یک کتاب خوب/ زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
کافه کتاب/ کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست از دکتر آناهيتا چشمه علايي رماني عاشقانه است که به زنان و مرداني تقديم شده که دستکم يکبار شوريده سر عاشق و شيدا شدهاند. عنوان کتاب نيز مصرع اول از غزل شماره ۳۰ حافظ است. اين شعر که به غزل شيدايي معروف است، چنين ميباشد: زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست / راه هزار چاره گر از چار سو ببست. تا عاشقان به بوي نسيمش دهند جان / بگشود نافهاي و در آرزو ببست شيدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو / ابرو نمود و جلوه گري کرد و رو ببست ساقي به چند رنگ مي اندر پياله ريخت / اين نقشها نگر که چه خوش در کدو ببست يا رب چه غمزه کرد صراحي که خون خم / با نعرههاي قلقلش اندر گلو ببست مطرب چه پرده ساخت که در پرده سماع / بر اهل وجد و حال در هاي و هو ببست حافظ هر آن که عشق نورزيد و وصل خواست / احرام طوف کعبه دل بي وضو ببست خلاصه کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست داستان اين رمان درباره شيدا، پزشک ۲۵ سالهاي است که در شهر کوچکي به اسم هورماش مشغول گذراندن طرح است. شيدا دختر خونگرمي است و عاشق مهماني و جوشيدن با مردم است. اما در اين شهر کوچک مردم و همکارانش سرد هستند و کسي به دنبال برقراري ارتباط عميق نيست. بهنحوي اين شهر براي آنها يک مکان موقت است که دير يا زود آن را ترک ميکنند. تنها چيزي که براي شيدا ميماند تنهايي است: دلم به مبل روي بالکن خوش است و منظره زيباي زاگرس. غروبها من هستم و آسمان و کوهها و يک ليوان چاي پررنگ… و خدايي که همين نزديکيهاست. (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۲۰) هنگامي که تنهايي شدت ميگيرد و شيدا ديگر تحمل آن را ندارد به فکر پيدا کردن همدمي براي خود ميافتد. کسي که در کنار او احساس خوبي داشته باشد. خاطرات خود را مرور ميکند و از خواستگاريهاي عجيب و غريباش ميگويد. از آدمهايي که هيچکدام او را آنطور که بايد درک نکردهاند. در اين ميان به ياد بهروز، اولين کسي که با او رابطهاي خوب داشت، ميافتد. کسي که سالها پيش در دانشگاه با او آشنا شده بود ولي او را ترک کرده بود. در ادامه يک پيشنهاد عالي پيش روي شيدا قرار ميگيرد. دوستش سميرا به او پيشنهاد ميدهد که با هم به هند سفر کنند: اول ماه مي سال ۲۰۰۰ جشنهاي زيادي برپا ميشود، چون وارد هزاره سوم ميشويم. يک جشن هم در شهر چناي هند است. من ميخواهم بروم. آيا تو ميآيي؟ (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۴۵) شيدا به شدت از اين پيشنهاد استقبال ميکند و خود را آماده سفر ميکند که پس از سالها بهروز دوباره وارد زندگي او ميشود. احساسات شيدا نسبت به بهروز هنوز به شدت خود باقي است اما به دليل شرايط خاصي که وجود دارد، شيدا سفر را کنسل نميکند. او به سفر ميرود تا بهروز نيز در اين مدت کارهاي ناتمام خود را انجام دهد. اما همهچيز طبق نقشه پيش نميرود و… » مطالعه بخشهايي از کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست به صورت رايگان کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست درباره رمان زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست اين رمان اولين کتاب داستاني نويسنده است. کتابي که به ماجراي عاشقانه و تا حدودي عجيب شيدا ميپردازد. شيدا شخصيت برجستهاي دارد، دختري فهميده است که اساطير يوناني را ميشناسد، با بزرگان آشنايي دارد و کتابهاي آنان را مطالعه کرده است. اما با همه اينها در زندگي سردرگم است. گرفتار عشق بهروز است اما نميداند که آيا بايد همچنان گرفتار بماند يا نه. رفتارهاي عجيبي از خود نشان ميدهد و به طور کامل اجازه نميدهد عشق مسير زندگياش را مشخص کند. از طرف ديگر، بدون عشق هم چيزي ندارد و زندگياش پوچ به نظر ميآيد. شايد سفر هند بهترين اتفاق براي او باشد. براي اينکه به ذهنيات خودش سر و سامان بدهد و بتواند مسير مشخصي را دنبال کند. ماجراهاي کتاب بسيار محدود هستند و مخاطب در اين کتاب ۲۹۶ صفحهاي با حجم زيادي از اتفاقات جدي روبهرو نيست. بيشتر اتفاقات کتاب در حاشيه اتفاق ميافتد و حتي اگر رخ نميدادند، به داستان کتاب لطمهاي وارد نميشد. به عنوان مثال، در سفر هند، شرح ماجراها و اتفاقات جزئي بسيار زياد است. هرچند خواننده ممکن است از خواندن آنها لذت ببرد اما بايد در نظر گرفت که نبايد سهم بيشتر کتاب را به خود اختصاص دهد. داستان عاشقانه اين کتاب بسيار ساده و سرراست است و لحظههاي پيچيده همراه با تصميمگيريهاي دشوار در آن بسيار کم هستند. انگار اتفاقات به نحوي تنظيم شدهاند که هميشه چيز طبق نقشه پيش برود و خواننده با يک پايان خوب روبهرو باشد. موضوع ساده بودن داستان کتاب، ميتواند نقطه ضعف رمان نيز باشد. نقطه ضعف از آن جهت که کتاب شما را درگير نميکند. روايت داستان به شکلي نيست که بتواند شما را به چالش بکشد و از شما بخواهد که در يک رابطه عاطفي بهتر عمل کنيد. البته بايد اشاره کنم که کتاب به يک ويرايش جدي نياز دارد تا يکدست شود. در نهايت بايد اشاره کنم که اگر شما به رماني ايراني، عاشقانه، ساده و خوشخوان که تفکر خاصي لازم ندارد علاقه داريد، ميتوانيد اين کتاب را در ذهن داشته باشيد. [ مطلب مرتبط: معرفي رمانهاي ايراني ] جملاتي از متن رمان زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست ما آمدهايم وظيفهاي را انجام بدهيم و آنگاه اينجا را ترک خواهيم کرد؛ اما گويا ماهيت موقتي بودنمان را باور نميکنيم. بهجاي ساختن خاطرههاي خوب و يادگاريهاي عالي، وقتمان را صرف فضولي در زندگي ديگران، حرصوجوش خوردن و رقابت بيهوده ميکنيم. (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۱۵) دانايي به تحصيلات ارتباطي ندارد. آدم در دانشگاه زندگي هم ميتواند تعليم ببيند و با مدرک دکتراي افتخاري فارغالتحصيل شود. (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۳۴) عشق در گذر ايام کمرنگ نميشود. عشق نميفهمد شش دقيقه گذشته يا شش ساعت يا شش روز يا شش سال… فرقي نميکند. عشق همان عشق است که هست. (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۶۰) به محض اين که چشمم روي هم بسته ميشد کابوس ميديدم. در صحرايي بيانتها به دنبال مردي ميدويدم. مردي که پشتش به من بود و حتي يک بار هم سر برنگرداند تا مرا نگاه کند ولي ميدانستم بهروز است. هرچه ميدويدم فاصلهام از او کم نميشد. بلکه انگار او مرتب از من دور و دورتر ميشد. نفسنفسزنان از خواب پريدم. اين کابوس چندبار تکرار شد. (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۱۲۷) مادرم ميگفت: «اگر دست مردي را در دستهايت بگيري و قلبت چنان ديوانهوار بتپد که سرت گيج برود، از او دور شو. اين مرد براي ازدواج با تو مناسب نيست. ولي اگر دست مردي را در دستهايت بگيري و احساس کني قلبت از احساس امنيت و آرامش گرم شد، بدان که همسر مناسب خود را يافتهاي.» آيا مادرم درست ميگويد؟ (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۱۶۱) چه کسي گفته اگر مردي از نظر احساسي به من نزديک شود، قرار است قلب من بشکند؟ بعلاوه شکستن قلب يعني چه؟ قلب براي عشق ورزيدن است. نميتوانيم به قلب بگوييم عشق نورز! مثل اين است که به ريه بگوييم نفس نکش! با نفس نکشيدن، جسم ما ميميرد و با عشق نورزيدن روح ما. (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۲۶۱) زندهبودن کافي نيست، بايد زندگي کرد. بايد زندگي را چلاند و تا آخرين قطره آن را بيرون کشيد و نوشيد. (کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست – صفحه ۲۶۲) » مطالعه بخشهايي از کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست به صورت رايگان مشخصات کتاب عنوان: کتاب زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست نويسنده: دکتر آناهيتا چشمه علايي انتشارات: مولف تعداد صفحات: ۲۹۶ قيمت چاپ اول: ۳۰۰۰۰ تومان