9
0
559
9
0
559
شاعرانه/ /با رفتنت بهانهی یک داستان شدی
آخرين خبر
بروزرسانی
آخرین خبر/با رفتنت بهانهی یک داستان شدی
حالا که میروی چه قَدَر مهربان شدی
حالا که میروی به چه دل خوش کنم عزیز ؟
اینجا بمان که با نفسم توامان شدی
"هرگز نبوده قلب من این گونه گرم و سرخ"
زیرا تو در تمامِ صفتها جوان شدی
یادش بخیر سبزی و باغی که داشتیم
با رفتنت بهانهی فصلِ خزان شدی
"دستم نمیرسد که در آغوش گیرمت"
ای ماه من ستارهی هفت آسمان شدی
حالا که میروی به خدا میسپارمت
حالا که میروی به خدا مهربان شدی
جویا_معروفی
اخبار بیشتر درباره
اخبار مرتبط
8
1
496
6
0
567
6
0
534
5
0
501
5
1
390
5
1
390
اخبار بیشتر درباره
پس از این بخوانید
به " تو " که میرسم مکث میکنم
پروانه چون بسوزد آخر خلاص یابد
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
یک دم از خیالِ من نمی روی
بخشی از کتاب/ زندگی در اینجا و اکنون
آنکه باد میکارد، طوفان درو میکند....
دو خط کتاب/ لازم نیست همه چیز را بگویی
حسین علیزاده «دستگاههای موسیقی ایران» را منتشر میکند
«به شرط آفتاب» چاپ دهمی شد
