آخرین بازمانده نسل طلایی سینما 104 ساله شد!
فارس/ «اوليويا دي هاويلند» پنجشنبه يکم جولاي ۱۰۴ ساله شد. او تنها زن هنرپيشه دوران طلايي هاليوود است که در قيد حيات است. او همچنين تنها هنرپيشه زنده فيلم «برباد رفته» است. از زمانيکه سينما متولد شد، زنان در کنار مردان از پايه هاي بنيادين اين هنر به شمار رفته اند و بسياري از آنان هنرشان را به رخ جهانيان کشانده اند. در مقاطعي زنان به مراتب بيشتر از مردان از جنبه هاي مختلف، از گيشه گرفته تا رقابت و حضور در رويدادهاي سينمايي موفق تر عمل کرده اند. هرچند همواره تبعيض جنسيتي همچون ديگر معضلات جامعه بشري، بخشي جدايي ناپذير از چالش هميشگي زنان در دنياي سينما بوده است.
دريافت اسکار در همان اوايل فعاليت
«اوليويا دي هاويلند» پنجشنبه يکم جولاي ۱۰۴ ساله شد. او تنها زن هنرپيشه دوران طلايي هاليوود است که در قيد حيات است. او همچنين تنها هنرپيشه زنده فيلم «برباد رفته» است. تمام همبازي ها و کارگردان و عوامل اين فيلم سال هاست که از اين دنيا رفته اند. وينستون بردت،روزنامهنگار، استعداد او را در اقتباس سينمايي از «روياي نيمهشب تابستان» ساخته ماکس راينر در سال ۱۹۳۴ که در کمپاني «برادران وارنر» تهيه شد،کشف کرد. او در «بروکلين ديلي ايگل» درباره اين هنرپيشه جوان نوشت:« اوليويا دي هاويلند عادلانهتر از ديگر اعضاي گروه بازيگران زبان شکسپير را اجرا ميکند.» ازينرو «رؤياي نيمه شب تابستان» اولين فيلمي بود که او در سال ۱۹۳۵ يعني ۸۵ سال پيش بازي کرد و آنجا بود که استعداد شگرف او در عرصه هنرپيشگي شناخته شد که يک دهه بعد و تنها در فاصله ۳ سال دو جايزه اسکار به عنوان «بهترين هنرپيشه نقش اول زن» را براي او به همراه آورد.
نقش ماندگار «ملاني هميلتون» در «برباد رفته»
او نوزده ساله بود که براي نخستين بار مقابل دوربين سينما ظاهر شد و در ۲۲ سالگي با نقش «ملاني هميلتون» در فيلم ماندگار «بربادرفته» شهرتش از مرزهاي آمريکا فراتر رفت.دوران جنگ جهاني دوم از تعهدات خود در هاليوود مرخصي گرفت و به خط مقدم جبهه رفت تا سربازان آمريکايي را سرگرم کند. در اين سفر که بي دستمزد انجام داد، به عفونت ريه نيز مبتلا شد اما ماموريت ميهن پرستانه خود را به سرانجام رساند.
لايحه کارگري کد ۲۸۵۵ در قوانين آمريکا يادگار دي هاويلند
در همان ابتداي دوران بازيگري اوليويا با مديران کمپاني «برادران وارنر» درافتاد و با حمايت انجمن بازيگران آمريکا و دادگاه عالي کاليفرنيا توانست عليه آنها پيروز شود. هنوز تاثير شجاعت او در دوران کمپاني سالاري در هاليوود به عنوان لايحه کارگري کد ۲۸۵۵ در قوانين آمريکا وجود دارد و به عنوان ميراثي براي او باقي خواهد ماند. دي هاويلند ۴۹ فيلم در کارنامه بيشتر ندارد.او پس از ازدواج با پير گالانته به فرانسه مهاجرت کرد و پس از جدايي به زندگي در اين کشور ادامه داد. اليويا در دهه شصت ميلادي کتاب زندگي نامه به نام «هر مرد فرانسوي يکي دارد»(Every Frenchman Has One) را منتشر کرد که هنوز با استقبال مواجه شده و تجديد چاپ ميشود.
دو خواهر که هردو اسکار گرفتند
هاويلند از معدود بازيگران مطرحي است که دوبار جايزه اسکار را به دست آورده و چند بار نيز نامزد دريافت آن شده است. وي سال ۱۹۴۶ به خاطر بازي در فيلم «هر يک به نوبه خود» جايزه اسکار «بهترين بازيگر نقش اول زن» را به دست آورد و براي بازي در فيلم مطرح «وارث» اسکار دوباره «بهترين بازيگر نقش اول زن» را به خود اختصاص داد. خواهر او «جون فونتيِن» نيز که هنرپيشه سرشناس و مورد علاقه «آلفرد هيچکاک» بزرگ بود، يک بار موفق به دريافت جايزه اسکار شد.
نکته منحصر به فرد در زندگي دي هاويلند اين است که او و خواهرش «جون فونتين» تنها دو خويشاوندي هستند که برنده جايزه اسکار نقش اول شدهاند
او سال ۱۹۶۵ رياست داوران جشنواره جهاني فيلم «کن» را برعهده گرفت و به اولين زن در تاريخ اين جشنواره تبديل شد که رياست داوران را برعهده مي گيرد.
اوليويا مري دي هاويلند زادهٔ ۱ جولاي ۱۹۱۶ در توکيو هنرپيشه بريتانيايي-آمريکايي برنده جايزه اسکار است. وي از والديني انگليسي در توکيو متولد شد، دي هاويلند و خواهر کوچکترش «جون فونتين» در سال ۱۹۱۹ به کاليفرنيا نقل مکان کردند. او در نقش «ملاني هميلتون» در بر باد رفته در سال ۱۹۳۹ و نقش مقابل «ارول فلين» در «ماجراهاي رابينهود» (۱۹۳۸)، «شهر داج» (۱۹۳۹)، «ردپاي سانتافه» (۱۹۴۰) خوش درخشيد.
دي هاويلند يکي از آخرين بازماندگان سينماي کلاسيک هاليوود و پيرترين بازيگر در قيد حياتي است که برنده جايزه اسکار شده است. وي همچنين آخرين بازيگر بازمانده از بين هنرپيشگان اصلي فيلم کلاسيک بر باد رفته است.
ديگر نکته منحصر به فرد در زندگي دي هاويلند اين است که او و خواهرش «جون فونتين» تنها دو خويشاوندي هستند که برنده جايزه اسکار نقش اول شدهاند. وي همچنين «جايزه هيئت ملي بازبيني فيلم»، «جايزه حلقه منتقدان فيلم نيويورک»، «روبان نقرهاي اتحاديه ملي روزنامهنگاران سينمايي» ايتاليا و «جايزه ولپي» جشنواره فيلم بخاطر ايفاي نقش در فيلم «گودال مار» (۱۹۴۸) دريافت کرده است. جايزه «گلدن گلوب» بخاطر ايفاي نقش در «وارث» در ۱۹۵۰ و براي «آناستازيا» در ۱۹۸۷ به وي اعطا شده است. او همچنين بخاطر فعاليتهايش در سينما، به دريافت يک ستاره در پيادهرو مشاهير هاليوود، مفتخر شده است.
اوليويا از والديني بريتانيايي در توکيو، ژاپن به دنيا آمد. پدر وي «والتر آگوستوس» (۱۹۶۸–۱۸۷۲) در دانشگاه کمبريج تحصيل کرده بود و به عنوان پروفسور زبان انگليسي در دانشگاه سلطنتي تدريس ميکرد و مادرش «ليليان آگوستا» (۱۹۷۵–۱۸۸۶) نيز در آکادمي سلطنتي هنرهاي دراماتيک لندن تحصيل کرده بود و هنرپيشه تئاتر بود هنگامي که به همراه همسرش به توکيو نقل مکان کرد و بچه دار شد بازي در تئاتر را رها کرد اما در دهه ۱۹۴۰ هنگامي که دخترانش به شهرت رسيدند با نام هنري «ليليان فونتين» به عرصه نمايش بازگشت.
مهاجرت از ژاپن به آمريکا
والدين دي هاويلند در سال ۱۹۱۴ ازدواج کردند. اما اين ازدواج به واسطه خيانتهاي پدرش پايان خوشي نداشت. «جوان فونتين» خواهر کوچکتر اوليويا در ۲۲ اکتبر ۱۹۱۷ به دنيا آمد. در فوريه ۱۹۱۹ اوليويا به شدت بيمار شد و مادر اوليويا همسرش را ترغيب کرد که براي آب و هواي بهتر براي دختر بيمارشان به انگلستان بازگردند. خانواده بخاطر درمان و تب شديد اوليويا در کاليفرنيا توقف کردند.
او در سن ۱۰۴ سالگي همچنان سرپا است و ورزش، پياده روي و دوچرخه سواري مي کند. اوليويا دي هاويلند راز طول عمر و سلامتي خود را سه چيز مي داند: «عشق»، «خنده» و «آرامش»
اگرچه وي حرفه هنرپيشگي را رها کرده بود، ليليان به دخترانش هنر قدرداني ياد ميداد، براي فرزندانش شکسپير ميخواند. وي همچنين به آنها موسيقي و سخن سرايي آموزش ميداد. در آوريل ۱۹۲۵ پس از اينکه طلاق وي قطعي شد، ليليان اين بار با فردي با نام جرج ام. فونتين که صاحب يک فروشگاه بود ازدواج کرد.
دي هاويلند در مدرسه ابتدايي ساراتوگا، دبيرستان نورت ديم در بلمونت و دبيرستان لوس گاتوس تحصيل کرد.
اولين حضور وي در سينما در فيلم «رؤياي نيمه شب تابستان» ساخته ماکس راينر بود که در اکتبر ۱۹۳۵ به اکران درآمد.
دي هاويلند دو بار ازدواج کرد. در ۲۴ ژانويه ۱۹۴۶ با «مارکوس گدريچ» يک کهنه سرباز نيروي دريايي، نويسنده و فيلمنامهنويس ازدواج کرد. آنها در ۱ دسامبر ۱۹۴۹ صاحب يک فرزند پسر به نام «بنجامين» شدند. آنها در سال ۱۹۵۲ پس از ۶ سال زندگي مشترک از همديگر جدا شدند. فرزندشان نيز در ۱ اکتبر ۱۹۹۱ در سن ۴۱ سالگي در اثر «لنفوم هوچکين» درگذشت.
در ۲ آوريل ۱۹۵۵، دي هاويلند با «پيِر گالانته»، روزنامهنگار و ويراستار هفتهنامه خبري «پاري مچ» ازدواج کرد. آنها در روز ۱۸ ژوئيه ۱۹۵۶ صاحب يک فرزند دختر بنام «ژيزل» شدند.
در ۹ سپتامبر ۲۰۱۰ نشان «شواليه لژيون دونور» توسط «نيکلا سارکوزي» رئيس جمهور وقت فرانسه به وي اعطا شد.
بيش از پنجاه سال است که هاويلند در فرانسه سکونت دارد. در سالهاي گذشته بندرت او در انظار عمومي ظاهر شده است.طبق کتاب خاطراش، دي هاويلند از سال ۱۹۶۰ در شهر پاريس زندگي ميکند.
دي هاويلند در ۱۷ نوامبر ۲۰۰۸، در سن ۹۲ سالگي، مدال ملي هنر را دريافت کرد. در ۹ سپتامبر ۲۰۱۰ نشان «شواليه لژيون دونور» توسط «نيکلا سارکوزي» رئيس جمهور وقت فرانسه به وي اعطا شد. در فوريه ۲۰۱۱، دي هاويلند در جوايز سزار در فرانسه ظاهر شد. اوليويا دي هاويلند در ۱ ژوئيه ۲۰۱۶، ۱۰۰ ساله شد.
او در سن ۱۰۴ سالگي همچنان سرپا است و ورزش، پياده روي و دوچرخه سواري مي کند. اوليويا دي هاويلند راز طول عمر و سلامتي خود را سه چيز مي داند: «عشق»، «خنده» و «آرامش».