چرا کتاب نمیخوانیم؟
ايسنا/کاوه ميرعباسي با بيان اينکه ما ايرانيها با مطالعه انس نگرفتهايم معتقد است قيمت و محتواي کتاب بر کتاب نخواندن مردم ما تاثيري ندارد.
اين مترجم و نويسنده به مناسبت هفته کتاب درباره مشکل کتاب نخواندن مردم ايران و پايين بودن سرانه مطالعه اظهار کرد: معمولاً علاقه به مطالعه بايد از کودکي شکل بگيرد و چون اين موضوع اهميتي براي خانوادهها نداشته، ما ملت کتابخواني نيستيم.
او سپس گفت: در سالهاي اخير، قيمت کتاب افزايش داشته است البته نه به اندازه کالاهاي ديگر و چون کتاب در اولويت خانوادهها نيست از سبد خانوادهها حذف شده است. در واقع با افزايش مشکلات اقتصادي، خانوادهها کالاهايي را که ضرورت ندارد حذف ميکنند.
ميرعباسي با بيان اينکه هميشه سرانه مطالعه ايرانيها پايين بوده و قيمت کتاب زياد بر کتابخواني تاثير نداشته است، خاطرنشان کرد: مشکل اصلي ما اين است که ما ملت کتابخواني نيستيم. تيراژ کتابها هم گواه اين موضوع است که کتاب به عنوان يک ضرورت براي مردم تعريف نشده است. افراد علاقهمند به کتاب، آن را ولو با وجود افزايش قيمت تهيه کرده و ميخوانند.
او سپس بيان کرد: کتاب صرفاً رمان نيست اما رمان دريچهاي براي شروع مطالعه است؛ هرچند آنطور که بايد و شايد در مدرسهها به آن توجه نشده و بچهها را براي مطالعه تشويق نکردهاند. از طرف ديگر ما کتابخانههاي عمومي مجهز نداريم. در اروپا در هر محلهاي کتابخانه عمومي مجهز وجود دارد که افراد با حق اشتراک نازل کتاب تهيه ميکنند. کتابخانههاي عمومي تا حدودي ميتوانند گراني کتاب را جبران کنند اما در ايران کتابخانههاي عمومي در دسترس همگان نيست و آنهايي هم که هستند، مجهز نيستند و کتاب بهروز ندارند.
اين مترجم سپس درباره تاثير محتوا بر کتاب نخواندن مخاطبان نيز گفت: در سالهاي اخير به موازات اينکه تيراژ کتاب کاهش داشته، تنوع کتاب (منظورم ادبيات داستاني است) بالا رفته است و کتابهاي بسيار متنوعي توليد ميشود و کتابهاي پرفروش اروپايي بلافاصله در ايران ترجمه ميشود. ۲۰ سال پيش چنين چيزي قابل تصور نبود. بهنظرم کتاب نخواندن مردم به دليل محتوا نيست. تيراژ پايين کتابها هم به اين دليل است که ادبيات مخاطب کافي ندارد.
ميرعباسي درباره ترجمه جديد خود از «مزرعه حيوانات» نوشته جورج اورول و دليل محبوبيت اين نويسنده در ايران اظهار کرد: در مقدمه «مزرعه حيوانات» هم عنوان کردم که دليل اصلي من براي ترجمه اين کتاب يک دلبستگي عاطفي بود. زماني که ميخواستم مدرک زبان انگليسي را در اسپانيا بگيرم بايد «مزرعه حيوانات» را ميخوانديم. تفاوتي که ترجمه من با ساير ترجمههاي موجود دارد اين است که سرود حيوانات وزن و قافيه دارد، نديدم اين وزن و قافيه در ترجمههاي ديگر رعايت شده باشد.
او بيان اينکه حدود ۷۵ سال از انتشار کتابهاي جورج اورول ميگذرد (از سال ۱۹۴۵) گفت: هنوز نميتوان گفت کتابهاي او از کتابهايي است که در قرنهاي آينده نيز خوانده خواهد شد. کتاب «۱۹۸۴» و «مزرعه حيوانات» در زمان نگارش، استالينيسم را هدف قرار داده بودند، اما به دلايل گستردگي ديد نويسنده به گونهاي نوشته شدهاند که درباره شرايط ديگر نيز صدق ميکنند و اين موضوع باعث ميشود که آثار او تاريخ مصرف نداشته باشد. جدا از اينکه کتابها پادآرمانشهري هستند، فضاي کتابها بهگونهاي واقعي و ملموس است؛ به عنوان مثال کتاب «سرگذشت نديمه» فضايي کاملاً دور از ذهن دارد اما «۱۹۸۴» فضايي را توصيف ميکند که براي فرد ملموس است و به خوبي به خواننده منتقل ميشود.
اين مترجم افزود: «مزرعه حيوانات» حالت تمثيلي نيز دارد و اين موضوع باعث شده که اين کتاب از بچه ۱۲ ساله تا پيرمرد ۹۰ ساله را جذب کند. اين کتاب عليرغم اينکه يک مضمون را مورد هدف قرار داده و انتقاداتش مشهود است، بعد از جنگ جهاني دوم و حتي سالهاي بعد از آن در انگلستان به دليل نزديکي اين کشور با شوروي چاپ نشد. کسي که اين کتاب را ميخواند با وجود اينکه فضاي توتاليتر را حس ميکند، ذهنش به سمت استالين نميرود؛ در واقع براي همه اتفاقات «مزرعه حيوانات» ما به ازاي بيروني در شوروي داريم و کسي که با تاريخ شوروي آشنا باشد همه اينها را از کتاب دريافت ميکند و کسي که آشنايي نداشته باشد برايش جذاب است. شايد رمز موفقيت اورول هم همين باشد.
ميرعباسي با اشاره به انتشار «سقوط» آلبر کامو، درباره اين نويسنده نيز گفت: کامو هم مانند اورول از نويسندههايي است که در ايران محبوب است؛ ممکن است يکي از دلايل اين موضوع جذابيت شخصي خود کامو، نوع زندگي و مرگ زودهنگامش باشد که به کتابها جذابيت ميبخشد. تعجب ميکنم که کتاب «طاعون» با وجود اينکه داستان عاشقانهاي ندارد، مورد استقبال قرار گرفت. البته عرضه ترجمه «طاعون» با کرونا مصادف شد و شايد يکي از دلايل استقبال مخاطبان ايجاد حس همذاتپنداري در مخاطب بود و طي يک سال به چاپ هشتم رسيد. در شرايط فعلي اين کتاب خيلي حالت خوشبينانه دارد و ارزشهاي ناب انساني را بدون شعاري بودن به صورت ملموس و جاندار به مخاطب انتقال ميدهد.