سرمقاله اعتماد/ ضرورت تغییر تفکر نظام سلامت

اعتماد/ « ضرورت تغییر تفکر نظام سلامت » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته حمیدرضا شاعری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
روز جهانی ایدز یک روز نمادین برای جلب توجه، آگاهیرسانی، همدلی و همپیمانی در پاسخ به بیماری ناشی از ویروس HIV است و نظیر تمام حرکتهای نمادین، این روز با شعاری که از سوی سازمان بهداشت جهانی و مشخصا تشکیلات ایدز جهانی یا UNAIDS انتخاب میشود، در تمامی کشورهای جهان بزرگ داشته میشود. از این مقدمه که بگذریم، قصه ایدز به واقع دردناک و تراژیک است و همانند تمام رخدادهای عصر حاضر، هر تراژدی و بحرانی که به ایران میرسد، با اندوه و چه بسا سهلانگاری خاص ایرانی، بسی سهمگین و غمگینتر میشود. به کرونا بنگریم: در این دو سال و اندی چه مصیبتها که بسیار بزرگتر و سنگینتر از خود کرونا بود بر ما ایرانیان وارد نشد و جالب اینکه همین تیم فکری و تصمیمگیرنده کرونا طی ٣٥ سال گذشته ارابه ایدز ایران را نیز راندهاند و میرانند! ایدز همانند بسیاری از بیماریها و بحرانها و آسیبها، پدیدهای پویا و دائمالتغییر است. به کرونا بنگریم: واکسن میسازیم و چندی بعد سویهای جدید از ویروس پدیدار میشود که به واکسن ساخت بشر چشمک میزند! جالب است بدانیم که در مورد HIV تنها در طول یک شبانهروز، تمامی میلیونها امکان موتاسیون (جهشژنتیکی) در بدن یک فرد مبتلا صورت میپذیرد و این دقیقا دلیل عدم توانایی بشر در دستیابی به واکسن موثر طی ٤٠ سال گذشته در مقابله با این ویروس بوده است. حال برگردیم به قصه مدیریت بحران ایرانی و اینکه چرا من معتقدم که تیم تفکر سلامت در نظام بهداشتی ما دچار فرسودگی است و این ادعا را تنها با ذکر چند تجربه در این خصوص مطرح و قضاوت را به شما میسپارم:
- در پاسخ به پاندمی کووید، کدام اقدام و تصمیم تیم تفکر نظام سلامت مطابق با اصول اپیدمیولوژیک (علم همهگیرشناسی) بوده است؛ انکار اپیدمی؟! منسوخ دانستن قرنطینه؟! پذیرش وقوع بحران با اکراه؟!
قربانی کردن سلامت جامعه به بهای سیاست؟! در تقابل قرار دادن دین و دانش در پاسخ به پدیدهای که تاریخ بشر حکایت از برتری و موفقیت تفکر ایرانی - اسلامی در پاسخ به بیماریهای عالمگیر داده است؟! عدم بهرهگیری از ظرفیتهای دینی و مذهبی و عرفی در پاسخ به کووید؟! دیدگاه منفعتطلبانه مدیران سلامت درخصوص واکسن و درمان کووید؟! قرنطینههای ابتر و صوری؟! عدم آیندهنگری و سوء مدیریت؟! و … دهها و دهها تصمیم نادرست و خطرناک.
- اما در مورد ایدز؛ از یکسو معتقدیم که الگوی سرایت HIV به سرایت جنسی غالب شده و از دیگر سوی دستور منع توزیع وسایل پیشگیری از سرایت جنسی (مشخصا کاندوم) را صادر می کنیم!
- خدمات تخصصی مرتبط با ایدز و به ویژه مشاوره و آزمایش داوطلبانه HIV موسوم به VCT را در مراکز و مکانهای فاقد امکانات مشاورهای و اساسا بدون مشاوره ارایه میدهیم تا فجایعی نظیر رخداد روستای چنار محمودی رخ دهد!
- از ارایه اطلاعات و آگاهیهای حداقلی در زمینه سلامت جنسی به نوجوانان و جوانان و جمعیتهای در معرض خطر نه تنها مانع میشویم، بلکه طرح اینگونه مسائل را به مثابه جرم میانگاریم!
- پاسخ به ایدز را کاملا دولتی و امنیتی میکنیم تا ایدز همانند بسیاری از آسیبها در لایه های پنهان جامعه پنهانتر شود!
- میلیونها دلار از سهم ایران در برنامه ایدز سازمان ملل موسوم به Global Fund را در مسیرهای معلومالحال و منافع شخصی به هدر میدهیم و دریغ از یک ریال که در مسیر درست و به نفع مبتلایان صرف کنیم!
- داروی مجعول و تخیلی ایدز میسازیم و جالب اینکه امروز حتی زیر بار پذیرش وقوع چنین افتضاحی نمیرویم!
به نظر شما تیم تفکر نظام سلامت نباید همانند ویروسها دستخوش جهش، ارتقا و تغییر شوند؟!