سفری فراتر از روابط دوجانبه
اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمدصالح صدقیان/ سفر اخیر مشاور امنیتی امارات به ایران و تلاش دو کشور برای بهبود روابط، هرچند دیر صورت میگیرد اما از اهمیت بسیاری برخوردار است. این سفر را نباید صرفا در چارچوب ارتقای روابط دوجانبه نگریست. شیوع پاندمی کرونا بسیاری از موضوعات در جهان را تحت تاثیر خود قرار داد و تبعات بسیار زیادی داشت که از جمله آنها میتوان به تشدید مشکلات اقتصادی در بسیاری از مناطق جهان از اروپا و امریکا گرفته تا خاورمیانه اشاره کرد. امارات و عربستان سعودی نیز تحت تاثیر مشکلات اقتصادی ناشی از شیوع کرونا پس از 10 سال کشمکش و تقابل با کشورهایی نظیر ایران، سوریه، لبنان، عراق و یمن به این نتیجه رسیدند که در یک منطقه پرآشوب امکان پیشرفت و بهتر کردن شرایط وجود ندارد و منطقه باید به سوی ثبات و همکاری اقتصادی حرکت کند. در همین روزهای اخیر، رییسجمهور ترکیه به قطر سفر کرد و گفتوگوهایی در خصوص همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاریهای مشترک میان آنکارا و دوحه انجام شد، وزیر خارجه امارات عازم سوریه شد و دمشق و ابوظبی گام بزرگی در راستای اصلاح روابط برداشتند و همچنین سفر مقامهای ارشد امارات به ترکیه اتفاق افتاد که طی آن نیز موضوعات اقتصادی از جمله مهمترین مباحث مطرح شده بود. به روابط ایران و امارات و همچنین سفر شیخ طحنون به تهران باید در چارچوب امنیت منطقهای و همکاری اقتصادی میان دو کشور توجه کرد. در حال حاضر روابط ایران با سازمان همکاری اقتصادی (اکو) و پذیرش عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای اهمیت بسیاری دارد و امارات در صورت همکاری با تهران میتواند روابط تجاری خود را با کشورهای آسیای میانه بنا کند. این همکاری میتواند به نفع هر دو کشور امارات و ایران باشد. هر دو کشور دریافتهاند که روابط دوجانبه تنشآلود به منافع ملی آنها آسیب میرساند و همین درک مشترک سبب شده تا آنها بار دیگر در مسیر تقویت روابط دوجانبه گام بردارند.
از سوی دیگر همزمانی این سفر با گفتوگوهای برجامی در وین توجه کارشناسان را به خود جلب کرده است؛ بعید به نظر میرسد که ارتباط مستقیمی میان این دو موضوع وجود داشته باشد اما واقعیت این است که نگاهی به سابقه کشورهای حاشیه خلیجفارس به خصوص عربستان و امارات در موضوع پرونده هستهای ایران باعث میشود که نتوان به سادگی از کنار این همزمانی عبور کرد. ریاض و ابوظبی در دهه 2010 میلادی – چه پیش از به ثمر رسیدن برجام و چه پس از خروج ایالات متحده از این توافق – رویکرد مثبتی نسبت به توافق هستهای ایران نداشتند و نه تنها دونالد ترامپ، رییسجمهور پیشین ایالات متحده را به خروج از برجام تشویق کردند بلکه از خواستند سیاست فشار حداکثری را علیه ایران دنبال کند. در حال حاضر آنها با یک بازبینی جدی در سیاستهای خود نظرات خود را در این زمینه تغییر دادهاند و ایالات متحده نیز نقش مهمی در این زمینه ایفا کرده است. امروزه نظر کشورهای حاشیه خلیجفارس به برجام متفاوت از گذشته است و آنها که احتمال میدهند گفتوگوهای هستهای در وین به نتیجه برسد و گشایشهایی در روابط ایران و ایالات متحده ایجاد شود، میکوشند پیش از پایان این گفتوگوها خود را به تهران نزدیک کرده و روابط را بازسازی کنند.
باید در نظر داشت در منطقه خاورمیانه هر تنشی میان کشورهای منطقه با کشورهای فرامنطقهای روی تمام موضوعات از جمله روابط میان کشورهای منطقه اثر میگذارد. زمانی که چنین شرایطی وجود دارد و متاثر از اتفاقات بیرونی امکان هر تغییری در روندهای منطقهای مطرح است، باید سیاستهای جمهوری اسلامی ایران به صورت کاملا منسجم در جهان دنبال شود. تجربه نشان میدهد روابط ایران و قدرتهای فرامنطقهای خیلی زود روی روابط تهران با سایر کشورهای منطقه تاثیر خود را نشان میدهد. این شرایط بیش از 70 سال وجود داشته و پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این شرایط تشدید شد.
تا امروز نیز جمهوری اسلامی ایران موفق نشده روابط خود را با کشورهای منطقه به نحوی مستحکم کند که این روابط از تنشهای فرامنطقهای به دور باشد و تحت تاثیر روابط ایران و کشورهای فرامنطقهای قرار نگیرد. از همین رو تنشزدایی در منطقه و تقویت روابط با کشورهای خاورمیانه نیاز به یک پیوست بیرونی نیز دارد و باید روابط تهران با کشورهای بزرگ و قدرتهای جهانی نیز مدیریت شود تا تحت تاثیر این روابط، روابط تهران با همسایگان خود و کشورهای منطقه دچار چالش جدی نشود.