شعرخوانی از رامین ناصر نصیر
آخرين خبر/ برگها از شاخه ميافتاد
من، تنهايِ تنها، راه مي رفتم
در کنار برکهاي پوشيده ازباران برگ
شايد اين افسوس را با باد مي گفتم:
ــ آه، اين آينه را
اين برگهاي خشک، پوشانده است
آن صفا، آن روشنايي
در غبار تيرگي ماندهست
تا کجا مهرِ بهاران،
پرده از رخسار اين آيينه بردارد
چهره او را به دست نور بسپارد ...
شعري از فريدون مشيري
با خوانش رامين ناصر نصير