افسانه شعباننژاد: از کانون پرورش فکری شکایت میکنم
خبرگزاري کتاب ايران/ سيوششمين جشنواره فيلم کوتاه تهران از ۱۸ لغايت ۲۴ آبان در پرديس سينمايي ملت برگزار ميشود. امسال هم مانند چهار سال گذشته فيلمهاي داستاني، مستند و پويانمايي توليدشده با موضوع کتاب و کتابخواني، اقتباس ادبي، پاسداشت، سرگذشت و سرنوشت مولفان و ناشران به اين جشنواره راه يافتهاند که در ميان آنها سه اثر در حوزه کودک و نوجوان بهچشم ميخورد. انيميشن «سگي که مرض داشت» «سگي که مرض داشت» به کارگرداني پروين تجويد، انيميشن کوتاهي است که با اقتباس از داستان «سگي که قارقار ميکرد» نوشته فريبا کلهر توليد شده است. «سگي که قارقار ميکرد» مجموعه چند داستان ساده است و با تصويرگري راشين خيريه در سال 1383 از سوي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان منتشر شده است. نويسنده در اين کتاب داستان سگي را بيان ميکند که به مرض عجيبي دچار شده و نميتواند درست واقواق کند. گاهي ميگويد: واق، ميو، واق گاهي ميگويد: واق، قار، واق، و صداهاي ديگر. وقتي پيش دکتر ميرود دکتر از دست او خيلي عصباني ميشود، چون ميفهمد که سگ شکمو گربه و کلاغ و… را خورده است. او گربه و کلاغ و… را از گلوي سگ ناقلا بيرون ميکشد ولي ناگهان سگ به او حمله ميکند. پروين تجويد، پويانمايي «سگي که مرض داشت» را با محوريت انيميت و حرکت به سفارش اداره کل امور سينمايي و تئاتر کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان توليد کرده است. او که پيش از اين پويانماييهاي «فاخته تنها»، «قصه خاله رعنا و عمه نساء»، «قصه پنيرک»، «زيباترين آواز»، «به ياد خدا»، «کشاورز و خروس» و «سلطان و آهو» را به تهيه کنندگي کانون ساخته درباره چگونگي انتخاب اين اثر براي اقتباس به ايبنا ميگويد: کانون يکسري از کارگردانها را دعوت کرده بود و قرار بود ايدههايمان براي ساخت پويانمايي را از کتابهاي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان بگيريم. من هم کتاب «سگي که قارقار ميکرد» نوشته فريبا کلهر را انتخاب کردم. کتاب و نوشته پايه اصلي کار سينماست اين کارگردان در ادامه ميافزايد: البته اين کتاب ديالوگمحور بود و به دليل اينکه من نميخواستم ديالوگ داشته باشد و ميخواستم بيشتر کار در حرکت ارائه شود، تغييراتي در آن ايجاد کردم. فقط ايده اوليه را از اين کتاب گرفتم يعني در «سگي که قارقار ميکرد» هم سگ مورد نظر، همه چيز خورده بود ما هم در «سگي که مرض داشت» همين کار را انجام داديم اما با تمرکز بر حرص سگ و طمع سگي را نشان داديم که نميتواند خودش را عوض کند و کاري که عادت به انجامش دارد را مدام تکرار ميکند. او قابليت کتابهايي که در حال حاضر در زمينه ادبيات کودک و نوجوان منتشر ميشود را براي توليد فيلم بالا ميداند و ميگويد: بايد توجه داشت که فيلد کتاب از فيلم و فيلمنامه جداست و بيشتر براساس توصيف و متن است و وقتي ميخواهيم کار سينمايي انجام دهيم، نميتوانيم بگوييم متن مورد نظر قابليت مطرح شدن در فيلم براي مخاطبان در همه جاي دنيا را دارد. درحالي که وقتي فيلم متن ندارد و تمرکز بر حرکت است، هرکسي با هر زبان و هر فرهنگي ميتواند آن را درک کند. وقتي فيلم، متن داشته باشد بايد ترجمه شود و فضاي قصه بايد براي مخاطب شناخته شده باشد تا بتواند آن را درک کند. به همين دليل اين کتابها براي کشور ما عالياند اما اگر بخواهيم فراتر از کشور خودمان برويم فقط ميتوانيم به عنوان ايده از آنها استفاده کنيم و تغييراتي در آنها ايجاد کنيم. به گفته تجويد، کتاب و نوشته پايه اصلي کار سينماست و اقتباس از کتاب در رشد و توسعه و بهتر ديده شدن ادبيات کودک و نوجوان تاثير زيادي دارد. اين کارگردان درباره ساير فعاليتهايش نيز ميگويد: درحال حاضر هم دو طرح نوشتهام که مشغول کار کردن روي آنها هستم. فعلا تصميم ندارم روي کتاب ديگري کار کنم چون کتابها اکثرا مبنايشان براساس ديالوگ و صحبت است و کمتر پيش ميآيد تصوير، محور اصلي داستان باشد. پويانمايي «باد دوچرخه سوار» پويانمايي «باد دوچرخه سوار» به کارگرداني نازنين سبحانسربندي اثر ديگري در سيوششمين جشنواره فيلم کوتاه تهران است که از داستان «باد دوچرخه سوار» نوشته فرهاد حسنزاده اقتباس شده است. «باد دوچرخه سوار» يکي از داستانهاي کتاب «پيتيکو پيتيکو» است که با تصويرگري علي خدايي در سال 1391 از سوي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان منتشر شده و بعد از «نمکي و مار عينکي» دومين اثر اقتباسي فرهاد حسنزاده است. فرهاد حسنزاده در اين باره به ايبنا ميگويد: ساخت اين پويانمايي يکسال پيش آغاز شد. زمان ساخت آن دو بار رفتم و بخشي از مراحل ساخت را ديدم و اخيرا کار نهايي را برايم فرستادند. اين پويانمايي براساس يکي از داستانهاي کتاب «پيتيکو پيتيکو» با عنوان «باد دوچرخهسوار» ساخته شده و يکجور اقتباس طبق نظر نازنين سبحانسربندي است و در انتهاي کار تغييري داده که مربوط به برداشت و سليقه هنري خودش ميشود. حتي ممکن است اين تغييرات با سليقه من جور درنيايد اما من احترام ميگذارم چون فکر من را با زبان ديگري بيان کرده است. البته تغييرات کم است اما نشان دهنده تفاوت هنر سينما با ادبيات است که در ادبيات چيزهايي بيان ميشود که ممکن است خيلي احساسي باشد تا تصويري. مانند وقتي که ما يک اثر کهن را به زبان امروزي بازآفريني ميکنيم. «باد دوچرخهسوار» خيالانگيز است او در ادامه به ويژگيهاي اين اثر اشاره ميکند و ميگويد: يکي از ويژگيهاي اين اثر خيالانگيزي آن است، حتي اسم «باد دوچرخهسوار» نيز بار معنايي و خيالانگيزي در ذهن دارد؛ بادي که در حالت عادي آرام است و وقتي شديد است تبديل به طوفان ميشود و ويرانگر است. انيميشن هم با دنياي تخيل و خيالپردازي سروکار دارد. شايد اگر يک رمان رئال بود اهميتي براي تبديل به انيميشن نداشت. تعاملي بين دنياي ادبيات و سينما وجود ندارد حسنزاده سهم ادبيات کودک و نوجوان در اقتباس سينمايي را خيلي کم ميداند و ميگويد: سهم ادبيات کودک و نوجوان در اقتباس سينمايي در حدي نيست که قابل گفتن باشد. درواقع تعاملي بين دنياي ادبيات و سينما وجود ندارد و سينماگران راه خودشان را ميروند و از منابعي که به شکل داستاني بهصورت بالقوه وجود دارند استفاده نميبرند و تعداد کارگردانان سينمايي که به اين حوزه توجه کنند، کم است. به گفته نويسنده «هستي» در ادبيات کودک و نوجوان قابليتهايي براي اقتباس وجود دارد. اگر کارگردانها به سراغ اينها بيايند ميتوانند اثري را پيدا کنند. چون جوينده يابنده است. پويانمايي «زرزري کاکلزري» پويانمايي «زرزري کاکلزري» به کارگرداني مهين جواهريان اثر ديگري است که از «گلزري کاکلزري» اثر افسانه شعباننژاد اقتباس شده است. اين کتاب يک جلد از مجموعه «بازي، شعر، نمايش» است که با تصويرگري راشين خيريه در سال 1385 از سوي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان منتشر شده است. عنوانهاي اين مجموعه عبارتند از: «گلزري کاکلزري» «ماه تيتي کلاه تيتي»، «گرگم و گله ميبرم» «دست و دست و دست نخود و عدس»، «کفش توري گل بلوري» و «ارنگ ارنگ بگو چه رنگ». بازيهاي نمايشي اين مجموعه، تلفيقي است از بازي، شعر و نمايش که مربيان ميتوانند آنها را با ابتکار خود و کمک کودکان به اجرا درآورند و بدين گونه کودکان را در يادگيري راحتتر ياري دهند. افسانه شعباننژاد درباره اين مجموعه به ايبنا ميگويد: بازيهاي نمايشي مجموعه «بازي، شعر، نمايش» تلفيقي از بازي، شعر و نمايش هستند که با الهام از ترانههاي موجود در ادبيات عاميانه و با موضوع طبيعت سروده شدهاند. کودکان با آثاري از اين دست احساس نزديکي بيشتري ميکنند و اين آثار آنها را در سرگرم شدن و يادگيري بهتر و بيشتر ياري ميکند. اين مجموعه از سوي کانون پرورش فکري منتشر شده بود و بعد از آن من 9 جلد ديگر هم به آن اضافه کردم که سه جلد آن از سوي نشر لوپهتو منتشر شده، سه جلد آن آماده چاپ و سه جلد ديگر هم در دست تصويرگري است. از کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان شکايت ميکنم او درباره اقتباس از اين مجموعه ميگويد: خانم جواهريان پويانمايي «زرزري کاکلزري» را با اقتباس از «گلزري کاکلزري» انجام داده و در اين زمينه با هم دو بار نشست داشتيم و تصويرها را قبل از توليد ديدم و درباره متن باهم صحبت کرديم. البته قرار بود قبل از توليد اثر، از سوي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان قرارداد جداگانهاي براي ساختن انيميشن درباره اين اثر و همچنين اثر ديگري از من با عنوان «گرگم و گله ميبرم» با من بسته شود، که انجام نشد و بعد از پيگيريهايي که از امور سينمايي کانون پرورش فکري داشتم، به من گفتند که هنوز کار توليد نشده است، درحاليکه اين پويانمايي در جشنواره فيلم اصفهان هم حضور داشته و جايزه برده است و من بياطلاع بودم و عليرغم ميلم ميخواهم از کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان شکايت کنم. شعباننژاد درباره تغيير نام اثر ميگويد: من در جريان تغيير نام هم نبودم اما مهين جواهريان معتقد بود «گل زري» را بيشتر براي دختران به کار ميبرند و شايد به اين دليل بهجاي آن از «زر زري» استفاده کرده است. کودک در سينماي ايران مظلوم واقع شده است او درباره ويژگي اين کتاب نيز توضيح ميدهد: بيشتر کارهاي من تصويري است، اين کتاب هم تصويري است و بهراحتي به شکل انيميشن درميآيد. البته «گل زري کاکل زري» قبلا هم در شيرخوارگاه آمنه از سوي بچهها اجرا شده است. از سويي اغلب کارهاي مهين جواهريان روي موضوعات عاميانه است و بيشتر شعرهاي مجموعه «بازي شعر نمايش» هم الهام گرفتهام از ترانههاي عاميانه است. شعباننژاد در پايان به بيتوجهي به ادبيات کودک در اقتباسهاي سينمايي اشاره ميکند و ميگويد: ادبيات کودک در اقتباسهاي سينمايي ديده نميشود و کودک در سينماي ما مظلوم واقع شده است. قبلا کارهاي بيشتري در حوزه سينمايي براي کودکان انجام ميدادند اما الان تعدادشان کاهش يافته است و بيشتر به دنبال توليد اثر در حوزه بزرگسال و شرکت در جشنواره و جايزه گرفتن رفتهاند. اگر کار خوب ساخته شود در بهتر ديده شدن ادبيات کودک هم تاثير دارد.