حکومت طالبان در افغانستان چگونه خواهد بود؟
فرارو/متن پيش رو در فرارو منتشر شده و بازنشر آن در آخرين خبر به معناي تاييدش نيست
پايگاه خبري "فارين پاليسي" در گزارشي ضمن پرداختن به تحولات جاري در افغانستان، سعي داشته به اين سوال پاسخ دهد که: دولت آتي افغانستان که گروه طالبان در آن نيرويِ غالب است، از چه مختصاتي برخوردار خواهد بود و خطرات احتمالي که افغانستان در ادامه راه به دليل درگيريهاي سياسي و حتي نظامي (در بُعد داخلي) با آنها رو به رو خواهد بود چه هستند؟
فارين پاليسي در اين رابطه مينويسد: «بر اساس آنچه منابع نزديک به رهبري طالبان اعلام کرده اند: رهبران طالبان يک شوراي دوازده نفره را براي حکومت بر افغانستان تشکيل خواهند داد و در اين مسير، به برخي چهرههاي دولت سابق افغانستان نيز (که از حمايت آمريکا برخوردار بود)، پيشنهادهايي را جهت اداره برخي وزارتخانهها (به انتخاب خودشان) ارائه خواهند کرد تا شايد از اين طريق بتوانند دولتي را در افغانستان مستقر سازند که براي جامعه بين المللي قابل قبول باشد و کشورهاي مختلف جهان آن را به رسميت بشناسند.
به گزارش فرارو، سه فرد از طالبان که بيشترين قدرت را در شوراي رهبري طالبان خواهند داشت به ترتيب: "ملاعبدالغني برادر" (يکي از بنيانگذارانِ گروه طالبان)، ملا محمد يعقوب (فرزند بنيانگذار طالبان يعني ملامحمدعمر و چهره اصلي پيروزي نظامي برق آساي اخير طالبان در افغانستان)، و خليل حقاني (يکي از چهرههاي ارشد شبکه حقاني که در طول ۲۰ سال اخير متهم به انجام اقدامات تروريستي مختلف بوده و از سوي سازمان ملل متحد و دولت آمريکا هدفِ تحريم است)، خواهند بود.
در دولت جديد افغانستان از پُستهايي نظير "امير" (که ملا عمر رهبر سابق طالبان با آن شناخته ميشد) و يا "رئيس جمهور" خودداري خواهد شد و در عوض، با ايجاد شوراي مذکور، زمينه براي درگيريهاي گروهي و جناحي (در داخل طالبان) هموار ميشود. از سويي، اين شورا بايد با مخالفتهاي جدي عليه گروه طالبان که اکنون در "دره پنجشير" وجود دارد نيز مقابله کند.
طالبان در تاريخ ۱۵ آگوست سال جاري ميلادي در چهارچوب کارزار نظامي خود عليه دولت افغانستان، کنترل اين کشور و به طور خاص شهر کابل را به دست گرفت. دولت سابق افغانستان به رياست جمهوري "اشرف غني" و تمامي نيروهاي امنيتي در کابل، يک شبه ناپديد شدند و عملا راه را براي طالبان جهت اوج گيري در صحنه افغانستان هموار ساختند.
پيروزي طالبان در افغانستان، اندکي پس از اجرايي شدنِ تصميم "جو بايدن" رئيسجمهور آمريکا مبني بر خارج کردن نظاميان آمريکايي از افغانستان حداکثر تا تاريخ ۳۱ آگوست سال جاري ميلادي (روند خروج نيروهاي آمريکايي تا قبل از تاريخ مذکور، تا حد زيادي عملياتي شد)، رنگ واقعيت به خود گرفت.
رهبري طالبان به نقل از بسياري از منابع نزديک به طالبان و حتي دشمنان آن، سعي دارد تا جاي ممکن در استقرار دولت و سازوکارهاي حکومتي جديد خود در افغانستان، جامع و فراگير به نظر برسد. در اين راستا، گفتکوهاي غيررسمي از مدتي قبل با به اصطلاح "شوراي هماهنگيِ افغانستان" که توسط: رئيس جمهور سابق اين کشور يعني "حامد کرزاي"، "عبدالله عبدالله" وزير خارجه سابق افغانستان و رهبر سابق هيات نماينده دولت افغانستان در امر انجام مذاکرات صلح، و "گلبدين حکمتيار" يکي از جنگ سالاران سابق افغانستان، ايجاد شده، آغاز شده است. بخش مهمي از اين تلاش طالبان، براي کسب پذيرش بين المللي انجام ميشوند. طالبان بارها اعلام کرده اند که به دنبال اِعمال مجازات عليه حاميان دولت قبلي افغانستان نيستند و از برخي حقوق تضمينشده در قانون اساسي اين کشور نظير حقوق زنان، آزادي بيان و احترام به حقوق بشر نيز حمايت خواهند کرد (البته که تا به امروز برخي گزارشها خلاف آنچه طالبان ميگويند، مطرح شده اند از جمله اينکه طالبان برخي روزنامهنگاراني را که با رسانههاي خارجي همکاري داشته اند و يا حتي اعضاي خانواده آنها را هدفِ اقدامات خصمنانه قرار داده اند. در اين رابطه گزارشهاي ديگري نيز منتشر شده اند که نشان ميدهند در ولايات مختلف افغانستان نظير هرات، غزني، فارياب، و بلخ، آن دسته از افرادي که در ماههاي اخير به جبهه ضدطالبان پيوستهاند، در مقابل منازل خود هدف شليک گلوله قرار ميگيرند).
با اين همه، "سهيل شاهين" سخنگوي طالبان درگفتگو با بي بي سي گفته است: "انتظار ميرود که ملاعبدالغني برادر و يعقوب وارد کابل شوند و کرسي خود را در ارگ رياست جمهوري افغانستان ظرف چند روز آينده تحويل گيرند".
يکي از منابع نزديک به ملاعبدالغني برادر و ملا محمد يعقوب گفته که آنها مايلند تا شوراي حاکم بر افغانستان شاملِ "احمد مسعود" فرزند فرمانده سرشناس جبهه ضدطالبان يعني "احمد شاه مسعود" که دو روز قبل از انجام حملات ۱۱ سپتامبر به آمريکا ترور شد نيز باشد. با اين حال تحقق اين مساله دور از انتظار است. مسعود يک جبهه مقاومت در دره پنجشير افغانستان شکل داده است. منطقهاي که حدودا ۱۰۰ مايل تا کابل پايتخت افغانستان فاصله دارد. ولايت پنجشير در دوران رژيم سابق طالبان (در فاصله سالهاي ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱) نيز از کنترل طالبان خارج بود. منابع نزديک به مسعود گفته اند که وي قصد دارد همچنان به مسير خود در مقاومت عليه گروه طالبان ادامه دهد.
مقاومتهاي مسلحانه اخير هواداران مسعود در ولايت پنجشير افغانستان به وضوح حاکي از اين است که اين گروه از ظرفيتهاي قابل توجهي برخوردار است و احتمال اينکه افغانستان وارد دورهاي جديد از جنگ داخلي شود کاملا وجود دارد. شايان ذکر است که در ديگر ولايات افغانستان (و به طور خاص در مناطق کوهستاني آن ها) نظير بغلان، تخار، و کاپيسا نيز مقاومتهايي در برابر گروه طالبان شکل گرفته است.
اضافه بر اين، تلاشهاي طالبان جهت تحکيم قدرت و کنترل خود بر دولت افغانستان با اختلافات و درگيريهاي جناحي و گروهي نيز رو به رو شده است. طالبانِ قديمي که عمدتا از نواحي جنوبي و پشتون خيزِ افغانستان بودند اکنون جاي خود را يه يک نسلِ جديدتر داده اند که از رهبران شورشي ازبک و تاجيکيِ بيشتري تشکيل ميشوند. از سويي، شبکه حقاني نيز نقش قابل توجهي را در فتح کابل و احاطه بر آن بازي کرده است.
گروه حقاني کنترل امنيت کابل را بر عهده دارد و در اين شهر نيروي برتر است. مسالهاي که در نوع خود تا حد زيادي گروهِ قندهار در چهارچوب طالبان را که رهبري آنها را ملاعبدالغني برادر برعهده دارد را عصباني کرده است. در شمال افغانستان، رهبران ازبک و تاجيکِ طالبان، چهره افراطي تري دارند و قصد دارند که خود را اثبات کنند.
دراين راستا، برخي از جنگ سالاران شماليِ ازبک افغانستان نظير "عبدالرشيد دوستم" و "عطا محمد نور"، به احتمال فراوان همچنان با دشمني گسترده از جانب طالبان رو به رو خواهند شد. عبدالرشيددوستم همان فردي بود که پس از حمله سال ۲۰۰۱ آمريکا به افغانستان و خلع طالبان از قدرت، به نحو فجيعي شمار زيادي از افراد مسلح طالبان را کشت.
علي رغمِ کنترل تقريبا کاملِ طالبان بر افغانستان، جامعه بين المللي حداقل تا سه ماه براي اعطاي شناسايي ديپلماتيک به رژيم جديد طالبان بايد صبر کند. اين مساله مورد تاييد برخي نيروهاي سياسي دولت سابق افغانستان و حتي خود طالبان نيز بوده است. يکي از منابع نزديک به گلبدين حکمتيار گفته که خطوط قرمز نظيرِ: حراست از جمهوري افغانستان، برگزاري انتخابات، اخترام به حقوق بشر و حقوق زنان و آزادي بيان، بايستي قويا رعايت شوند و به آنها احترام گذشته شود.
با اين حال برخي تحليلگران و چهرههاي سياسي ديگرِ افغانستان (که به ظرط ناشناس ماندن سخن ميگويند) تاکيد دارند که بعيد است طالبان اين شروط و قيود را بپذيرند. آنها معتقدند که طالبان اساسا نميدانند که دموکراسي چيست و کاملا نيز اطلاع دارند که در صورت برگزاري انتخابات، بعيد است که پيروز يک انتخابات در کشورشان باشند».