شاعرانه/"روم آنجا که مرا محرم اسرار آنجاست" از سعدی شیرازی
آخرين خبر/ خرم آن بقعه که آرامگه يار آنجاست
راحت جان و شفاي دل بيمار آنجاست
من در اين جاي همين صورت بيجانم و بس
دلم آنجاست که آن دلبر عيار آنجاست
تنم اينجاست سقيم و دلم آنجاست مقيم
فلک اينجاست ولي کوکب سيار آنجاست
آخر اي باد صبا بويي اگر ميآري
سوي شيراز گذر کن که مرا يار آنجاست
درد دل پيش که گويم غم دل با که خورم
روم آنجا که مرا محرم اسرار آنجاست
نکند ميل دل من به تماشاي چمن
که تماشاي دل آنجاست که دلدار آنجاست
سعدي اين منزل ويران چه کني جاي تو نيست
رخت بربند که منزلگه احرار آنجاست
سعدي