یه روز عدد ۱۰ مهمانی میگیرد؛ همه اعداد را دعوت میکند جز 8 که ازش خوشش نمیآید. شب مهمانی، ۱۰ میبیند ۸ وسط مهمونها داره میرقصه. عصبانی میپرسه کی دعوتت کرده و چرا اومدی؟ ۸ با اشک تو چشما، ۱۰ رو بغل میکنه و میگه: «من صفرم، دستمال بستم دور کمرم عربی میرقصم...»
عکاس خونه
بروزرسانی
عکاس خونه/ ارسالی از babraz
یه روز عدد ۱۰ مهمانی میگیرد؛ همه اعداد را دعوت میکند جز 8 که ازش خوشش نمیآید. شب مهمانی، ۱۰ میبیند ۸ وسط مهمونها داره میرقصه. عصبانی میپرسه کی دعوتت کرده و چرا اومدی؟ ۸ با اشک تو چشما، ۱۰ رو بغل میکنه و میگه: «من صفرم، دستمال بستم دور کمرم عربی میرقصم...» "مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."