مملکت، بدون گلبول سفید و اعصاب درد
اقتصاد نيوز/متن پيش رو در اقتصاد نيوز منتشر شده و بازنشرش در آخرين خبر به معناي تاييد آن نيست
محمد فاضلي/ اصليترين سازوکار اعتراض جامعه شده است همين نوشتن در اينترنت و با اين طرح به قول خودشان صيانت از حقوق کاربران فضاي مجازي دنبال کور کردن همين راه هم هستند، جامعه هم هيچ راه مؤثري براي اعتراض کردن، شنيده شدن و اثرگذاري پيش رو ندارد.
اما شرح مفصلش اينکه:بيماري عفوني که سراغ آدميزاد بيايد، گلبولهاي سفيد به عنوان بخشي از نظام ايمني بدن به عاملان بيماري – مثل ويروسها – واکنش نشان ميدهند. بدن تب ميکند و نشانههاي ديگر بروز ميدهد. جايي از بدن هم که آسيب ببيند – ضربه بخورد يا بريده شود – درد ميگيرد تا فرد را نسبت به خطر آگاه کند. بدني که گلبول سفيد و اعصاب درد نداشته باشد، زود از پا در ميآيد. حق اعتراض، و اختيار و توان انجام دادن و عملي کردن اعتراض به شيوه مؤثر هم براي جامعه درست عين گلبول سفيد و اعصاب درد ميماند. حق اعتراض و عملي شدن آن است که نشان ميدهد آنچه در حال بروز است، خوشايند جامعه نيست، بيماري وارد جامعه شده و نارضايتي و آسيب خلق ميکند. جامعه بدون حق اعتراض و فاقد قدرت عملي کردن اين حق، درست مانند بيماري که گلبول سفيد ندارد تا به ويروس واکنش نشان دهد و بدن تب کند، ظاهراً بيسر و صدا، زير بار مسائل از پا درميآيد.
ويروسي که سد گلبول سفيد نباشد و تيغي که اعصاب درد سوزش برش آنرا به فرد نرسانند، کار خودشان را ميکنند و بدن نابود ميشود. سياستمدار، مدير يا صاحبمنصبي هم که کار اشتباه ميکند و کسي را جلوگيريکننده نبيند، اولاً به کار اشتباهش ادامه ميدهد و کم کم امر بر او مشتبه ميشود که کارش هم درست است.
انباشته و حلنشده باقي ماندن مسائل ايران امروز – از خوزستان تا هر جاي ديگري – تا اندازه زيادي محصول تعريف نشدن حق اعتراض مؤثر و عملي نشدن آن است. بوروکراتها و تکنوکراتها تصميم گرفتند فلان اراضي را زير کشت ببرند، کارشناسان مخالف بودند،محيطزيستيها اعتراض داشتند و مردم عادي به گرفتن زمينهايشان رضايت نداشتند، اما اعتراض تعريفشده نبود، صدايي شنيده نشد و کار غلط انجام شد.
کارشناسان فني و محيطزيستيها به جايابي نادرست سد معترض بودند، اما سازوکاري براي اعتراض مسالمتآميز نبود، زورشان هم به جايي نرسيد. سد ساخته شد و ماند روي دست سرزمين ايران. کارشناسان، طرفداران محيطزيست و مردم عادي به شيوه اکتشافات معدني، ساخت جاده، احداث خط انتقال آب و ... اعتراض دارند، اما هيچ سازوکاري براي اعتراض مؤثر تعريف نشده است. کار غلط در فقدان اعتراض مردم پيش ميرود، کسي پاسخ نميدهد، بياعتمادي افزايش مييابد و سرخوردگي و نارضايتي بيشتر ميشود.
امروز اکثريتي از جامعه به طرح ارائهشده به مجلس براي محدود کردن دسترسي به فضاي اينترنت (که البته اسمش را گذاشتهاند طرح صيانت) معترض است. منافع کسبوکارها، شرکتهاي بخش خصوصي، متخصصان فناوري اطلاعات و حتي مردم عادي که دلخوشيشان در اين فضاي اجتماعي همين اينترنت است، تهديد ميشود اما هيچ سازوکاري براي اعتراض مؤثر تعريف نشده است.
سياست و جامعهاي که اجازه بدهد اعتراض در زمان و مکان مناسب صورت گيرد، مسائلش راهحل پيدا ميکنند و مسائل چنان روي هم انباشته نميشوند که به نقطه بحراني برسند. جامعه و سياستي هم که راه اعتراض مؤثر را تعريف نکند و فقط در حرف از «حق مردم» سخن بگويد، آنقدر اشتباه ميکند و اشتباهاتش بر روي هم تلنبار ميشود که وضعيتي بحراني پيدا ميکند.
يک سؤال بسيار حياتي براي ايران امروز و آينده اين است که «مردم ا گر بخواهند اعتراض مؤثر به قانون، تصميم، رويه، رويکرد، آدم، مقام يا رخدادي داشته باشند، واقعاً – نه روي کاغذ – چه امکاني براي عملي کردن اعتراض خود دارند؟» و تا وقتي پاسخي قانعکننده و قابل تحقق به اين سؤال داده نشود، اشتباهات حکمراني، مديريتي و فردي؛ روندهاي فسادزا، مخرب محيطزيست و باعث فرسايش تمدني؛ و نارضايتي اجتماعي ناشي از اين روندها ادامه خواهد داشت.
جامعه بدون حق اعتراض مؤثر مثل بدن بدون گلبول سفيد و اعصاب ميماند که زنده نميماند.
منبع: کانال تلگرامي نويسنده