49 سالهام و همه اعضای خانوادهام معتاد شبکههای اجتماعیاند!
خراسان/ پدري 49 سالهام و سه فرزند دارم. همه اعضاي خانوادهام معتاد شبکههاي اجتماعي شدهاند. من بازنشسته هستم ولي بچههايم که دانشجو و دانشآموز هستند، هر وقت مشغول درس خواندن نباشند، مشغول بررسي تلگرام يا اينستاگرامشان ميشوند. البته خانمم اهل اين کار نيست و اصلا گوشي هوشمند ندارد. نميدانم چطور به آنها بگويم در دقايق کوتاهي که کنار هم هستيم، اينقدر سرشان در گوشيشان نباشد؟ پاسخ مشکلي که طرح کرديد موضوعي شايع بين جوانان و برخي بزرگ سالان است که منجر به کشمکشهاي بسياري بين دو نسل ميشود. مشغوليت زياد و گاه اعتياد به شبکههاي اجتماعي و به خصوص بازيهاي رايانهاي، دلايل فردي و جامعهشناختي دارد که بسته به اينکه کدام علت مسبب آن است، راهبردها نيز متفاوت خواهد بود. به برخي از مهمترين آنها در ادامه اشاره ميکنيم تا به شما پدر گرامي، کمکي کرده باشيم. سرگرمي جايگزين پيدا کنيد هميشه هر تفريح و سرگرمي، رقيبي دارد. پيدا کردن جايگزين آنها يکي از روشهاي کارآمد متعادل کردن ميزان مشغوليت به سرگرميهاي افراطي از جمله انواع بازيهاي رايانهاي و شبکههاي اجتماعي است. البته اين کار بيشک آزمون و خطاهاي بسياري ميطلبد و نياز به تلاش و حوصله دارد. براي مثال يک نوجوان يا بزرگ سال برون گرا نياز جدي به ارتباطات اجتماعي، عاطفي، خانوادگي و به خصوص دوستانه دارد که اگر اين فضا فراهم نباشد با رفتن به دنياي مجازي تا حد امکان آنرا تامين ميکند. فراهم کردن چنين فرصتهايي که روابط فعالانه بين فردي جاي روابط منفعلانه با تلفن همراه و رايانه را پر کند، يکي از کاهندههاي مفيد اعتياد به دنياي مجازي خواهد بود. مقررات سختگيرانه تعيين کنيد راهحل ديگر که گاه ممکن است نتيجهبخش باشد و بسياري از پدران و مادران مسن به آن عمل ميکنند، مقررات سختگيرانه استفاده از تلفنهمراه است. فرزندان در بدو ورود به خانه، موظف هستند تلفنهمراه را در مکان خاصي بگذارند و فقط تماسهاي مهم را پاسخ دهند. البته اين روش ممکن است چالشهايي داشته باشد. براي مثال اگر يکي از فرزندان رعايت نکند، ديگران نيز ممکن است رعايت نکنند و اگر فشار بياوريد احتمال کدورت ميرود ولي روشي مناسب براي رسيدن به نتيجه سريع است. خودتان را هم معتاد شبکههاياجتماعي نشان دهيد! راهکار جالب ديگر اين است که والدين نيز درست مثل فرزندان به عمد نشان دهند به شدت وابسته به صفحات اجتماعي هستند و آثار و پيامدهاي اين رفتار افراطي را در امور خانه و ارتباط با آنها نشان دهند. براي مثال از بدو ورود و استقبال از آنها؛ دايم سرتان در تلفن همراه باشد و برخلاف معمول هميشه ديگر خبري از پذيرايي داغ و صميمانه نباشد. بوي مطبوع قرمهسبزي و چاي خوشرنگ قند پهلو، بازي با نوهها، گپوگفت وگوي مادرانه و پدرانه نباشد! گهگاهي آنها را حتي ترک کنيد و در اتاق ديگر به گفتوگو يا چت خود بپردازيد و سپس برگرديد، عذرخواهي کنيد و علت را توضيح دهيد. اگراعتراضي رخ داد، خيلي خنثي و آرام طرح کنيد که شما هم نياز داريد از صفحات اجتماعي استفاده کنيد. فقط دقت کنيد اين روش را از سبک به شديد در طول چند هفته پيش ببريد تا متوجه افراط تئاترگونه آن نشوند و واقعي بودن آنرا بپذيرند تا جايي که کمکم نگران شما شوند، اعتراض کنند و شاکي شوند که شما ديگر آن پدر و مادر قبلي نيستيد. به اين نقطه که رسيديد، وقت طرح خواسته شما ميرسد تا توضيح دهيد داستان چه بوده و هدف شما، تغيير رفتار آنها بوده نه بي محلي يا راندن آنها از خانه پدريشان. نويسنده : رضا زيبايي| روانشناس باليني