تلویزیون درها را به روی هنرمندان درجه یک باز کند
ايسنا/ از نگاه يکي از منتقدان، تلويزيون به نوعي انقلاب فرهنگي در توليدات خود نياز دارد و بايد فضا را براي ورود و فعاليت هنرمندان درجه يک باز بگذارد و همچنين با توجه به نياز مخاطب، به توليدات خوب فرهنگي و هنري اقدام کند.
بيننده تلويزيون به اميد و شادي نياز دارد
جبار آذين ـ منتقد و مدرس سينما و تلويزيون ـ مهمترين نکتهاي که در توليد آثار فرهنگي، سينمايي و تلويزيوني بايد مد نظر سازندگان اين آثار قرار بگيرد را توجه به نياز، سليقه و خواست تماشاگر دانست و عنوان کرد: چنانچه مانند سالهاي اخير مبناي توليد سريالهاي تلويزيوني، سليقه مديران و اسپانسرها باشد، بديهي است که توليد سريالها با مشکل مواجه ميشود و مردم چون زندگي خود، مشکلات و مسايل خود را در اين نوع آثار نميبينند، با شخصيتها و موضوعهاي سريالها همراه نشده و از آن استقبال نميکنند.
او تاکيد کرد: لازم است که ملاک اصلي توليد آثار، سليقه، خواست و نياز مخاطب باشد. مهمترين نياز مخاطب در جامعه ما به دليل انواع مسايل مانند گراني و کرونا، نياز مردم به اميد و شادي است؛ همين ها بايد مورد توجه و عنايت قرار بگيرد. اگر چنين اتفاقي رخ ندهد توليد چنين سريالهايي عمدتا باعث لطمه به فرهنگ، فرهنگ سوزي و هدر دادن بودجه بيتالمال ميشود.
آذين رعايت نوآوري در گزينش مضامين و همچنين انتخاب موضوعهاي متنوع و استفاده آنها در نگارش فيلمنامههاي حرفهاي و ساخت هنرمندانه، در کنار استفاده از هنرمندان درجه يک را از جمله عواملي دانست که ميتواند باعث ارتقاي هنري و محتوايي يک اثر شده و بالعکس نبود اين ها ميتواند دليلي براي ناموفق بودن يک سريال محسوب شود.
اين منتقد تصريح کرد: تلويزيون سالهاست که از نظر و نگاه مخاطب فاصله گرفته است و به ندرت شاهد توليد و پخش آثار فاخر و درجه يک به ويژه در حوزه سريالها هستيم. اغلب سريال ها از منظر ساختار هنري متوسط، زير متوسط و حتي ضعيف هستند؛ از نظر مضمون و قصه هم پيش از آنکه برگرفته از واقعيتهاي جامعه و نياز مخاطب باشند، کپي برداري از آثار ماهوارهاي خارجي و سريالهاي ترکيهاي و غربي هستند. در کنار اينها ضعف مديريتي و نداشتن نگاه تازه در توليد آثار فرهنگي ـ هنري و سريالي در تلويزيون و نفوذ سرمايه و سيلقه اسپانسرها در چگونگي توليد مجموعه ها و نبود هنرمندان حرفهاي و درجه يک در تلويزيون سبب شده که ديگر آثار مناسب و شايسته خانوادگي و اجتماعي و حتي طنز ساخته نشود.
بازار مکاره اي به نام شبکه نمايش خانگي
اين روزنامه نگار با اشاره به سپردن مسووليت نظارت بر سريال هاي شبکه نمايش خانگي به تلويزيون، بيان کرد: شبکه نمايش خانگي از زير چهارچوب وزارت ارشاد خارج شده و به زيرمجموعه تلويزيون افزوده شده است؛ اما به جاي آنکه مسوولان و مديران تلويزيون از آن استفاده بهينه کرده و با ايجاد شرايط کار و توليد، به ارائه آثار خوب و مناسب خانوادگي، اجتماعي، فرهنگي و کمدي بپردازند، اين فضا تبديل به نوعي بازار مکاره شده که سودآوري و شهرت طلبي در آن حرف اول را ميزند؛ به گونهاي که اغلب توليدات شبکه نمايش خانگي به لحاظ موضوع و ساختار هنري در سطح زيرِ متوسط و حتي ضعيف قرار دارند که اين امر نشان دهنده بيراه رفتن شبکه خانگي در شرايطي است که مي بايست تلويزيون از فرصت آن استفاده مناسب کند.
روزگاري شرايط در تلويزيون مناسب تر بود
به اعتقاد وي، نبود نيروهاي متخصص و کارآمد در سيما فيلم و شبکه نمايش خانگي باعث شده که تلويزيون در توليد سريال هاي خوب و مناسب خانوادگي، اجتماعي و فرهنگي براي جامعه موفق نباشد. آذين اضافه کرد: اين معضل نشانگر آن است که تلويزيون به نوعي انقلاب فرهنگي در توليدات خود نياز دارد و بايد فضا را براي ورود و فعاليت هنرمندان درجه يک باز بگذارد و همچنين با توجه به نياز مخاطب به توليدات خوب فرهنگي و هنري اقدام کند.
او يادآور شد: روزگاري شرايط در تلويزيون مناسب تر بود؛ سيما فيلم توسط حرفهاي ها اداره ميشد و هنوز تبديل به بازار مکاره نشده بود و هنرمندان حرفهاي ميتوانستند آثار خوب، با محتوا و هنرمندانه ارائه کنند و طنازي و بازگويي مسايل اجتماعي در آنها حرف نخست را ميزد؛ اما اين موارد سالهاست که ديگر در تلويزيون ديده نميشود. اين مساله ضرورت تحول در نگاه، عملکرد و برنامههاي تلويزيون را ميطلبد.
بايد منتظر ماند و «دودکش» را تا آخر ديد
مدتهاست که نام سريالي تلويزيوني آنقدرها به گوش آشنا نيست که اغلب آن را بشناسند و براي تماشاي تمامي قسمت هايش برنامه ريزي کنند. در اين ميان سريالهايي که چند سال قبل تر با کيفيتي قابل قبول به پخش مي رسيدند هم در ادامه و با ساخت فصلهاي جديد، نسبتا افت کرده و تعدادي از مخاطبانشان را از دست دادهاند.
جبار آذين در پاسخ به نقدي درباره سريال «دودکش۲» گفت: مجموعه طنز خانوادگي اجتماعي «دودکش۲» در ادامه استقبال و موفقيت از فصل نخست اين سريال ساخته شده است. فصل نخست را محمدحسين لطيفي بر اساس فيلمنامهاي از برزو نيک نژاد ساخته بود؛ فيلمنامه اين سريال داراي مضمون تازه و ساختار مناسب دراماتيک بود و ساخت از کارگرداني خوبي برخوردار بود. موضوعات متنوع، تکيه کلامهاي شخصيتها، فضاي کار و بازيهاي خوب از جمله امتيازهاي خوب سريال «دودکش ۱» بود؛ گرچه لطيفي در ادامه «دودکش ۱»، سريال «پادري» را ساخت اما فصل دوم سريال را کارگردان ديگري، برزو نيک نژاد ساخته است.
اين منتقد دليل کسالت آور بودن «دودکش۲» براي مخاطبان را پخش نشدن قسمتهاي پرماجراتر دانست و ابراز اميدواري کرد که در ادامه اين مشکل برطرف شود.
آذين در همين زمينه افزود: با آنکه شخصيتها هم با تيپهاي تغيير يافته در اين مجموعه ظاهر شدهاند اما موضوعهايي مانند پيدا شدن نيمه گمشده بهروز شرايطي را فراهم کرده که در دامان داستان اصلي مسايل فرعي جذاب ديگري رقم بخورد؛ بايد منتظر ماند و ديد در ادامه روند داستان سريال چه وقايعي در پيش هست؛ گرچه باز هم شخصيتها و بازيگران سريال براي مخاطب ملموس هستند و اين از امتيازهاي اين کار محسوب ميشود اما تماشاگري که فصل نخست را تماشا کرده و توقع و انتظارش بالا رفته طبيعي است که از فصل دوم «دودکش» هم انتظار بيشتري داشته باشد. در هر حال هنوز سريال به پايان نرسيده است، بايد منتظر ماند و شاهد هنرنماييهاي هنرمندان و موضوعهاي گستردهاي که در پيش روي اين سريال قرار دارد شد.