مجموعهای از قصههای کوتاه عرفانی

آخرین خبر/ پادشاهی مجنون را حاضر کرد (و گفت) که تو را چه بوده است و چه افتاده است؟ خود را رسوا کردی و از خان و مان برآمدی و خراب و فنا گشتی. لیلی چه باشد و چه خوبی دارد؟ بیا تا تو را خوبان و نغزان نمایم و فدای تو کنم و به تو بخشم. چون حاضر کردند مجنون را و خوبان را جلوه آوردند، مجنون سر فرو افکنده بود و پیش خود مینگریست. پادشاه فرمود: آخر سر را برگیر و نظر کن.
گفت: میترسم. عشق لیلی شمشیر کشیده است؛ اگر بردارم سرم را بیندازد.
غرق عشق لیلی چنان گشته بود. آخر دیگران را چشم بود و لب و بینی بود. آخر در وی چه بود که بدان حال گشته بود؟
دربارهٔ کتاب:
پیمانههای بیپایان مجموعهای از قصههای کوتاه عرفانی است که از میان حدود ده هزار قصهٔ عرفانی انتخاب شدهاند. این قصهها که در آثار منظوم و منثور فارسی پراکنده بوده و در درازنای زمانی هزار ساله پیدا شدهاند و جزء نابترین و نایابترین قصههای ادبیات ایرانی و بعضاً بشری به شمار میآیند، هم بهترین گواهِ ذوقِ و اندیشه و استعداد و هنرِ ایرانیان و فارسیزبانان در طول تاریخ حیات اجتماعی و فکری آنهاست و هم بهترین آیینهٔ رنجها و شادیها و آمال و آلام و فراز و نشیبهای روحی و روانی و اجتماعی آنها. به گونهای که با درکِ درست و دقیقِ این قصهها میتوان به بسیاری از زیروبمهای حیات اجتماعی و فردی ایرانیان راه یافت و اوج خلاقیتهای فردی و ذوقی و فکری آنها را در برونرفت از تنگناهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقلیمی دید و شناخت.
کتاب پیمانههای بیپایان
قصههای کوتاه عرفانی
جلد اول متون منظوم فارسی
جلد دوم متون منثور فارسی
انتخاب و تعلیقات مهدی محبتی
برگرفته از اینستاگرام hermesbooks