علیرضا داودنژاد: کامبوزیا پرتوی دلباخته سینما بود
ايسنا/ عليرضا داودنژاد که فيلم نامه "فراري" اش را کامبوزيا پرتوي به نگارش درآورده است، در پي درگذشت اين فيلم نامه نويسي و کارگردان متني را منتشر کرد.
اين کارگردان سينماي ايران در نوشتاري که در اختيار ايسنا گذاشت، نوشت: "کامبوزيا پرتوي!
سايه ساري بود. ابري پر بار . هر جا باريد سبزه دميد و بهار شد.
نويسنده. کارگردان. تهيه کننده. همراه. مشاور. دستيار. بازيگر و بالاتر از همه دوست. محرم راز. رفيق. رفيق باز ....
بي مضايقه همکاري مي کرد. تفرعن نمي شناخت. صندلي هم جابه جا مي کرد دلباخته سينما بود. شکارچي ايده ها. قصه پردازي با حوصله. تفکري انتقادي. تخيلي خلاق و بالاتر از همه سرشار از احترام به آدمي . سرشار از محبت به موجودات.
سايه ساري بود پرتوي. سايه اش بر من هم افتاد. در آن روزها خسته و گيج و تنها بودم. شبي را با او سحر کردم. به ميدان آمد . تمام و کمال. خانه اش پلاس مي شدم. جارو مي زد. مي شست. مي پخت. چه دستپختي. چه باقلاقاتقي. چه حليم بادمجاني. چه نعنا داغي....
اولين بار که به خانه اش پا گذاشتم دانستم آنجا کجاست. خانه هنرمندي تمام عيار. کتابخوان. پژوهشگر. فيلم نامه نويس . از «گربه آوازخوان» تا «دايره » از «من ترانه پانزده سال دارم» تا «کودکي پيامبر »....
او در آن خانه کوچک به چه سفرها که نرفت. چه ادم ها که نساخت. و چه يادگارها که براي سينماي ايران به جا نگذاشت. من از آخرين خوشه چينانش بودم. گلنار و نادر "فراري" با قلم او به سخن درآمدند. اولين اتود گفتگوي آن دو نيز توسط محسن تنابنده و خود او زده شد.
در ماشين. در راه رشت براي پيدا کردن بازيگر. نادر پشت فرمان با گلنار که کنارش نشسته بود صحبت ميکرد. نادر محسن تنابنده بود و گلنار کامبوزيا پرتوي. نادر في البداهه ميپرسيد و گلنار في البداهه جواب مي داد. گلنار في البداهه مي پرسيد و نادر في البداهه جواب مي داد. همانجا فيلم را ديدم. کار تمام بود.
پرتوي با آن تواضع و افتاده حالي منحصر به فردش اعجوبه اي بود. پرونده يا کتابي ماندگار از چهل سال تاريخ سينماي ايران. بازشناسي حرفه اي پرتوي به عنوان هنرمندي جريان ساز ،همه فن حريف و محبوب در ميان مردم و سينماگران و معرفي او به نسل تازه وظيفه آنهايي ست که همچون او خود را به حفظ و رونق و اعتلاي سينماي ايران متعهد مي دانند. تسليت به همسر دلسوزش. تسليت به پسر نازنينش. تسليت به خانواده ارجمندش . تسليت به سينما . تسليت به هنر . تسليت به ايران..." کامبوزيا پرتوي 4 آذر ماه از دنيا رفت. او براي عمل قلب به بيمارستان مراجعه کرده بود که به دليل ابتلا به کرونا درگذشت.