نماد آخرین خبر

رضا حسین‌زاده: گویندگان خبر «تیک» می‌گیرند

منبع
جام جم
بروزرسانی
رضا حسین‌زاده: گویندگان خبر «تیک» می‌گیرند
جام جم/ متولد 1344 در تهران است، سال‌هاست او را به عنوان گوينده خبر در تلويزيون مي‌بينيم. رضا حسين‌زاده در همه اين‌ سال‌ها تلاش کرده با ارائه روش‌هاي جديد گويندگي، در حرفه خود موفق شود و مخاطبان را با خود همراه کند. با اين گوينده درباره سبک زندگي يک گوينده خبر و راه‌هايي که تا امروز تجربه کرده، هم صحبت شديم. متولد محله مولوي هستيد، محله‌اي که امروز بيشتر آن را به عنوان بازار عمده‌فروش‌ها مي‌شناسيم. از محيطي که در آن متولد و بزرگ شديد، برايمان بگوييد؟ محله مولوي که اکنون در جنوب شهر تهران قرار دارد، يکي از محله‌هاي اصيل تهران است. دريک خانواده مذهبي متولد شدم، چهار تا خواهر دارم. پدرم کارمند شرکت نفت بود و صداي خيلي خوبي داشت. مادرم هم مدرس و قاري قرآن است. پس شما صدا را از پدر و مادر به ارث برده‌ايد؟ بله! هميشه به علاقه‌مندان گويندگي اين نکته را يادآوري مي‌کنم، اين حرفه هرچند به آموزش و فراگيري فنون گويندگي نياز دارد، اما بخشي از آن ارثي است و بايد در ذات کسي که مي‌خواهد اين حرفه را ادامه دهد، وجود داشته باشد و گرنه موفقيت دشوار مي‌شود. محله مولوي متصل به بازار است و هيات‌هاي مذهبي هم در آن زمان در اين محدوده فعاليت زيادي داشتند، اين فضا چه تاثيري بر آينده و انتخاب‌هاي شما داشت؟ من همراه خانواده‌ام تا 13ـ12 سالگي در اين محله زندگي کرديم، خيلي از نويسنده‌ها و هنرمندان در همين محله بزرگ شدند. بافت هر محله‌اي تاثير مستقيم بر افراد آنجا دارد. يادم هست روزهاي يکشنبه در يکي از خانه‌‌ها کلاس آموزش قرآن برگزار مي‌شد و ما به آن کلاس مي‌رفتيم و بايد در جمع، قرآن را با قرائت مي‌خواندم. مسلما وقتي از کودکي در جمع حضور پيدا کني و با صداي بلند قرآن را به نحوي بخواني که مطلوب جمع قرار گيرد و تشويق شوي، حتما در روحيه و آينده‌ات تاثير خواهد داشت. بچه که بوديد در کوچه با همسن و سال‌هاي خودتان بازي مي‌کرديد؟ زياد اهل کوچه نبودم. ترجيح مي‌دادم بيشتر در خانه بمانم. خانه ما حياط بزرگي داشت با باغچه و حوض و اتاق‌هاي زياد. آنقدر اين خانه به من آرامش مي‌داد و فضايش را دوست داشتم که کمتر به کوچه مي‌رفتم. بافت خانه، محله و کلاس‌هاي قرآن، تاثيري در اعتماد به نفس شما داشت که وقتي بزرگ شديد مقابل دوربين قرار بگيريد و گوينده خبر شويد؟ تاثير خيلي زيادي داشت!‌ وقتي در کلاس قرآن مي‌خواندم برخي به من مي‌گفتند: «چقدر صداي خوبي داري» همين تشويق باعث شد روي اين بخش از توانمندي‌ام متمرکز شوم و حرفه آينده‌ام را انتخاب کنم. بچه‌‌هاي امروزي که با حضور در مهد‌‌هاي کودک، کلاس‌‌هاي آموزشي و ... اعتماد به نفس خوبي دارند، اما گويا اين اعتماد به نفس بدرستي جهت‌دهي نمي‌شود که بچه‌‌ها وقتي بزرگ مي‌شوند ‌چندان در حرفه‌‌هايي که انتخاب مي‌کنند موفق نمي‌شوند. چون همه چيز را براحتي به دست مي‌آورند! خانواده‌هاي امروزي همه امکانات را براي فرزندشان فراهم مي‌کنند تا او در يک حرفه يا رشته موفق شود، اما ما در گذشته همه چيز را به سختي به دست مي‌آورديم و بايد پشتکار و صبر زيادي داشتيم تا به نتيجه مي‌رسيديم. وقتي در آزمون گويندگي قبول شدم، همراه چند نفر ديگر علاوه بر کلاس‌هاي آموزشي که صدا و سيما برايمان برگزار مي‌کرد، حدود شش ماه فقط به استوديو مي‌آمديم تا ببينيم گوينده‌ها چه‌کار مي‌کنند، بعد ماه‌ها فقط پشت ميکروفن مي‌نشستيم و مثلا فقط مي‌گفتيم: «ساعت 14، اينجا تهران است و...». براي رسيدن به آروزهايمان بايد خيلي تلاش و صبر مي‌کرديم تا به نتيجه برسيم. دوران کودکي هم امکانات خيلي محدود بود و بنا به توانمندي و لياقتي که داشتي، امکانات در اختيارت قرار مي‌گرفت. معتقدم عبور از شرايط سخت باعث مي‌شود فرد اعتماد به نفس واقعي پيدا کند و کارش برايش ارزشمند شود. وقتي چيزي را براحتي به دست مي‌آوري، براي حفظ آن تلاش چنداني نمي‌کني. الان هم امکانات از گذشته خيلي بيشتر شده و هم شرايط به دست آوردن حرفه راحت‌تر شده است. اما خيلي از جوان‌ها بر اين باورند که شرايط خيلي دشوار است مثلا جواني که مي‌خواهد حرفه گويندگي خبر را انتخاب کند، بايد از هفت خوان رستم بگذرد؟ شرايط استخدام شايد سخت‌تر شده باشد اما جوانان امروز راحت‌تر از نسل ما به خواسته‌هايشان مي‌رسند شايد به همين دليل لذت چنداني ازحرفه شان نمي‌برند. وقتي تلاش مي‌کني و نتيجه مي‌گيري، آن وقت است که از داشته‌هايت لذت مي‌بري و قدر آنها را مي‌داني. علاقه خودتان بود که سمت گويندگي خبر رفتيد يا اتفاقاتي شما را به اين سمت برد؟ پدرم مشوق اصلي‌ام براي انتخاب اين حرفه بود. 18‌ ساله بودم که تلويزيون اعلام کرد صدا وسيما به تعدادي گوينده خبر نياز دارد. من هم مثل 50 هزار نفري که براي اين رشته ثبت‌نام کردند، ‌اسم نويسي کردم. چندين مرحله غربال‌گري شد تا عاقبت حدود چهارپنج نفر انتخاب شديم. گويندگي خبر کار پر استرسي است، اضطراب را چگونه مديريت مي‌کرديد که در زندگي‌تان تاثير منفي نگذارد؟ گويندگي خبر راه‌ رفتن روي لبه تيغ است به اين دليل که هم مرجع و معتبر است وهم به صورت زنده پخش مي‌شود. گوينده خبر وقتي مقابل دوربين و ميکروفن مي‌نشيند، تمام حواسش بايد به کارش باشد. تمام درگيري‌ها و مشغله‌هاي زندگي و ذهني را بايد فراموش کني و فقط به خبري که مي‌خواني، فکر کني. بعد از مدتي گوينده‌‌هاي خبر «تيک ساعت» مي‌گيرند، يعني مدام به ساعت نگاه مي‌کنيم حتي اگر در استوديو نباشيم. اما با همه اينها حرفه دوست‌داشتني و شيريني است و بعد از مدتي به اين حرفه و اضطراب‌‌‌هايش عادت مي‌کني. کلا به حرفه و کارت عادت مي‌کني و از آن لذت مي‌بري. شهرت هم چاشني است که همه سختي‌ها را به نوعي آسان مي‌کند؟ در اوايل کار، شهرت خيلي لذت بخش است. اما به مرور اشتياق به کار و اعتبار جاي شهرت ‌را مي‌گيرد. به مرور زمان، رسانه براي گوينده اعتبار به وجود مي‌آورد، در مرحله دوم اين گوينده است که با تسلط به کارش و اجراي خلاقانه و متفاوت به رسانه اعتبار مي‌بخشد. اين مراحل شايد 30ـ20 سال طول بکشد. بعد از اين پروسه زماني گوينده به برَند رسانه تبديل مي‌شود و در چنين شرايطي است که رسانه بايد از برَندي که خود ساخته، حمايت کرده و او را به اوج برساند. البته بهتر است از گوينده‌اي که به کارش تسلط کافي دارد استفاده شود تا گوينده‌اي که هنوز در اول کار است. با اين حال بايد به جوانان هم اجازه کار داد؟ به نظر من جوانان و پيشکسوتان بايد در کنار هم فعاليت کنند. هيچ کس منکر حضور جوانان نيست اما نبايد با ورود جوانان شرايط حضور کساني که تجربه زيادي در اين زمينه دارند را از بين برد. هر کاري بر سبک زندگي شخصي هر فردي تاثير مي‌گذارد؛ گوينده بايد خوش لباس و خوش بيان باشد و ... اين ويژگي‌ها چگونه زندگي شما را متاثر کرد؟ گويندگي تاثيرات خوب زيادي روي زندگي صاحبان اين حرفه دارد؛ نظم و ترتيب، آراستگي ظاهري، حرکات وزين و ... برخي از اين ويژگي‌‌هاست. مجريان و گويندگان تابلوي رسانه هستند به همين دليل بايد روي تمام حرکات ظاهري و زندگي خصوصي و شخصي حساس باشند چون مردم آنها را زير ذره‌بين دارند و کوچک‌ترين حرکت آنها را مي‌بينند و درباره آن نظر مي‌دهند. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد