چگونه زندگی تکراری را برای خودمان لذتبخشتر کنیم؟
برترين ها/ شما هم از تکرار بيزاريد؟ ممکن است شما هم همانطور که من قبلاً تصور ميکردم، فکر کنيد که تکرار کارها را خستهکننده ميکند، ذهن را کند ميکند و لذت زندگي را از بين ميبرد. بايد اعتراف کنم هنوز هم گاهياوقات دربرابر روال شدن بعضي کارها مقاومت ميکنم. ولي موضوع اين است که تکرار يک بخش اساسي از قوانين زندگي است. تصور کنيد جاذبه تصميم ميگرفت کمي به کار خود تنوع بدهد چون از روال کار هر روزهش خسته شده است، مطمئناً اصلاً اتفاق خوبي براي ما نميافتاد، يا به زمين ميچسبيديم يا در هوا معلق ميشديم. با هر نفسي که ميکشيم، هر ضربان قلبمان و هر طلوع خورشيد زندگي خودش را تکرار ميکند. وقتي امور عادي زندگي بهصورت موقت قطع ميشوند (مثل زمان زلزله، سونامي و غيره) به اين دليل است که طبيعت ميخواهد تعادل خود را بازسازي کند. خودِ ما هم موجودات عادت و تکراريم. غذاهاي تکراري ميخوريم، کارهاي تکراري انجام ميدهيم و با آدمهاي تکراري نشست و برخاست ميکنيم. فعاليتهاي تکراري انجام ميدهيم و بعد حوصلهمان سر ميرود. تکرار از اين جهت بدنام شده که درمقابل تنوع و غافلگيري قرار ميگيرد. تکرار حاشيهي امني برايمان فراهم ميکند که اسيرمان ميکند؛ درواقع زندانبانمان ميشود. اين يک نوع ديدگاه نسبت به تکرار است. ولي تکرار هم مثل خيلي چيزهاي ديگر در زندگي خنثي است. با انتخابهامان ميتوانيم معناي آن را تغيير دهيم. تکرار فعاليتي است که ميتوان از آن هم استفاده کرد و هم سوءاستفاده. تکرار ايجاد عادت ميکند – عادتهاي خوب و عادتهاي بد. تکرار سرچشمهي مهارت و تسلط است. تکرار باورهايي ايجاد ميکند که هم ميتواند به ما قدرت دهد و هم ضعيفمان کند. تکرار ميتواند بهترين دوستمان يا بدترين دشمنمان باشد. ميتوانيم روي جنبهي خستهکننده و مخرب تکرار تمرکز کنيم يا از آن بيشترين فايده را ببريم. ولي چطور ميتوانيم تکرار را براي خودمان لذتبخش کنيم؟ ميخواهيد کار جديدي را شروع کنيد ولي بهخاطر ترس از تکرار هيجانتان را براي آن از دست دادهايد؟ اينجا به پنج راهکار اشاره ميکنيم که به شما براي لذتبخش کردن تکرارها کمک ميکند. ۱. انگيزهي احساسي ايجاد کنيد به کار گرفتن احساسات مثبت وقتي کار به مراحل يکنواخت ميرسد خيلي بهتان انگيزه ميدهد. وقتي ميخواهيد يک مهارت جديد ياد بگيريد، بايد براي خودتان هيجان ايجاد کنيد. آن را وارد روياها و آرزوهاتان کنيد. با احساساتي عميق موفقيتتان را تجسم کنيد تا انگيزهتان بالا رود. فرض کنيد ميخواهيد زبان اسپانيايي ياد بگيريد. هنرپيشه يا خوانندهي اسپانيايي موردعلاقهتان را معلم خودتان تصور کنيد. ببينيد چقدر حرف زدن با او ميتواند برايتان لذتبخش باشد! ۲. کمکم شروع کنيد بعضي پروژهها به نظر سختتر از بقيه ميرسند. ياد گرفتن آن مهارت و آشنا شدن با اصطلاحات مربوط به آن نياز به تلاش فراوان دارد. مثلاً يادگيري آهنگسازي را در نظر بگيريد با استفاده از تمام تکنولوژيهاي موجود – انواع و اقسام برنامههاي نرمافزاري، نمونهها، سازها، بعلاوهي اصولي مثل تئوري موسيقي يا حتا يادگيري نواختن يک ساز. وقتي به کلِ ماجرا فکر کنيد هيچچيز ياد نميگيريد. ولي ميتوانيد با يکي از آنها شروع کنيد. مثلاً يادگيري يک برنامهي کامپيوتري را شروع کنيد و قدم به قدم پيش رويد. هر کار را تا زماني که با آن آشنا شديد جلو ببريد و بعد کار ديگري را شروع کنيد. با هر قدم درک بهتري نسبت به کلِ ماجرا پيدا خواهيد کرد. اين کمکتان ميکند بهتر تصميم بگيريد که وقتي زمان مناسبش رسيد قدم بعديتان چه باشد. ۳. بازهي زماني مشخص نکنيد وقتي انتظار داريد نتيجهي کارتان را ببينيد براي خودتان چارچوب زماني مشخص نکنيد. وقتي کار جديدي را شروع ميمنيد مطمئناً زمان زيادي را بايد با آن سر و کله بزنيد. به جاي اينکه خودتان را مجبور کنيد طبق يک برنامهي زماني از پيش تعيينشده جلو برويد، بهتر است روي تمرينتان تمرکز کنيد و وقتي خودتان راحت بوديد قدم بعدي را برداريد. ۴. روي عمل تمرکز کنيد نه نتيجه وقتي کار جديدي را شروع ميکنيد، با خودتان فکر ميکنيد که حرفهاي شدن در آن کار چه حسي ميتواند داشته باشد. ولي واقعيت اين است که استاد شدن در يک مهارت تازه زماني بسيار زياد (حداقل ۱۰،۰۰۰ ساعت) و تکرارهاي فراوان ميخواهد. پس روي بهترين شدن در آن مهارت تمرکز نکنيد. به تمرين و پيشرفتتان توجه کنيد. آيا امروز بهتر از ديروز بودهايد؟ همين برايتان انگيزه ميآورد. ۵. فعالانه درگير شويد خودتان را عميقاً در آن تجربه درگير کنيد. بايد با کاري که ميکنيد يکي شويد. آن را زندگي کنيد، آن را نفس بکشيد، لمسش کنيد، آن بو کنيد و بچشيد. اين بالاترين لذتي است که هرکس ميتواند در زندگي داشته باشد. مثل يک بچه بازي کنيد و ياد بگيريد، ز غوغاي جهان فارغ. درمورد مثال يادگيري زبان اسپانيايي، مکالمهاي با همان سوپراستار محبوبتان داشته باشيد. اگر هنوز هم نميتوانيد کلمهاي را تلفظ کنيد، آن را بلند تکرار کنيد و بخنديد. يکبار ديگر آن را در لغتنامه چک کنيد و دوباره سعي کنيد. نبايدها اينجا به کارهايي اشاره ميکنيم که معمولاً بهصورت ناخودآگاه انجام ميدهيد و باعث ميشوند از فعاليتهاي تکراري خسته شويد. اگر ميخواهيد از تکرارها لذت ببريد: آن عمل را به وظيفهاي که حتماً بايد انجام دهيد تبديل نکنيد. يادتان باشد اين کار را ميخواهيد به انتخاب خودتان انجام دهيد. درمقابل کاري که ميخواهيد بکنيد مقاومت نکنيد. درعوض به آيندهي آن نگاه کنيد، مطمئناً موفق خواهيد شد. کار امروز را به فردا نيندازيد. به خودتان متعهد باشيد. نگذاريد ترديد و ترس فلجتان کند. احساساتتان را تشخيص داده و به راهتان ادامه دهيد. يادتان باشد هيچوقت خيلي دير يا خيلي زود نيست. آمادگيتان هم هيچوقت خيلي زياد يا خيلي کم نيست. به خودتان نق نزنيد. خيلي خوب است که دلايلي را که ميخواستيد اين کار را شروع کنيد به خودتان يادآور شويد. خودتان را بهخاطر خطاها و وقفهها ببخشيد و به جلو حرکت کنيد. چطور زندگي تکراري را براي خودمان لذتبخشتر کنيم تکرار براي رشد شما ضروري است. تکرار دوستي فوقالعاده است. از همراهيش لذت ببريد و بگذاريد به شما براي رسيدن به خواستهها و هدفهاتان کمک کند. منبع: onewithnow