انتقاد به نقل کرامات توسط برخی روحانیون و انعکاس آن توسط صدا و سیما

دکتر رسول جعفريان در يادداشتي در خبرآنلاين به ظهور تصوف در قالبي جديد ميان مردم ايران پرداخته است. اين استاد دانشگاه تهران مي نويسد: « رواج داستانهاي کرامت گونه در جامعه ما به حدي زياد شده است که انسان حتي از پيگيري آنها هم عاجز است. هر روز کتاب تازه‌اي منتشر مي شود و با استفاده از قلب رؤوف و مهربان مردم متدين و دين باور، اين آثار به فروش مي‌رسد. آيا تصوف در لباسي تازه و نامي جديد سر برآورده است؟ بايد قدري تامل کنيم اگر نه قضاوت.» وي پس از معرفي کتاب «عاشق دلباخته امام زمان (ع) ملاآقا جان زنجاني» که درباره کرامات علماست، مي گويد: « ما تصوف را در صورتي ديگر زنده‌ کرده‌ايم و آن را با برخي ديگر از ايده‌هاي خود تلفيق کرده سروساماني نو به آن بخشيده‌ايم و اکنون به سرعت و البته در قالبي تازه در حال انتشار آن هستيم. اين صورت جديد تصوف به ظاهر فاصله زيادي با آموز‌ه‌هاي صوفيانه قرن پنجم تا نهم موجود در ايران دارد، اما از جهاتي شباهت بسيار زياد ميان آنها هست و حتي آثار اجتماعي و سياسي آن هم به مقدار زيادي نزديک به هم است. يکي از آنها تأثيرش در همين جريانهاي اخير است که اتهام يا درست، بازارش داغ است. جالب که به ورزش هم رسيده و يادمان هست که مربي شاخص فوتبال مرتب خدمت هم مي رسيد.!» دکتر رسول جعفريان در ادامه مطلبش يکي از مظاهر مشترک در تصوف گذشته و کنوني را اين گونه توضيح مي دهد: «يکي از مظاهر آن(بروز تصوف در لباسي تازه) نقل کرامات و عجايب ديگر است که گاه بزرگان از روحانيون روي منبر گفته و سيما و صدا هم آنها را منتشر مي کند. همه اينها نشان مي دهد که ما همان تذکرة الاولياء عطار نيشابوري را دوباره در شکل و شمايل ديگر عرضه کرده‌ايم. البته آن نثر زيبا و آن ادب شگفت عطار، اين روزها کمتر هويداست، اما براي بنده تاريخ خوان که چندان اهميتي به شکل نمي‌دهم و مهم محتواست. به نظرم، حجم اين همه کرامت که براي اين افراد گفته مي شود، به مراتب بيش از داستانهايي است که در مقاماتي که براي مشايخ گذشته نوشته مي شد، درج مي گرديد.