داناهیو: هیچ رمانی شبیه هیچ رمانی نیست!
خبرگزاري کتاب ايران/رمان بعدي داناهيو در سال 2020 با عنوان «کشيدن ستارهها» در بازار کتاب آمريکا منتشر شد و حالا نسخه شوميز اين رمان روانه بازار کتاب اين کشور شده است .
به نقل از گاردين، اما داناهيو، نمايشنامهنويس، تاريخنگار ادبي و رماننويس ايرلندي مقيم کانادا اولين بار با انتشار رمان اتاق در سال 2010 به شهرت رسيد و با اين کتاب به فينال جايزه ادبي من بوکر در آن سال راه يافت. بعد از فيناليستشدن داناهيو در جايزه بوکر رمان اتاق در اکثر کشورهاي جهان ترجمه و منتشر شد و بعد از آن نيز جوايز بسياري را کسب کرد.
داناهيو در داستان اتاق مخاطب خود را به دنياي کوچکي ميبرد که سرشار از لحظههاي تلخ و شيرين، ترس و اميد است که از زبان پسربچهاي 5ساله روايت ميشود. او همراه مادرش در يک اتاق 10 متري زندگي ميکند و هيچ درکي از دنياي بيرون ندارد. تمام دنياي پسرک همين اتاق است و همه تصوراتش از دنيا در ابعاد اتاق خلاصه ميشود.
رمان بعدي داناهيو در سال 2020 با عنوان «کشيدن ستارهها» در بازار کتاب آمريکا منتشر شد و حالا نسخه شوميز اين رمان روانه بازار کتاب اين کشور شده است که روزنامه گاردين به اين بهانه گفتگويي کوتاه با اين نويسنده موفق صورت داده است. نويسنده اتاق در اين گفتگوي مجازي توضيحات مختصري درباره شماي کلي داستان اتاق توضيح داد و گفت: تمام چيزي که ميخواستم از نگاه يک پسرک کوچک تعريف کنم همان دنيايي بود که او ميبيند و نه آن اتاقي که ما ميدانيم.
وي گفت: رمان اتاق را از سالها قبل در ذهن ميپروراندم و بعد در سال 2008 تصميم گرفتم آن را روي کاغذ پياده کنم. ابتدا تصميم داشتم داستان اتاق را از نگاه دو کودک متولدشده در آن روايت کنم که بعداً از اين کار منصرف شدم. ايده نوشتن داستان را شايد از زمان کودکي در سر داشتم؛ ولي در 40 سالگي آن را نوشتم و هميشه از خودم ميپرسم که اين رمان چقدر در زندگي من تغيير و تحول ايجاد کرد. شايد حوادث بعد از اتاق و تبديلشدن آن به فيلم سينمايي و مشغوليت من براي نوشتن فيلمنامه همه اين تاثيرهاي احتمالي را از بين برده است.
داناهيو در ادامه گفتوگويش با روزنامه گاردين به اين نکته اشاره کرد که رمان اتاق موجب تغيير سبک او در نوشتن داستان شده است و اينکه هميشه نبايد انتظار داشته باشد که داستانهايش پرفروش شوند؛ چون در رمان بعدي که در سال 1918 و در شهر دوبلين روي ميدهد، هيچ حادثهاي ربطي به داستان قبلي ندارد و بايد اين واقعيت را پذيرفت که زندگي هميشه محدوديتهاي خاص خودش را دارد.