تراژدی بیسوادی مدرن و فرهنگ عامه: چرا و چگونه؟
روزياتو/ سواد، شعور و آگاهي، الزاما از مسير مدرسه و دانشگاه کسب نميشود. کسب معرفت، خود نياز به معرفت دارد. يعني فرد بايد به اين درجه از آگاهي برسد که به سمت کسب معرفت حرکت کند. هيچ معرفتي، تصادفي خلق نمي شود و محصول ارث پدري نيست. معرفت به هيچ کس به ارث نرسيده است. همان طور که سواد، محصول خواست و طلب است و نه ميراث گذشتگان. ملت با سواد، ملتي است که راهبري آن آسان است. ملت بي سواد، زاده نمي شود، ساخته مي شود. در عصر امروز، بسياري از انسان ها تا کلاس ۹، درس ميخوانند. تا کلاس ۱۲، درس ميخوانند و حکومت ها تلاش مي کنند تا شهروندان، حداقل سواد خواندن و نوشتن و مطالعه ساده را داشته باشند. شما نياز داريد که براي امرار معاش و زندگي بهتر، به دانشگاه رفته و درس بخوانيد و مدرک بگيريد و از صدقه سر اين مدرک، وارد کسب و کاري شويد. گر چه اين روزها، پول و شهرت و اعتبار، از مسير دانشگاه نميگذرد و اين را بيل گيتس و هوندا و خيلي هاي ديگر، به ما آموختند. خيلي ها دانشگاه مي روند اما نه معرفتي پيدا مي کنند و نه سوادي. خيلي ها کارشناس ارشد و دکترا در چند رشته مي شوند اما در نهايت، فرقي بين آن ها و بيسوادهاي فلان قريه پشت فلان کوه در فلان منطقه نيست که نه استادي ديدند و نه معلمي و تنها آموزگارشان، مثنوي معنوي و کلام سعدي شيرازي بود و لاغير. خيلي ها دانشگاه مي روند و متخصص مي شوند اما دقايقي و ساعاتي و چند روز بيش تر نمي توان آن ها را تحمل کرد. نه اخلاق دارند و نه مکتب و نه روش و منش و نه صداقت. پس، ملت بي سواد، زاده نمي شود، ساخته مي شود و دانشگاه و مدرسه هم در اين مسير، نه شرط لازم است و نه شرط کافي . بي سوادي و بي شعوري، ربطي به معلومات و تحصيلات ندارد. شما فوق تخصص هاي زيادي در زندگي خود ديده ايد که پول هاي مچاله شده از مريض را مي گيرد و در جيب ميگذارد و از ترس منشي، نه دخلي دارد و از ترس ماليات، نه دستگاه کارتخواني! او با ماليات ملت، پزشک شده و اکنون، بيمار سازي ميکند و بخشي از مافياي پزشکي روزگار ما است که مديون ماست و بر ما فخر مي فروشد . . . بي سوادي و جهالت و حماقت، به نوع مدرک تحصيلي شما ارتباط ندارد. سواد، الزاما از پشت ميزهاي مدرسه و دانشگاه حاصل نمي شود. چه بسيار بيسواد ها يا کم سوادهاي آکادميک که معلم اخلاق و راهبر پر نفوذ جوامع با سواد شده اند و تاثير گذاري آن ها، تاريخ ساز بوده است. بي سوادي مدرن، مصداق هاي فراواني دارد. بيسوادي مدرن يعني اين که شما با حکومت مشکل داريد، از برق عمومي، براي روشن کردن فضاي هيات هاي مذهبي و باغ و کاشانه خود در جايي که کنترل خاصي ندارد، استفاده کنيد. بيسوادي مدرن يعني اين که در روزگار کم آبي، آسفالت روبروي درب خانه خود را با آب تصفيه شده يارانهاي، شستشو دهيد! بيسوادي مدرن يعني شبکه هاي اجتماعي را که باز مي کنيد، همه صفحات پر باشد از روزمرگي هاي مسخره آدم معروف ها، قضاوت هاي بي سر و ته مردم، توهين هاي قومي و نژادي شرم آور به عرب و عجم و غربي، مسخره بازي معروف نما ها، عکس و ويديو دختران و پسراني که سقف آرزوهايشان، تيک آبي اينستاگرام و تبديل شدن به شاخ هاي اينستاگرام است. اينها بخشي از بيسوادي مدرن در سبک زندگي ديجيتالي مردمان روزگار ما است که خوابش کم شده و تاب آوريش کاهش يافته و اگر استوري و پست نگذارد، خوابش نمي برد. در اين فضاي بلبشوي مدرن ديجيتالي، نه از مطالب علمي خبري است و نه چهار کلام حرف حساب. بي سوادي يعني در صفحه اينستاگرام بعضي ها که مي روي، کلکسيون پست هاي انرژي منفي ببيني. از دختر ۱۲ ساله تا مرد ۷۹ ساله! فرقي نمي کند متولد نيويورک است يا بچه دروازه غار تهران! اگر ايراني باشد، به فارگليسي يا انگليسي با غلط املايي، جمله اي نوشته که مفهومش را خودش هم نمي داند. فقط ميداند که بايد در bio اين گونه مفهومي بنويسد و بگويد karma! Bio بعضي ها را که نگاه ميکني، مغز پر آشوبي را روايت ميکند که جاي تامل است. جايي نوشته: من همينم! خواستي برو. نخواستي بمون! به بهشت نمي روم اگر مادرم آنجا نباشد! کمي آن طرف تر، مادرت از بي توجهي ات بغض کرده باشد! …… بيسوادي مدرن در بيو و پست هاي اينستاگرامي خيلي ها، همان ادبيات پشت وانتي را ميتوان در رنگ و لعاب ديجيتالي دنبال کرد. به زور هشتگ هاي با ربط و بي ربط، به دنبال ديده شدن بيشتر هستند. بيماري ديده شدن و خود زشت پنداري، مصادق بي سوادي مدرن است و افيون جامعه امروز ايران که آخرين نسل هاي يک جامعه استبداد زده جهان سومي محسوب مي شود. بيسوادي مدرن يعني در شهرت، يک خارجي هم قدم نزده باشد اما ويترين مغازه هايش، مملو از OFF و DISCOUNT و AUCTION و COMING SOON باشد! از آن ها که ميپرسي چرا، ميگويند خوشگل تر است! وقتي ميگويي چرا در لندن و پاريس و استکهلم، ويترين ها به زبان فارسي نيست، همچون بچه اي ۲ ساله، فقط نگاهت مي کنند . . . بيسوادي مدرن يعني وقتي کافه و رستوران مي روي، منوها به انگليسي باشد. بيسوادي يعني مسير تمام لباس فروشي ها و آمار همه مزون هاي شهر و کافه هاي سلبريتي ها و زن و بچه آن ها را بداني، اما گذرت به کتابفروشي شهر نيفتاده باشد. بيسوادي مدرن، فرهنگ ناب ايران زمين را تهديد مي کند. عجب عالمي دارد «بيشعوري» . . .به راستي چرا ابزارهاي مدرن در ايران به شکلگيري هويت مدرن نميانجامند؟ گوسفندان جهان جمله کچل گرديدند پشم سگ مايه دکان نماد مالي شد