کانديداها راي دهيم و روانه پاستور شود چقدر اختيار دارد که بتواند مشکلات را حل کند؟ ميدانيم منشا مشکلات اقتصادي کشور در سياست خارجي است و تا رويکرد ما در دنيا حل نشود و مسئله هستهاي به سرانجام نرسد و به اف اي تي اف نپيونديم که هيچ يک هم دست دولت نيست، انتظار اقدامي که منجر به نتيجه جامع شود از سوي دولت بيهوده است. وعده يارانه 450 هزار توماني به هر نفر چگونه و از کجا محقق ميشود و منبع ساخت مسکن کجاست؟
وقتي عمده درآمد مملکت به فروش نفت وابسته است و تحريم نيزهستيم، وقتي مملکت دچار رکود است وکارخانجات رونق ندارند ماليات از کجا کسب ميشود تا به مصرف برسد؟ درمجموع هيچکدام نخواستند يا نتوانستند يا اجازه نداشتند به ريشه مشکلات اشاره کنند و راهحل خود براي مشکلات را ارائه دهند تا بازار رونق گيرد و سفره مردم پرشود. در اين ميان شائبهاي توسط برخي مطرح ميشود که بگذاريم اين دوره اصولگراها سکان اجرائي کشور را در دست بگيرند شايد مشکلات حل شود که البته منطقي و قابل قبول نيست. عمده مشکلات کشور، اقتصادي و مربوط به رويکرد کلاني است که به سياست خارجي داريم. رويکردي که دست دولت نيست وبنا به گفته مقام رهبري، وزير خارجه مجري دستورات بالادستي است. بنابراين در يک صورت مشکلات حل ميشود که سياستهاي بالادستي عوض شود و با دنيا مذاکره کنيم تا تحريمها رفع شود. اما سوال اين است که اگر ميتوانستيد اين کار را بکنيد چرا در دولت روحاني نکرديد واينقدر عليه برجام بوديد؟ داشتن نگاه ابزاري به اين سياستها براي اينکه خودمان به قدرت برسيم، کمال بياخلاقي است. مردم را در تحريم، تنگنا و گرسنگي نگه داريم تا اگر توفيقي هم هست به پاي دولت روحاني تمام نشود و ما بياييم مشکلات را حل کنيم، نهايت ظلم است. هر روزي که بر اين کشور ميگذرد و بتوانيم تحريم را رفع کنيم و نکنيم، خسارات و فشارهاي روحي و رواني برخانوادهها وارد ميشود و کارخانههاي بيشتري به عقبگرد ميروند و خسرانهاي بزرگي وارد ميشود. لذا اگر قرار است سياستهاي کلان را عوض کنند، چرا تاکنون نکردند؟ وقتي وزارت خارجه مجري است، مجلس و شوراي نگهبان هم ناظراست و نظارت ميکرد. هرچند اگر سياست کلان را عوض کنند، هر کاري به نفع کشور انجام شود، هرچه زودتر انجام شود، دير نيست اما بايد پاسخ دهند که چرا در اين چند سال دست روي دست گذاشتند. اينکه به دنيا باج و بهاي بيشتري دهيد که بتوانيد چهار سال در قدرت بمانيد از عدالت دور است و اگر بخواهند با همين دست فرمان جلو بروند، چشماندازي نيست. در اين مملکت تا تحريمها برداشته نشود، تا نفت فروش نرود، تا جذب سرمايه خارجي نشود تا شکاف بين دولت و ملت و بياعتمادي از بين نرود، اوضاع بسامان نميشود. مگر اينکه يکسري سرمايههاي اندوخته نقدي در کشور باشد و برخي بنگاههاي مالي که تا بهحال خارج از دولت کار ميکردند و ماليات نميدادند به ميدان بيايند، ارزپاشي کنند تا کمکم اصولگراها جا بيفتند. امري که يقينا خلاف اخلاق است و اگر پول مملکت در اختيارشان است، چرا احتکار کردند و وارد بازار نکردند؟ اگر بخواهند مشکلات را حل کنند که بسيار هم کار خوبي ميکنند ولي بايد براي کارهاي خلاف اخلاقي که تاکنون داشتند، توجيهي هم داشته باشند.