مقایسه دو خودروی داخلی دنا و پژو پارس
اسب بخار/ شرکت ايران خودرو سالهاست که وظيفه تامين خودروهاي متوسط بازار را بر عهده دارد. در واقع بعد از خروج پيکان از خط توليد اين شرکت، ايران خودرو براي هميشه با بازار خودروهاي ارزان قيمت خداحافظي کرد و سايپا با افزايش توليد خانواده پرايد توانست به تنهايي اين بخش از بازار را تصاحب کند. در عوض ايران خودرو با عرضه محصولات خانواده پژو و سمند، در رده خودروهاي متوسط بازار بي رقيب بود. ايران خودرو هرگز نتوانست دوباره به بازار خودروهاي اقتصادي باز گردد. سايپا هم چند بار قصد ورود به حيطه محصولات ايران خودرو را داشت که هر بار با شکست مواجه شد. اکنون خانواده محصولات پژو و سمند سالهاست که بر بازار خودروهاي قشر متوسط جامعه ايران، حکمراني مي کنند. ايران خودرو از سالها پيش با عرضه پارس توانسته است بخش زيادي از بازار سدان هاي متوسط را قبضه کند. اما در چند سال اخير شاهد رقيب تراشي درون خانوادگي براي اين خودرو هستيم! ايران خودرو با معرفي دنا، بخشي از مشتريان ديروز پارس را به سمت محصول ملي جديدش کشانده است. خودرويي که امروزه در دو نسخه معمولي و پلاس عرضه مي شود. براي مقايسه امروز، دنا معمولي و پژو پارس LX را با توجه به فاصله قيمتي اندک، رو در روي يکديگر قرار داديم. طراحي ظاهري پژو پارس يا در اصطلاح عاميانه همان پژو پرشيا، فيس ليفت ايراني پژو ۴۰۵ است که در اواخر دهه هفتاد معرفي شد. هر چند عمر پارس در آستانه دو رقمي شدن است، اما هنوز هم چهره آن قديمي نشده است و همچون پژو ۲۰۶، طرفداران زيادي براي خود دارد. پژو پارس علاوه بر اينکه بارها در دوره هاي زماني مختلف به پر فروش ترين محصول ايران خودرو تبديل شده است، لقب پر افتخار ” بهترين فيس ليفت تاريخ صنعت خودروسازي ايران ” را هم دارد. پارس در واقع محصول همکاري مرکز تحقيقات ايران خودرو و طراحان پژو فرانسه است. در طراحي بيروني پارس از پژو ۴۰۶ الهام گرفته شده است. ۴۰۶ جانشين رسمي ۴۰۵ در اروپا بود. در واقع فرم چراغ ها، کاپوت، جلو پنجره و سپر پارس از همان الگوي زيباي ۴۰۶ پيروي مي کند که بر روي اتاق ۴۰۵ پياده سازي شده است. طراحي نماي جلو پارس اتومبيلي خندان و خوش سيما را نشان مي دهد که با چراغ هايي کشيده، جلو پنجره تک خط، لوگوي بزرگ شير پژو و پروژکتورهاي بزرگ روي سپر، همچنان توانسته است تا جواني و شادابي طرح خود را حفظ کند. در نماي کناري، تفاوت اساسي پارس و ۴۰۶ آشکار مي گردد. طراحي درها، ستون ها و پنجره و حتي گلگيرهاي پارس به طور کامل متعلق به ۴۰۵ است. تنها با ايجاد تغييراتي در جزئيات، سعي بر القاي شخصيتي لوکس تر براي پارس کرده اند. مواردي چون دستگيره هاي هم رنگ بدنه، زه هاي جديد، رکاب جديد زير درها و آينه هاي جديد هم رنگ با بدنه که در سالهاي اخير با مدل راهنما دار جايگزين شده اند. پارس LX در سالهاي گذشته با رينگ آلومينيومي عرضه مي شد که مهم ترين تفاوت ظاهري اين نسخه با پارس معمولي بود. اما متاسفانه در مدل هاي جديد با رينگ فولادي و قالپاق به مشتريان تحويل داده مي شود! در نماي عقب، الگو برداري از ۴۰۶ بار ديگر به چشم مي خورد، اما نه به غلظت نماي جلو! چراغ هاي عقب پارس همچون ۴۰۶ ظاهري کشيده و دلربا دارند. محل نصب پلاک از سپر عقب به درب صندوق انتقال يافته است و سپر طرحي متفاوت با ۴۰۵ دارد. چراغ ترمز سوم بيشتر پارس ها از نوع لامپي قديمي است و اي کاش از چراغ ترمز LED پارس ELX در ديگر نسخه هاي اين خانواده نيز استفاده مي شد. به طور کلي شايد بتوان گفت که طراحي پارس بي نقص و زيباست، اما مدتها از دوره طراحي اين خودرو گذشته است و اگر شرکت سازنده قصد متوقف کردن توليد آن را ندارد، شايسته است که ظاهر آن را با يک به روز رساني يا فيس ليفت همراه سازد. به دنا مي رسيم. خودرويي جنجالي که از زمان رونمايي با حاشيه هاي فراوان روبرو شد. پروژه دنا با کد NX7 از ميانه هاي دهه هشتاد در شرکت ايران خودرو تعريف شد. پروژه اي که با توجه به ناکامي پروژه سورن، در قالب نسل جديد سمند استارت خورد. البته همچون هميشه، خبري از پلت فرم جديد و تکنولوژي روز دنيا در دنا نبود و صرفا مي شد به استايل جديد و نزديک تر به خودروهاي مدرن دل خوش کرد. ايران خودرويي ها ادعا مي کنند که صفر تا صد طراحي دنا را در داخل کشور به انجام رسانده اند. با نگاهي به تناسبات طراحي اين خودرو، مي توان ادعاي آنها را پذيرفت! چرا که عدم استفاده از زبان طراحي مشخص و کپي برداري هاي گوناگون از خودروهاي روز جهان در جاي جاي بدنه، نشان مي دهند که اين طرح نمي تواند به دست يک شرکت طراحي معتبر خلق شده باشد. در نماي جلو دنا، ترکيبي از چهره نسل آخر ميتسوبيشي لنسر و دوج چارجر به چشم مي خورد! چراغ هاي بزرگ با گرافيک خشن و جلو پنجره توري بزرگ که گويي يک پيشرانه غول آساي ۸ سيلندر را در پشت خود مخفي کرده است! مه شکن هاي دشنه اي شکل هم اصلا مشخص نيستند که از کيا کادنزا الگو برداري شده اند! خطوط روي کاپوت نيز برداشت ناقصي از هيونداي سوناتا NF هستند! با تمام اين اوصاف، چهره کلي دنا را مي توان قابل دفاع دانست که در مقايسه با بسياري از خودروها وطني، يک گام جلوتر است. اما در نماي کناري، نقطه ضعف طراحان ايران خودرو برملا مي شود. پروفيل درها و پنجره ها همان سمند است! البته اين مورد در دنا پلاس تا حدودي اصلاح شده است! اما دنا معمولي به جز دستگيره هاي آسان بازشو و حذف زه ها، تفاوت ديگري با سمند مدل ۸۱ ندارد! نکته جالب اينجاست که در نمونه هاي تحويلي جديد دنا نيز همچون پارس LX، شاهد حذف رينگ هاي آلياژي و استفاده از قالپاق هستيم. در نماي عقب، دنا از سوي مردم به خودروهاي بسياري تشبيه مي شود. عده اي آن را شبيه به هيونداي اکسنت مي دانند. عده ديگري هم که اکثرا قصد خريد دنا را دارند، چراغ هاي عقب آن را به مانند چراغ هاي مرسدس بنز کلاس C مي بينند! هر چند طراحي و گرافيک LED چراغ هاي دنا زيبايي خاص خود را دارد، اما با اندکي دقت مي توان فهميد که هيچ اشتراکي ميان نماي عقب و جلوي اين خودرو در کار نيست! در واقع گويي طراحان بعد از طراحي نماي جلو، در نماي جانبي استراحت کرده اند و با رسيدن به نماي عقب، چشمان خود را بر آنچه که تا آن لحظه طراحي کردند، بسته اند! سبک طراحي جلو و عقب دنا کاملا متفاوت است و دو خودرو جداگانه را به نمايش مي گذارد. طراحي درب صندوق و سپر عقب دنا هم در کمال سادگي انجام شده است و نکته خاصي را شامل نمي شود. طراحي کابين ايران خودرو در فاز اول طراحي پارس، تغييرات چنداني براي کابين و ديزاين داخلي در نظر نگرفته بود. به همين علت تمام پارس هاي توليد شده تا اوايل دهه نود با داشبورد مشترک با ۴۰۵ عرضه شدند. تنها تفاوت آنها، تريم داخلي دو رنگ، تزئينات چوبي، دماسنج کابين و شيشه هاي برقي عقب بود. اما در سال هاي اخير بعد از اجباري شدن نصب کيسه هوا براي سرنشين جلو در خودروهاي داخلي، ايران خودرو اقدام به طراحي داشبوردي جديد براي خانواده ۴۰۵ و پارس کرده است. داشبوري که در پارس با تريم کرم – خاکستري عرضه مي شود و مجهز به تهويه اتوماتيک، پنل سيستم صوتي جديد، فرمان جديد با دکمه هاي کنترلي و صفحه کيلومتر جديد است. طراحي داخلي جديد پارس را مي توان قابل قبول دانست و ادعا کرد که استاندارد هاي لازم براي يک خانواده ايراني را دارد. همچنين در اين داشبورد جديد مي توان نمايشگر فابريک را به راحتي نصب کرد. غربيلک فرمان پارس LX نيز ظاهري زيبا و خوش دست دارد که با الگو برداري از خودروهاي وارداتي طراحي شده است. اما دنا! افزون بر طراحي خارجي اين خودرو که محل اختلاف و بحث بسيار است، طراحي کابين آن نيز جنجال هاي زيادي دارد. قطعا هر فرد ماشين بازي در برخورد اول با داشبورد دنا، به سرعت به ياد محصولات کمپاني کره اي معروف هيونداي مي افتد. در واقع همان سال اول رونمايي دنا، رندرهاي گرافيکي اين داشبورد منتشر شده بود. اما نسخه هاي پرتو تايپ دنا با داشبورد سورن ELX رونمايي شدند. سرانجام در اولين مدل هاي توليد انبوه دنا، داشبورد جديد با کيفيتي پايين تر از آنچه که تصور مي شد، بر روي خودروها قرار گرفت. طرح کنسول مرکزي اين داشبورد شباهت زيادي به هيونداي سوناتا YF دارد. حتي ايران خودرويي ها در طراحي نمايشگر تهويه و چيدمان کليدها نيز از سوناتا الگو برداري کرده اند. صفحه کيلومتر هم که جاي توضيح ندارد. طراحي داخلي دنا با وجود کپي بودن، طرحي جسورانه براي ايران خودرو است که اولين بار توانسته تا حدودي، حال و هواي خودروهاي مدرن را به کابين يک خودرو ملي انتقال دهد. صحبت از کيفيت کابين در خودروهاي داخلي امري بيهوده به نظر مي رسد. با اين حال بياييد دو خودرو را با يکديگر مقايسه کنيم. بسياري معتقدند که داشبورد قديم پارس، کيفيت به مراتب بالاتري از نمونه هاي جديد داشت! داشبورد جديد هر چند ظاهر زيباتر و امروزي تري دارد، اما پلاستيک هاي کرم رنگ و خاکستري به کار رفته در آن، بويي از کيفيت نبرده اند. در واقع شرم آور است که بگوييم کيفيت داشبورد پارس، حتي از بسياري از خودروهاي چيني بازار هم پايين تر است. از آن بدتر، تزئينات طرح چوب داشبورد و رودري ها است که گويي از پلاستيک بازيافتي توليد شده اند! اما در دنا اوضاع اندکي اميدوار کننده تر به نظر مي رسد. تريم تمام مشکي با پلاستيک هايي که مرغوب تر از پارس هستند. همچنين استفاده از مخمل در رودري ها، حس لوکسي بيشتري به کابين بخشيده اند. با اين حال کيفيت قطعات نقره اي رنگ طرح کروم در کابين دنا و غربيلک فرمان، هرگز چنگي به دل نمي زند. امکانات رفاهي و ايمني پژو پارس از ابتداي عرضه، با هدف جبران کمبودهاي تجهيزاتي پژو ۴۰۵ به بازار آمد. اما شايد اين روزها ديگر وجود تجهيزاتي چون شيشه بالابرهاي برقي عقب براي مشتريان، جذاب و لوکس تلقي نگردد. بنابراين ايران خودرو براي جبران عقب ماندگي از رقيب هاي چيني، در فاز دوم طراحي داشبورد پارس، امکانات جديدي براي اين محصول در نظر گرفت. از جمله آپشن هاي اضافه شده به پارس مي توان دکمه هاي کنترل سيستم صوتي از روي فرمان (اينتر فيس)، هندزفري بلوتوث با قابليت مکالمه تلفني و سيستم تهويه مطبوع هوشمند اتوماتيک با نمايشگر ديجيتالي اشاره کرد. افزون بر اين آپشن ها، ايران خودرو امکانات ويژه اي براي پارس LX در نظر گرفته است که از ميان آنها مي توان به آينه هاي تاشونده برقي، شيشه هاي سولار ضد اشعه UV مضر خورشيد، سنسورهاي پارک عقب، پاور ويندوز مجهز به آنتي ترپ، تنظيم برقي پشتي صندلي هاي جلو و آنتن اکتيو اشاره کرد. پارس LX با اين تجهيزات، ارزش خريد خود را نسبت به رقباي جديدترين همچون دنا حفظ کرده است. دنا نسل جديد سمند و لوکس ترين خودرو ملي ايران است. بنابراين بايد امکانات رفاهي قابل قبولي داشته باشد. از ابتدا نيز برنامه ايران خودرو براي دنا، جدا از ديگر محصولاتش بود. هر چند که امروز مواردي چون رينگ آلومينيومي و کروز کنترل از روي اين محصول برداشته شده است، اما باقي آپشن هاي اين خودرو همچنان آن را در مدار رقابت با ديگر خودروهاي بازار نگه مي دارند. مهم ترين آپشن دنا، نمايشگر مولتي مدياي لمسي آن است که به نوعي مي توان گفت دنا اولين خودرو ايراني بود که به طور فابريک با نمايشگر عرضه شد. اين نمايشگر به سيستم رهياب جهاني مجهز است که اين مورد نيز در خودروهاي داخلي بي سابقه به شمار مي رود. کيفيت تاچ اين نمايشگر نيز قابل قبول است. اما از ديگر امکانات مهم دنا مي توان به جمع کن برقي آينه ها، ايموبلايزر، شيشه هاي ضد UV، سيستم هشدار دهنده هوشمند مرکزي، سيستم عيب ياب مرکزي (مولتي پلکس)، سيستم کنترل بخار بنزين، سيستم قطع سوخت خودکار، سيستم ايزوفيکس براي نصب صندلي کودک در صندلي هاي عقب، فرمان جمع شونده تلسکوپي، چراغ بدرقه، سنسور پارک عقب، ۴ بلندگو به همراه تيوتر و زير آرنجي جلو و عقب اشاره داشت. در بحث ايمني، هر دو خودرو به دو کيسه هوا براي سرنشينان جلو و ترمز ABS+EBD مجهز شده اند. امنيت هيچ کدام از اين دو خودرو توسط موسسات معتبر جهاني مورد آزمايش و بررسي قرار نگرفته است و امتياز مشخصي براي ايمني آنها نمي توان قائل شد. اما، اختلاف سن دو خودرو در ايمني غير فعال آنها تفاوت ايجاد مي کند. پارس اتومبيلي است که بر اساس اتاق سال خورده پژو ۴۰۵ شکل گرفته است و در صورت شرکت در آزمون هاي ايمني، هرگز نمي تواند استحکام مناسبي از خود نشان دهد. در واقع تکنولوژي ساخت پارس به سه دهه پيش باز مي گردد! اما در آن طرف، دنا هم اگرچه از پلت فرم به روزي بهره نمي برد و در بيشتر بخش هاي فني با پلت فرم پژو اشتراک دارد، اما در پروسه از نو طراحي شدن جلو و عقب آن، استانداردهاي جديد رعايت شده است و به ادعاي ايران خودرو، قادر به پاس کردن استاندارد اروپايي برخورد با عابر پياده نيز هست. بنابراين اين دو شايد از لحاظ ايمني به امکانات مشابهي تجهيز شده باشند، اما در لحظه برخورد و تصادف، اتاق دنا ديرتر از پارس جان سرنشينانش را مي گيرد! تجربه راندن پژو پارس سالها با پيشرانه نام آشناي XU7 عرضه مي شد. همان پيشرانه اي که از دهه هشتاد با پيشرانه ۲۰۰۰ سي سي پژو ۴۰۵ هاي کاربراتوري جايگزين شد. از همان سال هاي ابتدايي، پارس ELX به عنوان نسخه قدرتمند پارس با موتور ۱٫۸ ليتري ۱۶ سوپاپ شرکت پژو سيتروئن، به موازات پارس معمولي به فروش مي رسيد. اما در سال هاي پاياني دهه هشتاد، ايران خودرو طبق عادت جابجا کردن پيشرانه بين محصولات، موتور TU5 متعلق به پژو ۲۰۶ تيپ ۵ را بر روي پارس قرار داد. پيش از پارس، اين موتور بر روي سمندهاي صادراتي آزمايش شده بود. اما پارس TU5 تحت عنوان ” پارس LX ” وارد بازار شد. هر چند موتور TU5 بر روي کاغذ عملکرد بهينه تري از پيشرانه قديمي XU7 دارد، اما به اذعان بسياري از مالکان و کارشناسان، نصب اين پيشرانه بر روي پارس تنها به کاهش جزئي مصرف سوخت خودرو منجر مي شود نه شتاب و چالاکي آن! بنابراين عجيب نيست وقتي در ميان اظهار نظرها بشنويم که پارس هاي معمولي در سرعت هاي بالا، کشش و شتاب ثانويه بهتري از پارس هاي ELX به اجرا مي گذارند. با اين همه، موتور TU5 در مقايسه با XU7، پيشرانه به مراتب مدرن تري است که آلايندگي و مصرف سوخت پايين تري هم دارد. ميانگين مصرف سوخت پارس LX در شهر و جاده، ۷٫۵ ليتر در هر ۱۰۰ کيلومتر از سوي ايران خودرو اعلام شده است. در حالي که همين ميانگين براي پارس سال با موتور XU7، بالاتر از ۹ ليتر عنوان مي شود! هر چند که نمي توان به اعداد اعلامي کارخانه اعتماد کرد، اما شکي نيست که در بدترين حالت ممکن هم پارس LX، بيشتر از ديگر اعضاي خانواده پرشيا هواي جيب شما را دارد! کيفيت سواري پارس LX نرم و قابل قبول است و براي يک خانواده ايراني، دردسر خاصي به همراه ندارد. در روز اول قرار بود که دنا با دو نوع پيشرانه به بازار راه بيايد. پيشرانه نخست، موتور ملي EF7 که پيش از آن بر روي سمند هم سوار شده بود. اما پيشنهاد دوم، موتور جديدي با نام XUM! يک موتور عجيب با ۱۹۰۰ سي سي حجم که در واقع به عنوان جايگزيني براي پيشرانه ۱٫۸ ليتري ۱۶ سوپاپ پارس ELX طراحي شده بود! اما دنا هيچ گاه رنگ XUM را به خود نديد. پيشرانه EF7 در تيراژي زياد بر روي دنا قرار گرفت و در واقع EF7 با دنا جاي خود را در بازار يافت. EF7 يک پيشرانه مدرن ۱۶ سوپاپ است که از فناوري زمان بندي متغير سوپاپ ها (CVVT) بهره مي برد. هر چند EF7 بر روي کاغذ پيشرانه قوي و کم مصرفي است، اما در عمل با توجه به گيربکس قديمي خانواده سمند و وزن زياد خودرويي چون دنا، هرگز نمي تواند آن طور که بايد خود را نشان دهد. در مجموع نمي توانيم هيچ يک از دنا و پارس را در بحث شتاب بر ديگري غالب بدانيم. مصرف سوخت ترکيبي پيشرانه EF7 بر روي دنا را ۷٫۸ ليتر در هر ۱۰۰ کيلومتر برآورد کرده اند. عددي که بر روي کاغذ بالاتر از ميانگين مصرف پارس LX است. در ميدان عمل هم، وزن بيشتر دنا قطعا در مصرف بيشتر آن در مقايسه با برادر شير نشانش، تاثير گذار است. سواري دنا با توجه به شباهت زياد سيستم تعليق آن با پژو پارس، عملکردي مشابه دارد. يک سواري نرم و بدون کوبش که مورد پسند خانواده هاي ايراني است. هر چند که در بحث هندلينگ و پايداري، هنوز متاسفانه نه دنا و نه هيچ کدام از خودروهاي داخلي، به سيستم کنترل پايداري (ESP) مجهز نشده اند. البته که پايداري خانواده سمند به دليل وزن بالاتر و فنر بندي جديدتر، در مجموع بهتر و قابل اعتمادتر از خانواده پژو است. ايکو دنا نقاط مثبت: طراحي مدرن نسبت به رقبا، داشبورد جديد و متفاوت، نمايشگر لمسي، پايداري خوب، پيشرانه مدرن و کم مصرف نقاط منفي: فضاي کم پا در رديف عقب، قطعات ظاهري گران قيمت، وزن زياد پژو پارس نقاط مثبت: امکانات رفاهي مناسب، کابين و صندوق عقب جادار، موتور کم مصرف، قطعات يدکي فراوان نقاط منفي: ظاهر قديمي، کيفيت پايين متريال کابين، ايمني ضعيف