پدرم برای بازیگر شدن من پارتی بازی نکرد

سيمرغ/ نيکي مظفري يگانه فرزند مجيد مظفري، هنرپيشه پيشکسوت سينما، تئاتر و تلويزيون بازيگري را از کودکي با حضور در مجموعه تلويزيوني «بچه ها قصه ها» شروع کرد. دو سال بعد در مجموعه تلويزيوني «ضلع ششم» به کارگرداني مسعود فروتن در کنار بزرگان حرفه بازيگري، از جمله پدرش ايفاي نقش کرد. او در ادامه و در پايان دوره راهنمايي به کلاس هاي زنده ياد حميد سمندريان رفت و مدت دو سال فنون بازيگري را فرا گرفت و بعد از پايان دوره دبيرستان، معماري را در لندن آموخت و در بازگشت به ايران، مدت هشت سال به عنوان مدير توليد، جانشين تهيه کننده، طراح صحنه، طراح گريم و... در فيلم فيلمسازي پدرش به کار اشتغال داشت و با اينکه مي توانست در طول آن مدت در ده ها فيلم سينمايي و کار تلويزيوني حاضر شود ترجيح داد به تجربيات خود در اين عرصه بيفزايد. نيکي مظفري سال گذشته با نمايشنامه هاي «شب روي سنگفرش هاي خيس» به کارگرداني هادي مرزبان و «روياهاي رام نشده» به کارگرداني ايوب آقاخاني روي صحنه رفت که در هر دو نمايشنامه با جمعي از بزرگان همبازي بود و همچنين در مجموعه تلويزيوني «غريب آشنا» به کارگرداني صباغ زاده با پدرش همبازي شده که در ماه مبارک رمضان روي آنتن تلويزيون پخش رفت و... با او پيرامون کارهايش و خانواده اش گفت و شنودي انجام شده که خواندني است. نيکي مظفري در يک نگاه متولد: ۱۳۶۶ تهران تحصيلات: فوق ديپلم رشته معماري و گذراندن دو ساله بازيگري / مجرد کارنامه هنري تلويزيون: اولين انتخاب، بچه ها و قصه ها، ضلع ششم تئاتر: شب روي سنگفرش هاي خيس، روياهاي رام نشده و... پدرم بهترين راهنماي من است در تمام فيلم هايي که در دفتر کار پدرم ساخته شد، نقش مناسب من وجود داشت، اما هيچکدام را بازي نکردم. پدرم مخالف بازي کردن من نبود، اما عقيده داشت براي ماندگاري در سينما و تئاتر بايد با اندوخته هاي ذهني بيشتري وارد اين عرصه شوم و به همين دليل ترجيح دادم بيشتر تجربه کسب کنم تا در زمان مناسب بتوانم در کاري خوب مقابل دوربين بروم. از دوره بچگي هميشه به وجود پدرم افتخار کرده ام و خوشحالم که دختر هنرمندي محبوب هستم. با اين حال، چون اختلاف سني من با مادرم زياد نبود، يک سري رفاقت هاي خاص مادر و دختري با هم داشتيم. از مادرم ياد گرفتم چگونه حرمت پدرم را نگه دارم ضمن اينکه با پدرم هم بسيار صميمي بودم و وقتي مادرم را از دست دادم، پدرم براي من هم پدر بود و هم مادر و بعد از درگذشت مادرم، هميشه روز مادر پدرم اولين کسي است که به او تبريک مي گويم و دستش را مي بوسم. امسال هم در روز مادر وقتي دستش را بوسيدم و تبريک گفتم در حالي که اشک در چشمانش جمع شده بود به من نگاهي کرد و در پاسخ نگاه مهربانانه اش گفتم شما ضمن اينکه پدر خوبي هستي بعد از مادرم، مادر خوبي هم برايم بوده اي. جالب است بدانيد بعد از مادرم، تمام درد دل هايي را که با مادرم داشتم، با پدرم دارم و راجع به تمام مسائل زندگي خودم با او مشورت مي کنم و يقين دارم بهترين راهنماي من است، چون مي دانم که خوبي مرا مي خواهد. هر وقت به حرف پدر و مادرم توجه نکرده ام ضرر ديده ام و هر زمان ه حرف هاي آنها گوش داده ام، نفع برده ام. نيکي مظفري دختر مجيد مظفري کارهاي بعدي من قرار است در تابستان امسال در تماشاخانه ايرانشهر در يک نمايشنامه بازي داشتم باشم و علاوه بر اين، سريالي با عنوان «غريب آشنا» به کارگرداني مهدي صباغ زاده کليد خورد که در ايام ماه رمضان امسال روي آنتن رفت. در آن مجموعه هم با پدرم و جمعي از بازيگران خوب کشور همبازي هستم. همچنين حضورم در يک فيلم سينمايي قطعي شده که به زودي ساخت آن شروع خواهد شد. مثل دختر بچه هاي ديگر عروسک بازي نکردم چهار پنج ساله بودم که متوجه حرفه پدرم شدم و برايم خيلي عجيب بود که وقتي پدرم کنارم نشسته، چطور در تلويزيون ديده مي شود. آرام آرام فهميدم پدرم بازيگر است. به خاطر دارم وقتي به اتفاق او و مادرم فيلم «جنگ نفتکش ها» را در سينما مي ديديم، در دو بخش از فيلم حالم خيلي بد شد در سکانسي پدرم در کشتي به سختي کتک مي خورد و در سکانسي ديگر دختربچه اي را بغل کرده بود. در هر دو سکانس زدم زير گريه که چرا پدرم کتک مي خورد و آن دختر بچه به چه اجازه اي به جاي من در آغوش پدرم است و... به مرور زمان متوجه شدم بازي و بازيگري چيست. من در دوره کودکي، هرگز عروسک بازي نکردم و در بيشتر مواقع به اتفاق پدرم به محل تصويربرداري مي رفتم و از همان دوره آرام آرام با پشت صحنه و دوربين آشنا شدم. پدرم از بچگي به من آموخت چگونه باشم، چگونه بينديشم و چگونه عمل کنم. در اوقات فراغتم ضمن بازيگري در دو مجموعه تلويزيوني، در پشت صحنه بازي هاي پدرم حضور داشتم و آرام آرام با الفباي بازيگري، طراحي، گريم و... آشنا شدم. هفت ساله بودم که توسط خانم پورمختاري همسر آقاي هرمز هدايت به بازي در يک برنامه ۹۰ شبي که شامل آوازخواني و بازيگري بود دعوت شدم و در کنار جمعي از بازيگران خردسال و نوجوان اولين تجربه بازيگري ام در مقابل دوربين را پشت سر گذاشتم. نيکي مظفري دختر مجيد مظفري در آن مجموعه که حالت اپيزوديک داشت، هر شب بيانگر يک قصه بوديم و به همين دليل در طول مجموعه، ده ها کاراکتر از جمله خرگوش را بازي کردم. آن مجموعه در تعطيلات تابستاني مدارس ساخته شد تداخلي با درس و مشقم نداشت و پدر مادرم خوشحال بودند که بازيگري من به درسم لطمه نمي زند و دو سال بعد در مجموعه ۳۰ قسمتي «ضلع ششم» بازي کردم. بازيگري نخواندم و بازي هم نکردم با تجربياتي که از دوره کودکي از بازيگري به دست آورده بودم و گذراندن آموزش دو ساله نزد زنده ياد حميد سمندريان و مشورت با خانواده ام، احساس کردم اگر تحصيلاتم را در رشته اي ديگر دنبال کنم ضرر نخواهم کرد به همين دليل به سراغ رشته معماري رفتم که مرتبط با هنر است. خودم، خانواده ام، سرگرمي هايم من بدون پارتي بازي پدر وارد عرصه هنر شدم. پدرم فقط راهنماي خوب من در اين عرصه بود و کمک ديگري به من نکرد. بعد از درگذشت مادرم تمام کارهاي خانه را من انجام مي دهم. من عاشق سفر هستم و امسال نيز موقع سال تحويل به اتفاق پدرم در سفر بودم. صميمي ترين دوستم خداوند، بعد پدرم و سپس شقايق فراهاني و تينا پاکروان هستند. به شدت استقلالي هستم و بازيکن مورد علاقه ام فرهاد مجيدي است. من به خودم ايمان دارم و با توکل به خدا، تا حالا آنچه را خواستم ام به دست آوردم.