همپیمان نامطمئن؛ تضاد منافع ایران و روسیه در قرهباغ
هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روسیه چگونه به تحقق اهداف آذربایجان و ترکیه کمک میکند؟
فاطمه کلانتری| در روزهایی که نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان بهشدت تحت فشار قرار گرفته است تا در واکنش به آنچه از سوی معترضان، ناکارآمدی دولتش در دفاع از حقوق ارامنه قرهباغ کوهستانی عنوان میشود، کنارهگیری کند؛ وی در تازهترین سخنرانی خود در تلویزیون این کشور، روسیه را هدف طعنههای خود قرار داده و میگوید: «نظامها و سازوکارهای امنیتی خارجی که ارمنستان در آنها حضور دارد، وقتی موضوع حفاظت از امنیتمان و امنیت ملی ارمنستان مطرح میشود، ناکارآمد هستند». سازوکاری که پاشینیان آن را ناکارآمد میداند، اشارهای به پیمان امنیت دستهجمعی است که ارمنستان یکی از ۶ کشور عضو و روسیه مهمترین عضو آن است.
نخستوزیر ارمنستان پیشتر نیز وابستگی و اتکای تنها به روسیه برای تضمین امنیت خود را یک اشتباه راهبردی برای کشورش خوانده بود. پاشینیان در جریان یک مصاحبه با رسانه ایتالیایی گفت:«کشورش در حال چشیدن ثمرات تلخ اشتباه استراتژیک اعتماد به روسیه و سپردن تقریباً انحصاری مسئولیت دفاع از کشورش به مسکو است». نیکول پاشینیان در سخنرانی اخیر خود همچنین بار دیگر از خواست کشورش برای عضویت دادگاه بینالمللی کیفری (ICC) پرده برداشت؛ این اراده ایروان در حالی مطرح میشود که این دادگاه برای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در رابطه با جنگ اوکراین، قرار بازداشت صادر کرده است و الحاق ارمنستان به آن به این معنی است که اگر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه پا به ارمنستان بگذارد، ایروان موظف است که او را دستگیر کند.
۲۰ شهریورماه نیز ارمنستان اقدام به برگزاری رزمایشی مشترک با حضور ۸۵ سرباز آمریکایی کرد؛ مانور ۱۰روزه «شریک عقاب» اگرچه در مقیاس کوچک و تنها برای آماده کردن نیروهای ارمنی برای شرکت در ماموریتهای بینالمللی حفظ صلح برگزار شد اما آخرین مورد از مجموعه اقداماتی است که وزارت امور خارجه روسیه آن را «اقدامات غیردوستانه» متحد سنتی خود میداند. ارمنستان نیز همزمان با بالا گرفتن تنشها بر سر بسته شدن کریدور لاچین، با امتناع از اجازه برپایی رزمایش سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه در خاک خود خشم مسکو را برانگیخت. ایروان در جریان محاصره ارامنه ساکن در منطقه قرهباغ نیز بارها از نیروهای حافظ صلح روسیه به دلیل ناتوانی در باز نگه داشتن کریدور لاچین و نیز بیتوجهی نسبت به درگیریهای کوچک پراکنده در طول مرز انتقاد کرده بود. در جریان انسداد لاچین و محاصره ۹ماهه منطقه قرهباغ کوهستانی توسط نیروهای آذربایجانی، مردم این منطقه با کمبود شدید غذا، دارو و انرژی مواجه بودند که وضعیت این منطقه را حتی پیش از حمله آذربایجان در هفته گذشته به مرز بحران رسانده بود.
وزارت امور خارجه روسیه در بیانیهای در واکنش به اظهارات اخیر نیکول پاشینیان درباره ناکافی بودن حمایت روسیه، نخستوزیر ارمنستان را مقصر حوادث اخیر در این کشور دانسته و اعلام کرد، نخستوزیر ارمنستان فریب غرب را خورده است. مسکو همچنین به نیکول پاشینیان هشدار داد که با تلاش برای خراب کردن روابط با مسکو مرتکب اشتباه بزرگی شده است. در بخشی از این بیانیه آمده است، سخنان اخیر نخستوزیر ارمنستان حاوی حملات غیرقابل قبولی برای روسیه و تلاش برای رهایی از مسئولیت در قبال شکست در سیاست داخلی و خارجی است.
زمانی که دور جدید درگیریها در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز شد، ترکیه به حمایت از آذربایجان پرداخت و تسلیحات، مشاوره راهبردی و جنگجوهای میدانی از جمله صدها شورشی سوری را در اختیار آذریها قرار داد؛ در مقابل اما روسیه علناً موضعی بیطرفانه اتخاذ کرد و پوتین به خبرنگاران گفت که در تماس مستمر با پاشینیان و نیز با الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان است و اینکه وی از هیچیک از طرفین درگیری جانبداری نخواهد کرد.
همچنین با همین رویکرد بود که در نهایت روسیه توانست مذاکرات پایان مناقشه را در مسکو برگزار کرده و جایگاه خود را در منطقه قفقاز جنوبی تثبیت کند؛ روسیه در مقایسه با آبخازیا، اوستیای جنوبی، کریمه یا شرق اوکراین، نفوذ کمتری در قرهباغ داشت. این کشور هیچ نیروی حافظ صلح، هیچ اقلیت قومی روسی یا شهروندان پراکنده روسی در قرهباغ نداشت و هیچ دسترسی مستقیم منطقهای به صحنه درگیری میسر نبود؛ این موضوعی بود که در مسکو از آن تحت عنوان ضعف امنیتی غیرقابل قبول یاد میشد. جنگ دوم قرهباغ توانست زمینه را برای عملیاتی کردن خواست کرملین در منطقه فراهم کند و در این حالت روسها توانستند به بهانه برقراری صلح، نظامیان خود را وارد این منطقه کنند. روسیه پیش از این نیز خواهان اعزام حافظان صلح به منطقه بود اما پیش از سال ۲۰۲۰، نه آذربایجان و نه ارمنستان از این ایده استقبال نکرده بودند.
تضاد منافع ایران و روسیه در قرهباغ
جنگ دوم قرهباغ پیامدهای متضاد امنیتی و سیاسی برای ایران به بار آورد؛ به دلیل قرار داشتن منطقه مورد نزاع در نزدیکی مرزهای ایران، تحولات امنیتی و تغییرات ژئوپلیتیکی، بر وضع امنیتی و منافع ایران اثرگذار بود. در طول سالها تهدیدهای مرزی ایران عمدتاً متوجه پاکستان و افغانستان در شرق و عراق در غرب بود اما در جنگ دوم قرهباغ، نوار مرزی شمال غربی کشور بهطور مستقیم تحت تاثیر جنگ قرار گرفت بهطوریکه روستاهای خداآفرین و اصلاندوز با اصابت تعداد زیادی راکت و خمپاره و سقوط پهپاد مواجه شد. همچنین برای اولین بار پس از جنگ اول قرهباغ در ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی، نیروهای مسلح ایران در منطقه به حالت آمادهباش کامل درآمدند و یگانهایی از ارتش و سپاه به منطقه اعزام شدند که سابقه چنین حجمی از نیروها در شمال غرب کشور بعد از جنگ اول قرهباغ وجود نداشت. دیگر پیامد جنگ دوم قرهباغ برای ایران آن بود که ایران عملاً از فرآیند صلح و تحولات این منطقه کنار گذاشته شد؛ در دوره نخست جنگ، ایران برای کنترل بحران از راه میانجیگری تلاشهای زیادی کرد بهگونهای که علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت و محمود واعظی، معاون وقت وزیر امور خارجه بهصورت مداوم در حال سفر به باکو و ایروان برای رایزنی بودند. پس از این رایزنیها نیز بود که بیانیه تهران در ۷ می۱۹۹۲ امضا شد، هرچند با پیشرویهای ارمنستان در منطقه و اشغال شوشا، این سیاست ناکام ماند؛ این در حالی است که در جریان جنگ دوم قرهباغ و پس از آن سیاست خارجی ایران در وضعیت حاشیهای و انفعالی قرار گرفت. روسیه در این فرآیند با کنار گذاشتن ایران و ترکیه محوریت تحولات را در دست گرفت. ولی کالجی، تحلیلگر مسائل قفقاز در مقالهای با عنوان «روسیه و ایران در قفقاز جنوبی از هم جدا میشوند» مینویسد: «بهرغم برخی شباهتها در رویکرد ایران و روسیه در قبال مناقشه بین ارمنستان و آذربایجان از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تهران و مسکو در سالهای اخیر در مورد کریدور زنگزور، تأثیرات احتمالی آن بر مرز ایران با ارمنستان و روابط اسرائیل با آذربایجان از هم فاصله گرفتهاند. روابط روسیه با اسرائیل و نیاز این کشور به حفظ روابط اقتصادی و گزینههای ترانزیتی با آذربایجان و ترکیه پس از جنگ اوکراین، مسکو را به سمت رویکردی انعطافپذیر در قبال تحولات قفقاز جنوبی سوق داده است که به نفع ایران نیست. این امر ائتلاف نانوشته ایران، ارمنستان و روسیه را مختل کرده و در مرزهای شمال غربی ایران یک معضل امنیتی و استراتژیک ایجاد کرده است. روسیه برخلاف ایران با کریدور زنگزور مخالفت نکرده است. بهعنوان مثال، میخائیل بوچارنیکوف، سفیر روسیه در آذربایجان در اظهاراتی عنوان کرده است:«پروژه موسوم به کریدور زنگزور که باکو میخواهد از طریق خاک ارمنستان با نخجوان ارتباط بیوقفه داشته باشد، همه پایهها را برای اجرا دارد و من اختلاف لاینحلی در این موضوع نمیبینم». ایران موضع متفاوتی اتخاذ کرده و بهشدت نگران تحقق این کریدور است که در منظر خود خطر مسدود شدن یا تخریب احتمالی مرز خود با ارمنستان را بهدنبال دارد.»
یکی دیگر از پیامدهای تحولات اخیر در قرهباغ که موجب نگرانی شدید تهران شده است، حضور اسرائیل به صورت گسترده در مرز ایران است؛ با توجه به اینکه یکی از عوامل موفقیت آذربایجان در جنگ اخیر، تجهیز ارتش این کشور با پهپادها و تسلیحات کشورهایی مثل ترکیه و اسرائیل بود و همین امر نیز موجب شد تا در جشن پیروزی پس از جنگ، پرچم اسرائیل توسط مردم آذربایجان در کنار پرچم این کشور به اهتزاز درآید.
آنچه تا امروز از آن اجتناب شده است
«اگر سیاستی مبنی بر مسدودکردن مرز ایران و ارمنستان وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی با آن مخالفت خواهد کرد؛ چراکه این مرز، یک راه ارتباطی چندهزار ساله است.» و «جمهوری اسلامی، سیاستها و برنامههایی را که منجر به بستهشدن مرز ایران و ارمنستان شود، هرگز تحمل نخواهد کرد.» این جملات در دیدار با رهبر انقلاب با رؤسایجمهوری ترکیه و روسیه در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۱ بیان شده است؛ سخنانی که سیاست جمهوری اسلامی ایران را در قبال تحولات قفقاز جنوبی بیان کرده و بارها نیز از سوی مقامات کشور بهعنوان خط قرمز مورد تاکید قرار گرفته است. در همین چهارچوب نیز سرکنسولگری ایران در استان سیونیک ارمنستان در ۲۹ مهرماه ۱۴۰۱ افتتاح شد. حسین امیرعبداللهیان در مراسم افتتاحیه این دفتر دیپلماتیک گفت: «تصمیم جمهوری اسلامی برای تاسیس کنسولگری در کاپان نشانه عمق تاریخ روابط دو کشور است.» وی همچنین عنوان کرد که ایران برای گشایش سرکنسولگری ارمنستان در شهر تبریز آماده است. در این میان سیاستهای اعلامی و عملیاتی روسیه نیز حاکی از آن است که کرملین اگر حتی تا پیش از جنگ اوکراین نیز خواهان عدم تغییر مرزها در منطقه قفقاز و جلوگیری از پیشرویهای جمهوری آذربایجان بود اما اکنون ملاحظاتی دارد که منجر شده در این حوزه سیاستهایی همراستا با باکو و آنکارا اتخاذ کند؛ ملاحظاتی که بسیاری از تحلیلگران آن را فضای ترانزیتی ایجادشده از سوی ترکیه برای روسیه در جریان جنگ و همچنین استفاده از کریدور زنگزور میداند که با سرمایهگذاری آذربایجان و ترکیه، گذرگاهی آماده را در اختیار مسکو قرار میدهد تا مسکو را از مسیر نیمهکاره عبور از ایران حداقل در برهه کنونی جنگ، بینیاز کند. ایران در این شرایط موضوع عدم تغییر ژئوپلیتیک مرزها و حفظ مرز تاریخی خود با ارمنستان را بهعنوان خط قرمز عنوان کرده است اما در مقطع کنونی مشخص نیست تهران برای حفظ این سیاست تا کجا پیش خواهد رفت؟