مسیر پرفراز و نشیب دختر باد برای ثبت رکورد خیره کننده
خراسان/ سريعترين دختر ايران از مسير پر فرازونشيب اما هيجانانگيزي ميگويد که به ثبت يک رکورد خيرهکننده ختم شد قبل از شروع به خواندن اين مطلب، از شما ميخواهم که کورنومتر گوشي خود را فعال کنيد و اين يک جمله را بخوانيد: «به احتمال زياد و در اين چند روز، خبر رکوردشکني دختر 27 ساله ايراني را که مثل برق و باد ميدود و رکورد ملي ايران را که در اختيار خودش بود، و آن راشکست، شنيدهايد». بله، درست متوجه شديد! در مدت خواندن همين يک جمله که بيش از 7 ثانيه طول کشيد، «فرزانه فصيحي»، سريعترين دختر ايران که حالا در دو سرعت کاملا بدون رقيب به حساب ميآيد، 60 متر را ميدود و از خط پايان عبور ميکند. بانوي دونده ايران، چند روز پيش و در دو ۶۰ متر کاپ بينالمللي استانبول دويد و رکورد ملي ايران را که پيش از اين هم در اختيار خودش بود، شکست. «فصيحي» در اين مسابقات زمان 25/7 را ثبت کرد و ۴ صدم ثانيه رکورد قبلي خود را ارتقا داد. فدراسيون جهاني هم اين رکورد فصيحي را مانند رکوردهاي قبلياش ثبت کرد تا هيچ شک و شبههاي در اين زمينه به وجود نيايد. به همين بهانه و در پرونده امروز زندگيسلام، با اين دونده آيندهدار گفتوگويي داشتهايم تا بيشتر در جريان مسير پر فراز و نشيب اش براي دستيابي به اين رکورد هيجانانگيز، قرار بگيريم.کسي که با کمبود امکانات و با اتکا به تلاش خودش گام هاي بزرگي برداشته است . داشتن خانوادهاي علاقهمند به ورزش، نعمت است فصيحي متولد 13 دي 71 در اصفهان است. او در يک خانواده ورزشکار به دنيا آمده است و تنها يک برادر دارد. در همينباره ميگويد: «به دنيا آمدن در خانوادهاي که اهل ورزش و علاقهمند به آن باشند، يک نعمت بزرگ است. اين اتفاق، نقش بزرگي در مسير موفقيت من داشته است و کمتر به آن اشاره کردهام. پدرم واليباليست و تنها برادرم مربي شطرنج است. مادرم هم مشوق و حامي من و آنهاست، به همين دليل از همان کودکي ورزش در خانواده ما به صورت حرفهاي جريان داشته است. البته اينکه من چطور با داشتن پدري واليباليست و برادري شطرنجباز وارد دووميداني شدم، تعجب برانگيز به نظر ميرسد!» به زور و توسط معلم ورزشم وارد اين رشته شدم! يک قهرمان ژيمناستيک، چرا بايد تصميم بگيرد که مسير فعاليت اش به صورت حرفهاي در يک رشته ورزشي را تغيير دهد، آن هم در روزهايي که در اوج بوده و آينده خوبي هم برايش پيشبيني مي شده است؟ فصيحي به اين سوال، اينگونه پاسخ ميدهد: «راستش ورود من به دووميداني کاملا اتفاقي بود. خيلي اتفاقي در يکي از مسابقاتي که مدارس برگزار ميکردند، تقريبا ميتوانم بگويم به زور وارد رقابت شدم! معلم ورزش ما به من گفت در مسابقه شرکت کن و تا آخر هم با تمام سرعت بدو. من هم گفتم اصلا از اين کار بدم ميآيد و نفسم بالا نميآيد! با اينکه گفتم نميتوانم مسابقه دهم، با اصرار معلم ورزش وارد مسابقه شدم. در همان مسابقه قهرمان شدم و رکورد مدارس اصفهان را جابهجا کردم. کسب اين موفقيت، باعث شد تا استعدادم را در اين رشته کشف کنم.» براي ارتقاي هر يک صدمثانيه رکوردم، ماهها عرق ميريزم! «فصيحي» در مسابقات اخير و براي دو 60 متر، زمان 25/7 را ثبت کرد و ۴ صدم ثانيه رکورد قبلي خود را ارتقا داد. او درباره اينکه در چند سال اخير به چه ميزان موفق شده است که رکورد خود را ارتقا دهد، ميگويد: «سال 93 بود که تقريبا به صورت جدي وارد حوزه رکوردشکني در دو 60 متر شدم. آن زمان، رکوردم 35/7 ثانيه بود اما هر چه تلاش ميکردم، حتي يک صدم ثانيه از اين زمان کم نمي شد! ماهها عرق ميريختم تا رکوردم را يک صدم ثانيه ارتقا دهم. همانطور که ميبينيد هم اکنون و بعد از پنج سال از اولين رکوردم در اين رشته، موفق شدم تا زمان لازم براي دويدن 60 متر را يک دهم ثانيه کاهش دهم و اين موفقيت بزرگي براي من است. دووميداني يک رشته انفرادي و خيلي خشک است. تصور کنيد مدام استارت و پايان و دوندگي و چک کردن صدم ثانيه است. بقيه رشتهها حداقل يک توپي دارند، يک تکنيکي دارند، بالاخره کار تاکتيکي دارند که از خشکي دربيايند اما اين ورزش فقط يک انگيزه خيلي بالا براي ادامه دادن ميخواهد.» به فوتبال علاقه ندارم چون حق بقيه رشتهها را ضايع ميکند فکر ميکنيد که فصيحي، طرفدار استقلال است يا پرسپوليس؟ و به نظرش، امسال کدام تيم قهرمان ليگ خواهد شد؟ او در پاسخ به اين سوال که تمايلي براي پاسخ دادن به آن نشان نميدهد، مي گويد: «خيليها اين سوال را از من ميپرسند و نميدانم که چرا اينقدر براي مردم جذاب است! من خيلي از مواقع در طول سال درگير تمرين هستم و فرصت تماشاي فوتبال ندارم. کلا هم به فوتبال خيلي علاقهاي ندارم چون حس ميکنم اين رشته حق برخي از رشتههاي ديگر را ضايع مي کند. درباره احتمال اينکه کدام تيم قهرمان ليگ امسال ميشود که ليگ داغي هم شده است، ميگويم هر تيمي که قهرمان شد، مبارکش باشد!» از نان شب واجبتر، ثبتنام بچهها در کلاسهاي ژيمناستيک است دختر باد يکي از دلايل موفقيتش در رشته دووميداني را، قهرماني در مسابقات ژيمناستيک بيان مي کند و اين رشته را، مادر همه رشتههاي ورزشي ميداند و مي گويد: «حتما به والدين توصيه ميکنم که کودکشان را خيلي زود و حتي قبل از تلاش براي کشف استعدادشان در کلاسهاي ژيمناستيک ثبتنام کنند. اين مورد از نان شب واجبتر است. من قبل از اينکه وارد رشته دووميداني بشوم، قهرمان ژيمناستيک بودم و فعاليت در اين رشته، مسير پيشرفت را براي من خيلي هموار کرد. يادم هست که آن روزها، هيچ فردي باور نميکرد من با اين فيزيک بدني بتوانم در دو و ميداني مدال بگيرم يا رکورد بزنم. قد خيلي بلندي ندارم يا گامهايم کشيده نيست. اينها براي يک ورزشکار دووميداني حسن نيست اما به دليل سابقه ژيمناستيک و بدن عضلاني که دارم، توانستم اين مشکل فيزيکي را برطرف کنم و عوض جثهريزم، انفجاري ميدوم.» ازدواج اصولي باعث حرفهاي شدن ميشود فصيحي امسال ازدواج کرد و هم اکنون متاهل است. او درباره تاثير ازدواج در موفقيت و نحوه آشنايي با همسرش ميگويد: «زماني که سال گذشته رکورد 60 متر را زدم، همسرم که خبرنگار است از من گفت وگويي گرفت و همان بابي شد که آشنا شويم و تا اينجا پيش برويم. در کل از نظر من زندگي با يک خبرنگار ورزشي اتفاق خيلي خوبي است به دليل اينکه همسرم ميتواند مرا به عنوان يک ورزشکار، درک کند. شايد هر کسي با اين موضوع کنار نيايد که من صبح و عصر تمرين کنم و به مسابقات بروم و خيلي مواقع خسته باشم بنابراين اگر ازدواج اصولي و بهموقع باشد، نه تنها هيچ مشکلي براي يک ورزشکار پيش نميآورد بلکه باعث حرفهايتر شدن او هم خواهد شد. البته که شرايط اقتصادي اين روزها، کار را براي ازدواج کردن جوانان سخت کرده است.» نه باد هستم نه غزال تيزپا، فرزانه فصيحيام! باد، تندباد يا غزال تيزپا؟! کدام لقب، بيشتر برازنده سريعترين دختر ايران است؟ فصيحي در اين باره مي گويد: «لقب دختر باد از زمان خانم «ليلا ابراهيمي» وجود داشت و بعد از آن هم به دختران دونده اين لقب را ميدادند. به من هم اين لقب را دادند اما براي من خيلي فرقي نميکند که چه لقبي دارم. من هر جا ميروم، ميگويم «فرزانه فصيحي» هستم. لقب من اسم و فاميلم هست. حتي برخي به من لقب «غزال تيزپا» را دادند؛ البته که اين لقب براي خداداد عزيزي است. بازهم مي گويم خيلي به اين القاب کاري ندارم.» با کمترين امکانات براي موفق شدن تلاش ميکنم فصيحي در قسمتي از گفت و گويش با ما، انتقادهايي هم به دليل نبود پيست تمريني مناسب دارد و از مسئولان امر گلايه ميکند که چرا به اين رشته توجهي ندارند. او در اين باره ميگويد: «همانطور که ميدانيد من اصفهاني هستم و در همين شهر هم تمرين ميکنم. البته که اصلا شرايط مناسبي در اين شهر نداريم. تنها يک پيست به نام انقلاب در اصفهان داريم و من به ناچار آنجا تمرين ميکنم. محل اين پيست اصلا خوب نيست و جزو آلودهترين مناطق شهر محسوب ميشود. اين روزها هم که فصل زمستان است و شرايط بدتر و سختتر هم شده است. ورزشگاه سرپوشيدهاي نداريم و مجبوريم در زمستان با وجود سرما و آلودگي هوا آنجا تمرين کنيم.» عاشق پرچم کشورم هستم فصيحي مانند همه ورزشکاران موفق ديگر در مسير رسيدن به کسب مدال و رکوردشکني، سختيهاي زيادي کشيده است. خودش در اين باره ميگويد: «هدف. داشتن هدف، مهمترين عاملي بود که خسته بشوم، شکست بخورم، نااميد بشوم اما دست از تلاش برندارم. هدفم هم در مرحله اول، شکستن چندين و چندباره رکورد ايران، سپس ورودي قهرماني آسيا، بعدش ورودي قهرماني جهان و دست آخر هم، حضور در المپيک است. روياي هر ورزشکاري رسيدن به المپيک است. البته و به نظر من رويا سقف ندارد و من هم سقفي براي روياهاي خودم در نظر نميگيرم. فعلا روياي نزديک من کسب ورودي جهاني و بعد از آن ورودي المپيک است که اميدوارم تحقق يابد و به آن دست پيدا کنم اما واقعيت است که وروديهاي المپيک بسيار سطح بالا و ثبت آن بسيار سخت است. البته من اين رويا را غيرقابل دسترس نميدانم. دختران ايراني چيزي براي کسب ورودي المپيک کم ندارند. همه کشورها براي مدال المپيک تلاش ميکنند، چرا ما نبايد بتوانيم ورودي را کسب کنيم؟ در ضمن من در ايران شکوفا شدم و عاشق اين هستم که پرچم کشورم را بالا ببرم نه کشور ديگري را.» نويسنده : مجيد حسينزاده | روزنامهنگار