داستان غلط املایی در عنوان کتاب تازه مصطفی مستور چیست؟
آخرين خبر/ از حياط خونه که زدم بيرون پياده رفتم طرف خونه. چند قدم که برداشتم باز اون فکر هميشگي اومد سراغم. درست نميدونم اما از دو سال پيش که مامان و بابا از هم جدا شده بودند، هر وقت مامان را تو حياط خونه ميديدم اون فکر مسخره مياومد سراغم. منظورم اينه که تا چند روز ميخواستم رئيس جمهوري، شهرداري، وکيلي وزيري چيزي بودم و ميتونستم دستور بدم يک روز را به اسم «روز عروس» اسمگذاري کنند و تو اون روز همه زنهاي شهر از پير و جوون گرفته تا مجرد و متاهل تا بچه و بزرگ و سالم و مريض و آزاد و زندوني، همه لباس عروس بپوشند و بريزند تو خيابونهاي شهر و همه جا را قرق نور کنند. داستان «معسوميت» از زبان پسر جواني به نام مازيار روايت ميشود. روايت راوي اولشخص داستان نيز با زبان محاوره است. اين شخصيت که از ابتدا به نويسندگي علاقه داشته بهدليل شرايط زندگياش، طلاق پدر و مادر و خلافکار بودن پدرش نميتواند مدرسه را ادامه دهد و از مقطع راهنمايي ترک تحصيل کرده و در يک کارواش مشغول به کار ميشود. غلط املايي عنوان داستان نيز ناشي از کامل نبودن سواد راوي قصه است. معسوميت مصطفي مستور نشر_مرکز داستان ايراني انتخاب از پيج کافه کتاب افتاب مشهد