زنی که از یک جانباز خواستگاری کرد
مهر/ محمد صفا کارگردان مستند «ديده بان و بانو» عنوان کرد که در اين مستند مصائب هاي يک جانباز شيميايي را مي بينيم. محمد صفا کارگردان مستند «ديده بان و بانو» که به بخش جايزه شهيد آويني سيزدهمين جشنواره «سينماحقيقت» راه يافته است درباره اين مستند اظهار کرد: «ديده بان و بانو» سعي دارد مشکلات معيشتي و حداقلي خانواده اي را منعکس کند که مرد اين خانواده از جانبازان جنگ تحميلي است. علي اکبر مسکوچي که در دفاع و ديده باني از مرزهاي سرزمين خود دچار آسيب شيميايي و موج گرفتگي شده، از جمله جانبازاني است که در زمان مجروح شدن و آسيب ديدگي اش پيگير درصد جانبازي نشده است به همين سبب تحت پوشش و حمايت ارگان، نهاد يا سازماني قرار نگرفته و با شرايط سختي روزگار را مي گذراند. وي در توضيح نحوه آشنايي خود با اين خانواده و دليل انتخاب اين سوژه، اظهار کرد: اولين بار اين زوج در يک برنامه گفتگومحور تلويزيوني حضور پيدا کردند و البته در آن برنامه بيشتر درمورد محبت و عشق به يکديگر سخن گفتند. دوست تهيه کننده ما با ديدن اين برنامه به من پيشنهاد داد که به سراغ اين زوج بروم و وقتي از نزديک با آنها آشنا شديم دريافتيم که آنها به دليل اينکه از جايي حمايتي نمي شوند به سختي زندگي و امرار معاش مي کنند. اين فيلمساز ضمن تاکيد بر فداکاري تحسين برانگيز همسر اين جانباز، عنوان کرد: اين زن فداکار و سخت کوش در شرايطي که ۲ همسر قبلي جانباز به دليل مشکلات جسمي وي و شرايط سخت حاکم بر زندگي از او جداشده اند، از آقاي مسکوچي خواستگاري کرده است و با انجام کارهاي سخت خدماتي بخشي از هزينه هاي زندگي را تامين مي کند البته چنين کاري در کنار مراقبت از جانبازي که توان انجام بسياري از کارهاي عادي و روزمره خود را ندارد، هم دشوار است و هم در شان همسر يک جانباز نيست. صفا ضمن اشاره به وضعيت جانبازان در جامعه يادآور شد: معمولا نگاه طيفي از افراد جامعه به جانبازان به گونه اي است که تصور مي کنند جانبازان از همه جا حمايت مي شوند و به لحاظ مالي و معيشتي در رفاه هستند اما واقعيت چيز ديگري است. خيلي از جانبازان در زمان جنگ اقدام به ثبت جانبازي خود نکرده اند و اکنون که سال ها از آن زمان گذشته با افزايش سن و گاه پيشرفت آسيب هاي ناشي از جانبازي، با مشکلات عديده اي مواجه هستند و اگر در حال حاضر اقدام به ثبت جانبازي خود کنند، امکان اينکه به نتيجه برسند بسيار کم است. در نتيجه هيچ مرکزي از آنها حمايت نکرده و شرايطشان روز به روز دشوارتر مي شود. وي گفت: ما علاوه برطرح مشکل اين زوج در پي جلب حمايت برخي از مسئولان مربوطه نيز بوديم که خوشبختانه پس از پيگيري و پخش اين فيلم براي برخي از مسئولان توانستيم يک حمايت حداقلي به صورت کمک هزينه ماهانه براي اين زوج دريافت کنيم. اين مستندساز افزود: در اين فيلم سعي کردم از ساختار مصاحبهمحور پرهيز کنم و با بازسازي برخي از رويدادهايي که در گذشته اتفاق افتاده است، روايتي تصويري از کل ماجرا داشته باشم. صفا که براي چهارمين بار در جشنواره «سينماحقيقت» شرکت کرده است، يادآور شد: ساخته هاي قبلي من «بانو»، «مسير هشت ميليمتري» و «ميکل آنژ افغانستان» هستند که همگي سوژه محور بوده و با پرداختن به موضوعات اجتماعي ساخته شده اند. اين فيلمساز در بخش ديگر از صحبت هايش درباره جشنواره «سينماحقيقت» اظهار کرد: جشنواره «سينماحقيقت» از معدود جشنواره هايي است که در عمر کوتاه خود جايگاه خوبي در بين مخاطبان و شرکت کنندگانش داشته است. شايد بتوان اين جشنواره مستند را همتراز با جشنواره فجر در بخش داستاني دانست. وي در پايان عنوان کرد: شايد به طور کلي استقبال از مستند به نسبت فيلم هاي داستاني و سينمايي کمتر باشد ولي جشنواره «سينماحقيقت» به ما نشان داده که محفل خوبي براي علاقه مندان فيلم هاي مستند است. گردهمايي اين سيل انبوه از مستند دوستان، سازندگان فيلم هاي مستند را بيشتر به وجد مي آورد که ساخته هايشان را در اين جشنواره به نمايش در بياورند و هر سال به نسبت سال هاي قبل فيلم هاي بهتري ارائه دهند که همين مساله سبب اعتبار بخشي و اهميت بيشتر جشنواره «سينماحقيقت» شده است.