آشکار شدن زوایای پنهانی از زندگی عارف قزوینی
ايبنا/کتاب «اخبار عارف قزويني در مطبوعات» به دليل ارائه اطلاعات و آگاهيهاي ارزشمند و منحصربهفرد، در تحقيق در احوال و آثار، تدوين کاملترين زندگينامه و تصحيح کاملترين ديوان عارف تأثير مهم و بسزايي خواهد داشت.
روزنامهها و مجلات قديمي اطلاعات ارزشمندي درباره وقايع و رخدادهاي تاريخي، فرهنگي، هنري و اجتماعي در دورههاي گذشته در اختيار پژوهشگران قرار ميدهند. از اينرو مطبوعات نيز مانند کتب و اسناد، از جمله منابع مهم و معتبر در تحقيق محسوب شده و از نظر دستيابي به نکات تازهياب، بيش از پيش مورد توجه قرار گرفتهاند. با توجه به محدودبودن اسناد درباره چهرههاي مشهور ادبيات معاصر، بررسي روزنامهها و مجلات قديمي در روشنکردن زواياي پنهان زندگي و آثار آنان اهميت فراواني يافته است.
کتاب «اخبار عارف قزويني در مطبوعات» (از دوره قاجار تا عصر حاضر) تاليف مهدي نورمحمدي از سوي نشر علم منتشر شد. اين کتاب از مجموعه «اخبار مشاهير ادب معاصر در مطبوعات» جستجويي است گسترده در روزنامهها و مجلات دوره قاجار تا عصر کنوني که در آن اخبار و مطالب مربوط به عارف قزويني گردآوري شده است.
از آنجا که اخبار فراهمآمده، اطلاعات و آگاهيهاي ارزشمند و نکات جديد و منتشرنشدهاي را در اختيار قرار ميدهد و افق نويني را در منظر علاقهمندان ميگشايد، اين مجموعه به عنوان منبع تحقيقي مستند و معتبر، موجب شناخت بيشتر محققان و پژوهشگران درباره زندگي و آثار شخصيتهاي مشهور ادبيات معاصر شده و گامي مهم براي پژوهشهاي بعدي درباره آنان محسوب ميشود.
کتاب «اخبار عارف قزويني در مطبوعات» آگاهيها و اطلاعات کمنظيري از زندگي عارف را در اختيار قرار ميدهد و زواياي پنهاني از زندگي او را که تاکنون از دسترس و ديد پژوهشگران پنهان مانده يا کمتر به آن توجه شده، آشکار ميکند. اين کتاب در 11 فصل تنظيم شده است.
در فصل اول اشعار و تصنيفهاي عارف که در زمان حيات او در مطبوعات منتشر شده، گردآوري شده است. مهمترين دستاوردهاي اين فصل بدين قرار است: کشف مصرعها، ابيات، اشعار و يک تصنيف منتشرنشده از عارف، توجه به تاريخ انتشار اشعار عارف در مطبوعات و همچنين دقت در ضبط اوليه آنها، بررسي اشعار بهچاپرسيده از عارف در مطبوعات و مقايسه آن با ديوان چاپ برلين، بررسي تاريخ بهچاپرسيدن اشعار عارف در مطبوعات و...
در فصل دوم نوشتههاي عارف که در زمان حيات يا پس از مرگ او در روزنامهها چاپ شده، گردآوري شده است. يکي از مهمترين اخبار اين فصل، نوشتهاي است که عارف پس از اجراي موفق کنسرت خود در گراندهتل در هفدهم آبان سال 1294 خورشيدي در روزنامه نوبهار به مديرمسئولي و صاحبامتيازي ملکالشعراي بهار به چاپ رسانده است.
در فصل سوم اعلانات و آگهيهاي کنسرتهاي عارف از قديميترين دوران تا کنسرت جمهوري جمعآوري شده است. اخبار گردآوري شده، اطلاعات ارزشمندي درباره مکان، زمان و مناسبت اجرا، نوازندگان همکار، اشعار و تصنيفهاي خواندهشده، قيمت و مکان فروش بليط اين کنسرتها در اختيار ميگذارد که در منابع ديگر نميتوان به چنين اطلاعات ارزشمندي دست يافت. گردآوري اعلان و آگهيهاي فروش ديوان عارف در کتابفروشيهاي تهران از سال 1305 تا 1312 در فصل چهارم انجام شده است.
در فصل پنجم مطالب مختلفي که درباره عارف در روزنامهها، مجلات و کتب چاپ شده، گردآوري شده است. بيشتر اين مطالب براي نخستين بار منتشر ميشود و در شناخت عارف، تحقيق در احوال و آثار او و روشن کردن زواياي پنهان زندگي وي تأثير بسيار مهمي دارد.
در فصل ششم اخبار مربوط به درگذشت عارف گردآوري شده است. مهمترين دستاورد تازهياب اين فصل آن است که برخلاف تصورات رايج مبني بر فوت عارف در دوم بهمن 1312، مشخص ميشود که تاريخ صحيح فوت عارف، يکشنبه اول بهمن 1312 بوده است.
در فصل هفتم اشعاري که درباره عارف، به ياد او و در رثا و سوگ او سروده شده، جمعآوري شده که برخي از اين اشعار مانند اشعار وحيد دستگردي، زندهدخت، کامکار فارسي، اميرالشعراي نادري، اشرفالدين حسيني و صابر همداني براي اولين بار در اين کتاب منتشر شده است.
در فصل هشتم خاطراتي که درباره عارف در روزنامهها و مجلات به چاپ رسيده گردآوري شده است. خاطرات محمدعلي خان نظاممافي، مشير همايون شهردار و علينقي وزيري که براي نخستين بار منتشر ميشود، حائز اهميت فراواني است. از دستاوردهاي اين فصل، يک غزل و يک بيت تازهياب از عارف است که رسام ارژنگي روايت کرده و بايد به ديوان عارف افزود.
در فصل نهم تعدادي از نامههاي عارف که در مجلات گوناگون به چاپ رسيده، گردآوري شده است. بررسي دقيق اين نامهها در تحقيق در زندگي و آثار عارف تأثير فراواني خواهد داشت. اطلاعاتي درباره برخي از دوستان و معاشران نزديک عارف همچون شکرالله قهرماني، سليمان خان ميکده، علي بيرنگ، سيدجليل اردبيلي، عليمحمد معمارباشي، محمدباقر شهيدزاده و سيف آزاد در فصل دهم گردآوري شده که اطلاعاتي ارزشمند درباره تاريخ درگذشت و زندگي اين شخصيتها به دست ميدهد.
در فصل پاياني تصاوير و عکسهاي عارف در مطبوعات در يکجا گردآمده که برخي از آنها همچون چند نقاشي تازهياب که در روزنامه «ناهيد» منتشر شده و يکي از آنها به امضاي رسام ارژنگي است، براي علاقمندان تازگي خواهد داشت. در جمعبندي نهايي بايد گفت اين کتاب به دليل ارائه اطلاعات و آگاهيهاي ارزشمند و منحصربهفرد، در تحقيق در احوال و آثار، تدوين کاملترين زندگينامه و تصحيح کاملترين ديوان عارف تأثير مهم و بسزايي خواهد داشت.
نگاهي به زندگي عارف قزويني
ابوالقاسم عارف قزويني در سال ۱۲۵۹ در قزوين به دنيا آمد. پدرش «ملاهادي وکيل» نام داشت. او در قزوين بر اساس سنت آن دوران صرف و نحو عربي و فارسي را فراگرفت. خط شکسته و نستعليق را بسيار خوب مينوشت. پس از مدتي به آموختن موسيقي در محضر ميرزا صادق خرازي پرداخت. عارف در سال ۱۲۷۷ به تهران مهاجرت کرد و چون طبع لطيف و صداي گرمي داشت با شاهزادگان قاجار آشنا شد و به دربار مظفرالدين شاه راه يافت. شاه قاجار ميخواست او را در رديف فراشخلوتهاي دربارش بياورد؛ اما عارف نپذيرفت و به قزوين بازگشت. در سال ۱۲۸۲ زمزمههاي انقلاب مشروطيت آغاز شده بود. عارف 23 ساله نيز با اشعار آتشيني سرود و به خود به موفقيت انقلاب مشروطه کمک کرد. پس از بروز استبداد صغير او در مطبوعات نوشتههاي انتقادي بر ضد استبداد منتشر ميکرد.
عارف روزهاي آخر عمرش را در خانهاي اجارهاي در دره مرادبيگ همدان با يک خدمتکار بهصورت تبعيدي خودخواسته در فقر و انزوا زندگي کرد، درحاليکه دارايي او سه سگ و دو دست لباس کهنه بود. اگرچه دوستان دور و نزديکش هواي او را داشتند اما اين موضوع به بدتر شدن حالش منجر ميشد و او را شرمنده ميساخت. سرانجام عارف در روز دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۱۲ پس از ۱۰ روز بيماري سخت درحاليکه ۵۴ سال داشت درگذشت. او دم مرگ با کمک پرستار پيرش خود را به کنار پنجره کشاند تا آفتاب و آسمان ميهنش را عاشقانه ببيند و او پس از ديدن آفتاب اين شعر را زمزمه کرد: «ستايش مر آن ايزد تابناک / که پاک آمدم پاک رفتم به خاک» سپس به بستر بازگشت و جان سپرد. پيکر او را در آرامگاه بوعلي سينا به خاک سپردند.
کتاب «اخبار عارف قزويني در مطبوعات» (از دوره قاجار تا عصر حاضر) تاليف مهدي نورمحمدي در 600 صفحه، شمارگان 440 نسخه و بهاي 145 هزار تومان از سوي نشر علم منتشر شد.