باخت دولتها در دوئل فضایی
دنياي اقتصاد/متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
امروز ماموريت «شرکت بلواوريجين» به مديريت جفبزوس، مديرعامل سابق آمازون، در پرتاب انسان به فضا عملياتي ميشود. قراراست موشک نيوشپرد، جفبزوس و سه مسافر ديگر را به فضا بفرستد. اخيرا نيز ريچارد برانسون، بنيانگذار شرکت ويرجين گلکتيک يک سفر کوتاه فضايي انجام داد. همه اين رويدادهاي جديد نشان ميدهد شرکتهاي خصوصي به عنوان ليدرهاي جديد صنايع فضايي، درحال کنار زدن رقباي دولتي خود هستند. درحالي که در گذشته کارآفرينان در زنجيرههاي پاييني مربوط به صنايع فضايي فعال بودند، اما جذابيت و سودآوري اقتصادي فضا باعث شده آنها وارد حوزههاي بالادستي و زمينههايي شوند که قبل از آن در انحصار دولتها بود. اين اتفاق علاوه بر کاهش هزينهها و بالارفتن بهرهوري، به رشد سريعتر فناوريها منجر شده است. به عنوان نمونه، برآوردها حاکي از اين بود که توليد موشکي در ابعاد موشک فالکون۹ بيش از ۱۲ سال زمان و ۳۶ ميليارد دلار بودجه نياز دارد، موشکي که شرکت خصوصي اسپيسايکس در ۶ سال و با کمتر از يک ميليارد دلار به سرانجام رساند.
امروز موشک «نيوشپرد» شرکت بلو اوريجين، جفبزوس و سه نفر ديگر را بهفضا ميبرد
مهران خسروزاده: اقتصاد فضا در حال تجربه کردن دوران بديع و بيسابقهاي است. امروزه کمتر انساني را در کره زمين ميتوان يافت که در بخشي از زندگي روزمرهاش به محصولات صنعت فضايي وابسته نباشد. سرويسهاي ناوبري، پخش شبکههاي راديويي و تلويزيوني، شبکه کارتهاي اعتباري و بهروزرساني لحظهاي آبوهوا از آشناترين خدمات صنايع فضايي است. اندازه اقتصاد فضا در سال ۲۰۱۹ به رقمي بالغ بر ۴۲۰ ميليارد دلار رسيد که در سطح اقتصاد کشوري مانند ايران است. در سالهاي اخير با ظهور شرکت اسپيسايکس و بنيانگذار پرحاشيه و پرسروصداي آن يعني ايلان ماسک، قرار گرفتن اين صنعت در صدر توجهات را شاهد هستيم. البته اين موضوع تنها به ماسک محدود نمانده و امروز ۲۹ تيرماه قرار است جف بزوس به فضا سفر کند. اما اقتصاد فضا از ابتدا چنين وضعيتي نداشته و رقابت شرکتهاي خصوصي در زمينه خدمات فضايي پديدهاي جديد و نوظهور است که عمر آن در اذهان عمومي شايد به کمتر از ۱۰ سال برسد. اين موضوع خبر از آن ميدهد که در عصر جديد از صنعت فضايي زندگي ميکنيم که به آن سومين عصر اقتصاد فضا ميگوييم؛ جايي که صنعت فضايي که روزي تصور ميشد صنعتي پيچيده و پرهزينه و منحصر به ابرقدرتهاي جهان است به بخشي از زندگي روزمره همه انسانها تبديل شده است و امروزه شرکتهاي خصوصي زيادي وجود دارند که يا صاحب ماهوارهاند يا در بخشي از فرآيند ساخت، آمادهسازي و پرتاب ماهوارهها به فضا ايفاي نقش ميکنند. از سوي ديگر امکانات و تواناييهايي که بر اثر وجود گسترده ماهوارهها به دست آمده شامل مواردي چون بالابردن بهرهوري حملونقل، مديريت منابع طبيعي، کشاورزي و حفاظت از محيطزيست ميشود که صنعت فضايي را به يک منبع بالقوه و حتي بالفعل رشد اقتصادي، رفاه اجتماعي و توسعه پايدار تبديل ميکند. پروژه اينترنت ماهوارهاي نيز يکي ديگر از طرحهايي است که در آن ميتوان تاثير گسترده اين صنعت بر زندگي روزمره انسانها را مشاهده کرد. اما رقابت ميان شرکتهاي خصوصي پا را فراتر گذاشته و سفرهاي فضايي را از يک موضوع رقابتي ميان ابرقدرتها به يک سياحت و تفريح تبديل کرده است.
عصر سوم اقتصاد فضايي
آغاز عصر فضا به شروع رقابت فضايي ميان ابرقدرتها بازميگردد. زماني پس از اتمام جنگ جهاني دوم، دو ابرقدرت وقت يعني اتحاد جماهير شوروي و ايالات متحده آمريکا به دنبال رقابتهاي سياسي، نظامي و تکنولوژيک خود عصر جديدي را در تاريخ بشر آغاز کردند که زمين بازي آن جايي فراتر از کره زمين بود و به فضا تعلق داشت و در پي اين رقابت، جدا از مبارزات سياسي، اتفاقات بديع و دستاوردهاي شگرفي نصيب بشريت شد. عصر فضا کمتر از ۷۵ سال عمر دارد، اما در همين دوران کوتاه از نظر گسترش و سطح تاثير آن بر زندگي انسانها و نحوه ادارهاش تکامل بسياري را تجربه کرده و همين موضوع باعث شده تا بتوان آن را به سه عصر جدا از هم تفکيک کرد. عصر اول از سال ۱۹۵۰ آغاز شد و تا سال ۱۹۶۹ ادامه يافت. در اين دوران برنامههاي فضايي توسط دولتها پيش برده ميشدند و اين صنعت را از تخيلات به بخشي از واقعيت زندگي بشر تبديل کردند. مرحله دوم عصر فضا از ۱۹۷۰ آغاز ميشود و تا سال ۲۰۰۰ ادامه پيدا ميکند. با ورود رايانه و رشد سريع اين صنعت و فرآيند ديجيتاليسازي، ساخت و تجارت ماهوارهها تسهيل شد و شرکتهاي خصوصي را به اين صنعت وارد کرد. از سوي ديگر سياست در پيش گرفته شده از سوي آمريکا، موسوم به سياست «آسمان باز» به هر شرکت واجد شرايطي اجازه داد تا ماهواره ارتباطي به فضا پرتاب کند که اين امر موجب ارتقاي صنعت فضايي و رشد سريع فعاليتهاي مختلف مخابراتي و پخشهاي راديويي و تلويزيوني خصوصي شد. اما عصر سوم اقتصاد فضا از سال ۲۰۰۰ شروع شد و تا امروز ادامه دارد. در اين دوران با رشد تدريجي حضور شرکتهاي خصوصي سهم آنها از اين صنعت رشد چشمگيري پيدا کرد و برنامههاي تجاري بيش از دوسوم تمام حجم ۴۲۴ ميليارد دلاري اين صنعت درسال ۲۰۱۹ را به خود اختصاص داده است. با اين حال بخش چشمگيري از اين صنعت هنوز هم به نهادهاي دولتي و نظامي مربوط است.
دو موتور اصلي صنعت فضا
روند در پيش گرفتهشده از سوي صنعت فضا که آينده اقتصاد فضا را هدايت ميکند از دو موضوع سود ميبرد. اولين عامل موضوع هوش مصنوعي است؛ پيشرفت گسترده در تکنولوژيهاي مربوط به هوش مصنوعي باعث شده تا شرکتها بتوانند فعاليتهاي پيشرفته را با استفاده از سيگنالها و دادههاي ماهواره به انجام برسانند و از طرفي ديگر هزينههاي سرمايهگذاري جديد را با فراهم کردن زيرساختها، تسهيل ميکند. همچنين پيشرفت تکنولوژي در اين زمينه باعث شده تا امکان ساخت ماهوارههاي کوچکتر و ارزانتر فراهم شود که قيمت خدمات ماهوارهاي را به شدت کاهش داده است؛ اين در حالي است که تقاضا براي اين خدمات به شدت افزايشي بوده و امروزه هر فرد و شرکتي روزانه از خدمات چند ماهواره بهرهمند ميشوند. اما عامل دوم فضاپيماها و تسهيل دسترسي به فضاست. ناسا در اين سالها ارسال محمولههاي لازم براي ايستگاه فضايي بينالمللي را به چند شرکت خصوصي سپرده و انحصار موجود در اين زمينه را از بين برده است. اين موضوع از منطقي اقتصادي تبعيت ميکند؛ هزينههاي ارسال محموله به فضا توسط شرکتهاي خصوصي و فضاپيماهاي جديد آنها به شدت سقوط کرده و باعث شده تا برونسپاري پرتابها به امري به شدت مقرون به صرفه تبديل شود.
شرکتهاي خصوصي چگونه اين صنعت را متحول کردند؟
اداره کل ملي هوانوردي و فضا موسوم به ناسا در سالهاي پس از اتمام پروژه آپولو، به سمتي حرکت کرد که در آن نظام انگيزشي براي نوآوري، بالابردن بهرهوري و کاهش هزينهها مخدوش شده بود. براي مثال هزينههاي مربوط به توسعه طرحهاي جديد که توسط پيمانکاران خصوصي ناسا انجام ميشد با ۲۰ درصد سود توسط ناسا پوشش داده ميشود، اين امر موجب ميشد تا پيمانکاران براي به دست آوردن سود بيشتر به بالابردن هزينههاي پروژه محول شده بپردازند و آن را به گرانترين شکل ممکن به اتمام برسانند. از سوي ديگر ناسا درگير روابط سياسي مخرب شده و با گسترش مراکز خود در ايالتهاي مختلف آمريکا، مشاغل گستردهاي ايجاد ميکرد و در عوض به جذب حمايت نمايندگان کنگره و دريافت بودجه بيشتر تمرکز داشت؛ در چنين ساختاري نوآوري ضعيف، و انگيزه براي کاهش هزينهها بسيار کم خواهد بود. ورود شرکتهاي خصوصي به عرصه فضا اين تعادلهاي مخرب را به هم زد و باعث جهش تکنولوژي و نوآوري در عرصه فضا شد که به کاهش چشمگير هزينهها انجاميد. براي مثال در دوران رياست جمهوري باراک اوباما برآورد شد که هزينه توليد موشکي در ابعاد موشک فالکون-۹، بيش از ۱۲ سال زمان ميبرد و ۳۶ ميليارد دلار بودجه نياز دارد. اما شرکت اسپيسايکس، اين موشک را در طول ۶ سال و با کمتر از يک ميليارد دلار هزينه به سرانجام رساند. نوآوري چشمگير بعدي توليد موشکهاي چندبار مصرفي بود که هزينههاي ارسال محموله به فضا را به شدت کاهش ميداد. تمام اين نوآوريها باعث شده تا هزينه ارسال هر کيلوگرم محموله فضايي ۵۰ درصد کاهش پيدا کند. پروژه اينترنت ماهوارهاي از ديگر پروژههاي مهمي است که توسط شرکتهاي خصوصي فضايي در حال انجام است و در صورت تکميل ميتوانند تاثيرات شگرفي بر دسترسي به اينترنت داشته باشد. از سوي ديگر برخي شرکتها مانند ويرجين گلکتيک سفر به فضا را از يک برنامه دولتي به يک امر تفريحي و سفري سياحتي تبديل کردهاند. موضوع جالب درباره شرکتهاي خصوصي فعال در عرصه فضا حضور شرکتهاي چيني است؛ شرکت واناباس که در چين فعاليت ميکند به اسپيسايکس چيني معروف است.
چين و آمريکا، اروپا را کنار ميزنند
در سالهاي ابتدايي عصر دوم اقتصاد فضا، کشورهاي اروپايي دريافتند که در پروژههاي ملي قادر به رقابت با ديگر ابرقدرتهاي فضايي نيستند. از اين رو در سال ۱۹۷۵ آژانس فضايي اروپا تشکيل شد تا اهدافي مانند همکاري بين کشورهاي اروپايي در تحقيقات و فناوري فضايي را پيش ببرد. اما اين سازمان با توجه به ماهيت دولتي خود کاري از پيش نبرد و تغييري در ساختار صنعت فضايي اروپا ايجاد نکرد و مراکز اين صنعت در اروپا به همان کشورهاي آلمان، فرانسه و ايتاليا محدود ماند. گسترش شديد حضور شرکتهاي خصوصي در صنعت فضا و کاهش هزينه ادامه حيات آژانس فضايي اروپا را با چالش روبهرو ميکند و آن را به موقعيتي حاشيهاي ميراند. در بخش حملونقل فضايي، اروپا به استفاده از الگوي قديمي مناقصات دولتي و روکردهاي انحصاري گره خورده است. علاوه بر اين، بازار فضايي اروپا به دليل وجود نهادهاي بين دولتي و سياستهاي مختلف و اغلب ناهماهنگ امنيت ملي چندپاره شده است. نبود يک سياست مشترک دفاعي، صنعت فضايي اروپا را در موضع پايينتري نسبت به ايالات متحده و احتمالا چين قرار خواهد داد.
صنعت فضا و توسعه پايدار
امروزه بيشتر انسانها در کره زمين در زندگي روزمرهشان به محصولات صنعت فضايي وابستهاند. سرويسهاي ناوبري، پخش شبکههاي راديويي و تلويزيوني، شبکه کارتهاي اعتباري و بهروزرساني لحظهاي آبوهوا از آشناترين و پيش پا افتادهترين خدمات صنايع فضايي است که با تاروپود زندگي بشر گره خورده است. امروزه شرکتهاي خصوصي زيادي وجود دارند که يا صاحب ماهوارهاند يا در بخشي از فرآيند ساخت، آمادهسازي و پرتاب ماهوارهها به فضا ايفاي نقش ميکنند که اين شرايط در ۲۰ سال گذشته به وجود آمده است.
از سوي ديگر امکانات و تواناييهايي که بر اثر وجود گسترده ماهوارهها به دست آمده شامل مواردي چون بالابردن بهرهوري حملونقل، مديريت منابع طبيعي، کشاورزي، حفاظت از محيطزيست ميشود که صنعت فضايي را به يک منبع بالقوه و حتي بالفعل رشد اقتصادي، رفاه اجتماعي و توسعه پايدار تبديل ميکند و به نظر ميرسد حضور گسترده اين صنعت در آينده نه يک انتخاب بلکه يک ضرورت است.
سلبريتيها در راه فضا
رقابت بين شرکتهاي فضايي به امور اقتصادي و فني محدود نميشود و گاهي اوقات افراد سرشناس در اين زمينهها با هم به رقابت ميپردازند. موشک «نيوشپرد» شرکت بلو اوريجين قرار است امروز به فضا فرستاده شود و جف بزوس، بنيانگذار اين شرکت و سه مسافر ديگر را با خود به فضا خواهد برد. اين پرواز به صورت زنده پخش خواهد شد.
از سوي ديگر ريچارد برانسون ميلياردر انگليسي و بنيانگذار شرکت ويرجين گلکتيک دوم ژوئن اعلام کرد که در ۱۱ جولاي و زودتر از جف بزوس بنيانگذار آمازون يک پرواز فضايي انجام ميدهد. او در بيستم تيرماه به همراه پنج فرد ديگر که تمامي آنها از کارمندان شرکت او هستند، در قالب اولين پرواز فضايي سرنشيندار تجاري به فضا رفتند. با اين حال موشک نيوشپرد در ارتفاعي بالاتر از موشک ويرجينگلکتيک به پرواز درخواهد آمد و بدينترتيب اين شرکت عملکردي متفاوت از رقيب خود خواهد داشت. افراد سرشناس ديگري نيز اعلام کردهاند که قرار است با پرتابهاي بعدي اين شرکتها به سفر سياحتي فضا بروند.